امروز مبارزه جهانی برای آزادی و دمکراسی با چالشهای بیشمار مواجه است. علیرغم وعده دولت آمریکا برای حمایت از این مبارزه در هر جای ممکن، دولت اوباما در صحنه جهانی سر بلند نایستاده است. میراث آمریکا، به عنوان یک چراغ [فانوس] درخشان برای مردم سرکوب شده در هر کجای دنیا در زمان تاریکی ها، به حال خود رها شده است.
آمریکا از یک پیشینه فوق العاده در انجام این تعهد برخوردار است. رهبران گذشته کشور ما نقش ویژه آمریکا در یک جهان آشفته را جدی گرفته اند. اما این واقعیت که آمریکا به طور تاریخی آزادی و ارزشهای دمکراتیک را به پیش برده است من را بیشتر ناراحت میکند وقتی که رهبران کنونی در نشان دادن درکی از نقش استثنایی ما شکست خورده اند.
۱ سپتامبر ۲۰۱۴ سالگرد یکی از بدترین نمونه های این شکست در حافظه اخیر است. این نتیجه تصمیم آشکار دولت ما در پشت کردن به مردمی که به آنها قول کمک داده بود است. پنجاه و دو نفر جان خود را در یک قتل عام که توسط نیروهای عراقی تحت فرماندهی نخست وزیر عراق نوری مالکی و تحت هدایت رژیم فوق العاده ضد دمکراتیک ایران انجام شده از دست دادند. همه آنها در حالی به قتل رسیدند که دارای مدرکی بودند که حاکی از شکستن قول حفاظت توسط امریکا بود.
قتل عام اشرف مخالفان ایرانی، اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران جنبش اصلی مقاومت ایران که از دهه ۱۹۸۰ در عراق به سر میبردند و مبارزه برای ایجاد یک وطن دمکراتیک را به پیش میبردند، را مورد هدف قرار داد. قربانیان همه افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون ژنو بودند. به اکثر آنها دستبند زده شد، مورد شناسایی قرار گرفتند و با شکیل یک گلوله در سر اعدام شدند. تمامی این افراد با آمریکا یک قرار داد امضا کرده بودند که امنیت و حفاظت از آنها تا تعیین تکلیف نهایی را تضمین میکرد.
بعد از آنکه من با رهبران این سازمان همراه با سفیر جان بولتون، ژنرال جیمز کانوی و سایرین ملاقات کردم، میتوانم با اطمینان بگویم که این یک مبارزه ای است که آنها معتقدند آمریکا میتوان در برآورده شدن اهداف آن کمک کند.
برعکس، بسیاری از آنها اطمینان کمتری از تعهد آمریکا دارند چرا که دوستان و خانواده خود را از دست دادند کسانی که اگر آمریکا به وعده خود عمل میکرد میتوانستند نجات پیدا کنند. از ان زمان تا کنون ۳۰۰۰ نفر از اعضای مقاومت ایران که در کمپ لیبرتی در عراق تحت شرایطی مانند یک اردوگاه کار اجباری در معرض خطر جدی قرار دارند.
از زمان پایان تعامل امریکا در عراق، ایران پیوسته نفوذ بیشتری بر روی دولت بغداد و همچنین تروریستهای شیعی که در کشور سرگردانند اعمال کرده است. با حمایت رژیم ایران، نوری مالکی درگیریهای فرقه ای در کشور را تقویت کرد و اقلیتها را از دولت خارج کرد و نهایتا صحنه را برای ظهور داعش فراهم نمود. و از طریق تمامی این، مخالفان ایرانی که دارای تفکر دمکراتیک هستند تنگ تر شدن دیوارهای نفوذ ملاها در عراق بر روی خود را مشاهده کرده و منتظر وعده طولانی مدت برای انتقال آنها به امریکا یا سایر کشورهای صلح طب بوده اند. این وعده به سادگی شکسته شد همانطور که وعده هایی که هنگام دادن موقعیت افراد حفاظت شده به آنها توسط وزارت خارجه و سپس رها کردن آنها به دست هوی و هوس رژیم مالکی شکسته شد.
علیرغم تمامی این، سازمان مجاهدین خلق ایران از آمریکا به عنوان یک منبع بالقوه برای حمایت از تلاشهایشان در پایان دادن به تئوکراسی [حکومت دینی] اسلامی و ارائه آزادی به ایران که قرب از آن بهره مند است دست نکشیده است. تمامی آمریکایی های عاشقان آزادی بایستی از دولت ما مصرانه بخواهند تا یک سیاست جامع را در خاور میانه دنبال کند که در خدمت ایده آل ها و امنیت ملی ما باشد.
چنین سیاستی قبل از هر چیز بایستی شامل تمایل به مقابله با نقض حقوق بشر و سرکوب مخالفان سیاسی توسط سرکوبگرترین رژیم ها باشد. در مقابل آن، این سیاست باید حمایتی ارائه دهد که ما برخی مواقع به اشتباه از نیروهای سازمان یافته برای تغییر دمکراتیک هم در داخل و هم در خارج این کشورها منع کرده ایم.
در حالی که یکی از این گروه ها، سامان مجاهدین خلق ایران، به درستی منتظر حمایت و پشتیبانی ما از زمان تعامل آمریکا در عراق تا کنون بوده است. اما این انتظار به طور غیر قابل قبولی با قربانی شدن ۵۲ نفر از اعضای آنها در سال گذشته به ناامیدی تبدیل شد. اولین سالگرد قتل عام اشرف یک یاد آوری خوب از اینکه هدف واقعی رهبری آمریکا در سراسر جهان چه چیزی بایستی باشد است.
آمریکا بایستی امنیت و سلامتی این ایرانیان بی دفاع را تضمین کند. و بایستی از دولت جدید عراق خواستار ممانعت و توقف هرگونه تهاجم علیه کمپ لیبرتی و توقف محدودیتهای روزانه علیه ساکنان برای خدمات پزشکی، دارو، سوخت و تدارکات شود. به جای آن، بغداد بایستی حقوق ساکنان برای آزادی رفت و آمد را به رسمیت بشناسد و بایستی برای اجازه دادن به تحقیقات مستقل توسط سازمان ملل در مورد قتل عام ۱ سپتامبر ۲۰۱۳ اعلام آمادگی کند و با مکانیسمهای حقوق بشری سازمان ملل در این رابطه همکاری کند و افرادی که مرتکب جرائم یاد شده بالا شده اند را برای سپردن به دست عدالت تحویل دهد.
در حالی که گامهای برداشته شد برای حفاظت از مسیحیان، یهودیان، ایزدی ها و کردها در مواجهه با تهدید داعش درست و قابل ستایش است، بایستی به یاد داشت که زمانی که نوبت به پناهندگان کمپ لیبرتی میرسد آمریکا نه تنها یک وظیفه اخلاقی دارد بلکه دارای تعهدات قانونی و قراردادی به آنها است.
به عنوان یک سفیر سابق در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، من از پرزیدنت اوباما و همکاران او در کنگره مصرانه میخواهم این سالگرد را یک نقطه عطف قرار دهد که به موجب آن ما متعهد به انجام وعده هایمان به رزمندگان آزادی کمپ اشرف (که اکنون در کمپ لیبرتی هستند) شویم. ما دیگر نمیتوانیم چشم خود را بر روی کشتار و نقض حقوق بشر توسط دولت ببندیم.
با چالشهایی که مبارزه جهانی برای آزادی امروز با ان مواجه است به غرب و نه خاورمیانه میتوانند منتظر دومین سالگرد باشند.
سایت تاون هال