هادی مظفری:‌ تمهیدات مسخره یک سرلشکر برای شناسایی تهدیدات آینده

در خبرها آمده بود که فرمانده کل ارتش رژیم «عطاءالله صالحی» در آیین معارفه جانشین فرمانده کل ارتش گفته آست: «دشمن دنبال تهدید دیگری است و من برای آن جایزه می‌گذارم! هرکس و هر نیرویی از ارتش و سپاه اگر تهدید آینده را شناسایی کند، ۲۰ میلیون تومان جایزه دریافت می‌کند. اگر نیرویی از سپاه یا ارتش ظرف یکماه، مؤلفه‌هایی را ارائه کند که تهدید آینده کشور چیست و از کجا و چه زمانی شروع می‌شود، این جایزه به او تعلق می‌گیرد».

سریال دنباله دار ترس و وحشت از آینده حکومت تبهکاران بر ایران، مخصوصا اینروزها تمامی بازیگران و کارگردانان صحنه را به میانه میدان کشیده است. از مقام عظما تا روسای سه قوه، مجلسی ها و پاسداران و نظامیان دستگاه سرکوب نیز بوی خطر را استشمام کرده اند.
 یکی از جدیدترین اظهارات در این خصوص از آن همین «عطاءالله صالحی» فرمانده ارتش خامنه ای است که بیانگر اوج ترس و وحشت او و همپالگی هایش در تمامی ارگانهای سرکوب، از آینده ای مبهم و غیرقابل پیش بینی برای آنها و حکومت ولایت فقیه می باشد.
عجیب اینجاست در مملکتی که رمالان و جن گیران و کف بین ها و پیشگوها، برو بیایی دارند، آزادانه مشغول تلکه مردمند و کارشان حسابی سکه است، چرا فرمانده ارتش برای شناسایی تهدیدات آینده سراغ آنها نمی رود و خیال خودش و مقام عظما را یکجا و بدون دردسر راحت نمی کند؟!
البته درک و شناسایی تهدید آینده کشور که در واقع نام دیگرش خطر سرنگونی حکومت آخوند یست کار مشکلی نیست و نیازی هم به بذل و بخشش بیست میلیونی ندارد. کافی است که جناب فرمانده کمی کالایش را بالاتر بگذارد و نگاهی به وقایع و اتفاقات اینروزها در داخل حاکمیّت بیندازد تا بی نیاز از هرگونه چرتکه اندازی تهدیدات را به قول معروف رصد کند و بفهمد که از کجا و چه زمانی گریبان خودش و تمامی نیروهای سرکوبگر و در کل، رژیم ورشکسته به تقصیرش را خواهند گرفت.
در هر صورت برای هرچه چیزفهم تر شدن ایشان باید خدمتشان عرض شود که جناب مقام معظم ارتش حکومت جهل و تباهی و فساد و قتل و غارت، آن بنا و دیوارهای بی پایه و بی شالوده ای که خمینی ملعون بنایش را گذاشت و رفت، از مرحله ترک خوردن فراتر رفته اند و دارند به سلامتی ملت ایران جر می خورند و فرو می ریزند.
اثبات این مدعا هم هیچ نیازی به غیبگویی و پیشگویی ندارد. مولفه هایش هم حی و حاضر و اظهر من الشمس هستند. البته برای کسی که بخواهد ببیند و از سر ترس چشمهایش را نبندد و توانایی مرور سوالاتی از این قبیل را در ذهن خود داشته باشد:
چه عامل یا عواملی باعث شده تا زندانیان سیاسی در زنجیر از عمق سیاه چالهای مخوف رژیم، حکومت و کل حاکمیّت را به چالش گرفته و علاوه بر اعتراضات به شیوه های مختلف و اعتصابات اعتراضی، علیه آن به تنظیم شکایت نامه نیز مباردت بورزند؟!
چرا نوار صوتی آقای منتظری پس از بیست و هشت سال، حالا و در این زمان انتشار می یابد و اینگونه بازتاب ملی و بین المللی پیدا می کند؟
تظاهرات، اعتراضات و اعتصابات کارگری، دانشجویی و کارکنان شریف آموزش و پرورش بر اثر چه عواملی اینروزها در جای جای سرزمین ما به آسانی شکل می گیرند و بر تعداد آنها افزوده می شوند؟
شاکیان قاری بدنام اما محبوب بیت رهبری چرا پس از گذشت شش سال، اینروزها جرات پیدا کرده اند و فساد عزیز دل رهبر را جهانی کرده اند؟!
غلط کردمهای قاضی افسارگسیخته مرتضوی در خصوص جنایات بی شمار و محکوم شدن ولو صوری او به شلاق، اقرار و اعتراف پاسدار سبزعلی رضایی مبنی بر اشتباه در سیاست ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر (که تاییدی است بر صحت و حقانیّت مواضع مقاومت ایران پس از آزادسازی خرمشهر)، چرا باید دقیقا در این دوران اتفاق بیفتند؟!
گرفتن یقه سرکرده قوه قضائیه رژیم و در بوق و کرنا کردن شصت و سه حساب بانکی او و سود بیست و پنج میلیاردی اش از اموال ملت ایران، موید چه نکته ایست؟!
آقای فرمانده! اینها فقط بخشی از نشانه هایی است که ثابت می کند «خانه از پای بست ویران است». تهدید شما و حکومتتان نه از طرف غرب است و نه از سمت و سوی شرق. برعکس اینها تا توانسته اند خزانه هاتان را لبریز از دلارهای نفتی و زرادخانه های جنگی تان را لبالب از بمب و موشک و ابزار و وسایل سرکوب و ایجاد خفقان کرده اند.
 تهدید شما از سوی مردم ایران است. لشکر بیکاران، گرسنگان، تحقیر شدگان، سرکوب شدگان و به غارت رفتگان و قربانیان ظلم و بیداد سالیان نحس و سیاه حکومت شمایان. تهدید شما از سوی کارگرانی است که به جرم خواسته های برحق و ابتدایی صنفی خویش، شلاق خورده اند. از سوی معلمانی است که به همین جرم زندانی و شکنجه شده اند. از سوی ملتی است که سر هیچ و پوچ در کوی و برزن و خیابان هتک حرمت و آبرو شده اند.
آقای سرلشکر! جایزه ات را در جیب مبارک بگذار و اگر قدرت و ثروت، مجالی برای تفکر و تعقل برایت باقی گذاشته اند، قدری به این مولفه های روشن و آشکار و پیش رو، بیندیش. باور کن که دوران سرکوب و ظلم و خفقان به منتهی الیه خود رسیده است. دیوارهای بنای پوشالی خمینی و خامنه ای در حال ریزشند. عجبا که صدای رسای مرگ استبداد و ارتجاع را نشنیده ای و یا نشنیده گرفته ای! باور کن کار از تهدید گذشته است.
شاه با تمامی عقب ماندگی سیاسی اش، «صدای انقلاب» ملت ایران را شنید؛ اما اینها یا کرند و کورند و یا اینکه از سر ترس و درماندگی، خودشان را به آن راه زده اند. سیل بنیان کن و زلزله های خشم و کین ملت ایران، در راهند. دیوارها در حال فروریزی و آوار شدن بر سر معماران نالایق و ناکارآمد خویشند.
تهدید اصلی این است. زمان: زودتر از آنچه در باورتان بگنجد. مکان: سراسر خاک دلاورخیز ایران زمین. از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب.