ناهید همت آبادی: فاتح تاریخ نوین فردا

این نوشته نه به قصد تقدیر یا ستایش اغراق آمیز از کسی بلکه یادآوری ساده کوتاهی از جلوه امید و جلال سرنوشت مقدریست پیش روی میهن و ملتی ستمدیده در سیاه ترین عهد تاریخش تازه آنهم در دوران هراس انگیزی که هیبت هولناک ترور و جنگ، جهان را یکجا درهم می پیچد و در هنگامه ی رذیلانه ترین زمانه ای که حضور دولتمردان دنیا نیز اغلب در چرخه ی بازار سیاست، باج خواری و مماشات تا حد چشم پوشی حتی بر فجیع ترین جنایات و جنگهای جاری برخاسته از بنیادگرایی مذهبی هار ملایان و نحله های تروریست دست آموز آنان میگردد. در چنین مکاره بازار سیاسی اما نه جا پای خدا یا شیطان بلکه سهم گسترده ی "ابرقدرت واداده بی قدرت" و "قطب یخ وارفته ی بی حرمت" و اقسام اقمار آنان را باید جست که فارغ و تهی از هر پرنسیب سیاسی، حیثیت اخلاقی و احساس انساندوستی جز بر طبل جنگ و خیانت در حق ملتهای ستمدیده نمیکوبند و نه پنهان که وقیحانه عیان، در حمایت از دستار بر سران تروریست ایران و قاتل قلدر سوری نیز هیچ کوتاه نمیآیند.

هزارتوی تزویرهای سیاسی و منجلاب باجگیری های تجاری هم البته همیشه جاذب مزدوران و اسباب وسوسه جویندگان نام و "نواله ناچیز" و نشخوارکنندگان شقه های درشت است تا در رکاب ارتجاع و استعمار ـ آنهم در روزگار فرومایگی و فروپاشی تمام عیار ارزشها ـ از تن دادن به هر حقارت و خیانت حتی در حق میهن و مردمشان نیز ابا نکنند. برای بنیادگرایان اسلامی عمامه به سر اما حضور یگانه آلترناتیو آزموده، منظم و سرفراز ایران در دنیای فعل و عمل، تنها عامل گلوگیر نفس بر و به تبع آن ناگزیر سیبل انواع تهمت و افترای ناچیزخواران یا هدف نفی و حذف استعمارچیان و رسانه گردانان لابی جلادان و کلان مواجب بگیران فرنگی یا وطنیست؛ اما داستان اسطوره وار مجاهدین و نقش بی شباهت آنها در شکستن طلسم خلافت اسلامی آخوندی، افشای تروریسم افسارگسیخته آنان در منطقه و جهان و در نهایت کشیدن همه سرگله هایشان از ماه به چاه البته نه در این نوشتار میگنجد یا از این قبیل گفتار. با اینحال، مرور هرچند کوتاه اما غیرمغرضانه ی پروسه پنجاه و یکسال فرود و فراز نفسگیر مجاهدین و مقاومت غول آسایشان و عمدتا طی چهارده سال اخیر در جذر و مد حوادث نامرتبط و ناخواسته ی آنان در منطقه و دنیا با خط ممتد عبور شان از هفتصد خوان خونین ترور و توطئه آنهم پس از آتش افروزی جهانسوز امریکا در عراق و سپردن صمیمانه این کشور به تروریسم هار ملایان، اینک اما بگمانم تعریف دوباره و دیگری از واژه های "مجاهد" و "رهبری" دست میدهد و اینکه پرواز غرورآمیز و ققنوس وار همه اشرفیها از دایره گسترده آتشهای افروخته ملایان و دست آموزان تروریست شان در پیرامون آنان در اشرف و هم لیبرتی نه تنها با زحمت و مرارت بی وقفه "مریم" ممکن و انجام گردید بلکه حضور بی همتای او بعنوان زنی مسلمان در رأس مقاومت سترگ ضد بنیادگرایی ایران نیز انگیزه و امید مردم میهن را به قیام و برپایی اشرفی نمونه در ایران افزوده و گسترش خواهد داد. برای همین یادآوری نقش بی شباهت او در هدایت جنبش مقاومت طی چهارده سال گذشته بخصوص با پایان آخرین فراز پرواز اشرفیها نه تنها ضروری، بلکه در شأن و شایسته اوست که گفته شود "مریم فاتح تاریخ نوین فردای ایرانست".