ایران - ۳۰۰ هزار کودک محروم از تحصیل (2)

کمتر از یک هفته به آغاز سال جدید تحصیلی و روانه شدن قریب ۱۱ میلیون دانش‌آموز به مدارس، دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی کشور مانده است، اما به دلیل فقر و محرومیت در میان بخش بزرگی از مردم میهن امان، موضوع ثبت‌نام، تهیه وسایل، رکود اقتصادی و نبود امکانات آموزشی به‌موازات محرومیت صدها هزار دانش‌آموز از تحصیل، همچنان در دستور کار بسیاری از خانواده‌های ضربه‌پذیر قرار دارد.

در این رابطه یک گزارش حکومتی با اعتراف به این وضعیت بحرانی می‌نویسد: «کمتر از یک هفته دیگر میلیون‌ها دانش‌آموز در حالی راهی مدرسه‌ها می‌شوند که همچنان عده‌ای از این قافله جامانده‌اند، دخترانی که در میان آمار کم‌سوادان کشور به فراموشی سپرده‌شده‌اند و برای فراموش‌شدنشان دلایل زیادی می‌توان پیدا کرد.
مدیرکل دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت تعاون در آخرین اظهارنظر خود از جمع‌آوری اطلاعات ۳۰۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل در سامانه رفاه ایرانیان خبر داده است». خبرگزاری حکومتی
مهر ۲۸ شهریور ۱۳۹۵

واقعیت این است که در حکومت غارتگر آخوندی موضوعی بنام تحصیل به‌نوعی کالا برای متولیان و باندهای مافیایی رژیم تبدیل‌شده است. راه‌اندازی مدارس لوکس که به منابع درآمدهای هنگفت برای کارگزاران رژیم تبدیل‌شده است، اکنون جامعه آموزشی ایران را برخلاف سنت و عرف در بسیاری از کشورهای جهان، عملاً به دو طیف «فقیر و غنی » تبدیل کرده است. این امر در کشوری به وقوع می‌پیوندد که بنا برداده های حکومتی بر دریایی از منابع طبیعی قرار دارد، ولی مردم آن هر روز فقیرتر و ضربه‌پذیرتر می‌شوند.

این گزارش در ادامه به نبود امکانات آموزشی و همچنین معضلی بنام تردد دانش‌آموزان به مدارس اشاره کرده و می‌افزاید: ««زهرا» یکی از دختران روستایی در بخش شاوور شهرستان شوش است. شاوور پرتراکم‌ترین تعداد روستاهای کشور را دارد و تردد در فصل سرما و گرما برای دختران بدون سرویس‌های ایاب و ذهاب مشکل است. در کنار کمبود امکانات و… اما بافت سنتی یکی از عوامل پیشرفت نکردن دختران در تحصیل شده است».
این واقعیات در حالی بیان می‌شود که دولت آخوند روحانی در تمامی تبلیغات خود، عامل اصلی محرومیت کودکان و جوانان از تحصیل را بافت فرهنگی و بومی مناطق اعلام می‌دارد و بدین‌سان تلاش می‌کند تا حکومت را از هر مسئولیتی مبرا نماید. درحالی‌که در بسیاری از کشورها، زمانی که دوری راه و یا همین بافت بومی مطرح می‌گردد، آن‌وقت حکومت‌ها مدارس را به روستاها و شهرهای دوردست می‌برند و بدین‌سان با سرمایه‌گذاری اصولی برای نسل بعدی، پروسه آموزشی را تضمین می‌نمایند.

اما موضوعی بنام محرومیت از تحصیل برای دختران بسیار پیچیده‌تر می‌باشد؛ زیرا نه‌تنها به ماهیت زن‌ستیز آخوندی و فرهنگ عقب‌مانده آن‌ها برمی‌گردد، بلکه قوانین دست‌وپا گیر و فشارهای حکومتی درنهایت راه بدان جا می‌برند که بسیاری از دختران میهن امان از تحصیل محروم می‌گردند. این گزارش ضمن اعتراف به این واقعیت می‌افزاید: «دلایل مختلفی برای بازماندن دختران از تحصیل وجود دارد. باید تأکید کرد که آمار دختران بازمانده دو برابر پسرها است. دختران بنا به دلایل مختلف ازجمله مشکلات اقتصادی، کمبود فضاهای آموزشی، مشکلات اجتماعی، زندگی در مناطق صعب‌العبور و … از درس خواندن بازمی‌مانند».