مهرداد هرسینی: پاداش خامنه ای به مالکی برای کشتار مجاهدین

دیکتاتوری خون آشام خامنه ای شب گذشته با یاری دولت جنایتکار مالکی و در سایه سکوت و بی عملی مماشات گرایان ، در سایه پلشتی و باج دادن به دیکتاتوری مذهبی حاکم بر میهنمان، برای چهارمین بار ساکنان بی دفاع زندان لیبرتی را هدف تهاجم موشکی قرارداد. در این تهاجم تروریستی سه تن از مجاهدان آزادی به شهادت رسیده و بیش از 50 نفر دیگر ، بعضا شدیدا زخمی شده اند.

در این رابطه مقاومت ایران طی اطلاعیه ئی از جمله می نویسد: ”قدرت تخریبی این موشکها که به طور ویژه برای چنین حملاتی ساخته شده به حدی است که تی وال های بلند سه و نیم متری را به طور کامل خُرد کرده است.
نقل و انتقال این موشکها در یک منطقه نظامی و به طور کامل حفاظت شده، در مجاورت فرودگاه بین المللی بغداد بدون همکاری کامل ارگانهای مختلف امنیتی که توسط دفتر نخست وزیری هماهنگ می‌شوند، امکانپذیر نیست“  
موشک باران زندان لیبرتی در حالی صورت می گیرد که  اکنون با بازگشت نوری مالکی، دیکتاتور نوپای عراق از تهران و در پی دیدار وی با خامنه ای طلسم شکسته، او برای دور سوم نخست وزیری خیز برداشته است. سفر مالکی در تاریخ 4 دسامبر 2013 به تهران در حالی صورت گرفت که این کشور اکنون با بحران شدید ”امنیتی“ و شخص مالکی با ”عدم مشروعیت داخلی“ روبرو است. دیکتاتور خونخوار عراق و قاتل مجاهدان اشرفی طی سفر خود به ایران، که از خامنه ای جنایتکار و دولت آخوند روحانی آشکارا خواستار ”گسترش روابط دو کشور“ شده بود، عاجزانه از ولی فقیه طلسم شکسته خواست تا با "درک مشترک از شرایط حساس برای مقابله با بحران‌های روبرو“ هماهنگی ای بیشتری داشته باشند. این مضمون و جوهر اصلی آن سفر و آینه تمام قد سیاست نوین مالکی برای سرکوب هرچه گسترده تر و خونین تر مردم عراق و به ویژه پاکسازی های قومی و مذهبی در این کشور است. امری که یقیننا تحقق آن  بدون حمایت هرچه گسترده رژیم اخوندی امکان پذیر نمی باشد. در راستای این سیاست اکنون شاهدیم که مالکی دست به بسیج گسترده نیروهای سرکوبگر خود زده و استانهای مختلف عراق را جولانگاه مطامع و طرح های نیروی تروریستی قدس و سپاه پاسداران رژیم آخوندی کرده است. اخبار درگیری های گسترده میان قوای دولتی و مردم در شهرها و استانهای مختلف در عراق، اعتراضات و تظاهرات گسترده مردمی علیه دولت دست نشانده مالکی، همگی مبین ابعاد مقاومت و همچنین سرکوب خونینی است که روزانه به بیرون از عراق درج پیدا می کند.  
وضعیت سیاسی و امنیتی در عراق مالکی- خامنه ای زده امروز به حدی بحرانی است که به گفته ی بسیاری از ناظران این کشور عملا در مرز فروپاشی  و تجزیه قرار گرفته است. جنگ داخلی و تفرقه اندازی بین ”شیعیان و سنی ها“ به یمن سیا ست های سرکوبگرانه حزب الدعوه، وابسته به مالکی، اکنون ابعاد فزاینده یافته است. اختلافات عمیق بین اکراد با دولت مرکزی، و همچنین دخالت آشکار دولت مالکی در مسائل داخلی سوریه و حمایت های وی از حکومت بشار اسد، بخشی از بحران روزافزون در این کشور را نمایندگی می کنند. درراستای هماهنگی های ولی فقیه با دولت مالکی برای دخالت در امور سوریه و یاری رساندن به دیکتاتور دمشق محمد جواد ظریف، وزیر خارجه دیکتاتوری آخوندی در شهریور ماه گذشته و بلافاصله پس از تائید دولت آخوند روحانی از سوی ولی فقیه،  نخستین سفر رسمی اش را به بغداد انجام داد. وی در آن زمان از جمله در رابطه با اهداف این دیدار گفت: ”انتخاب عراق به عنوان اولین مقصد سفر وی به معنای آن است که این کشور برای ایران حائز اهمیت بسیار است و قصد دارد درباره "اوضاع خطرناک" سوریه و منطقه با مقامات عراقی گفتگو کند“.(سایت دویچه وله 5. 12. 2013 )
یقیننا کشتار مجدد مجاهدین در عراق توسط مالکی” فی سبیل الله “ نیست. چشم داشت وی ازدیکتاتوری مذهبی حاکم بر میهنمان آن است که وی را برای سومین بار در رسیدن به قدرت و تکیه بر مسند نخست وزیری یاری نماید. در این راستا مالکی در تلاش است تا در وهله نخست انتخابات مجلس عراق را به تعویق بیاندازد. در این رابطه تجمع حقوق دانان مستقل عراق اهداف سیاسی مالکی با رژیم آوندی را این چنین برملا کرده اند: ”دیدار نوری المالکی از ایران هیچ نیت و هدف خیر و دوستی برای مردم عراق ندارد، بلکه او میخواهد با دادن امتیازات کلان به رژیم ایران، حمایت این رژیم را که دشمنی اش با مردم عراق به اثبات رسیده؛برای دور سوم نخست وزیری؛ بدست بیاورد“. ( سایت ایران افشاگر 13 آذر 1392)
مالکی  به موازات ادامه خدمات خود  به دیکتاتوری خامنه ای و برای رسیدن به دور سوم نخست وزیری، تا به امروز دست به 3 کشتار بزرگ و چهار بمباران  علیه مجاهدین و ساکنان اشرف و لیبرتی زده است. کشتار سبعانه اشرفیان بی سلاح و بی دفاع در 10 شهریور 1392 ، گروگانگیری 7 تن از مجاهدین و به اسارت بردن آنها و عدم همکاری با مجامع بین المللی برای شناسائی و روشن شدن این جنایت علیه بشریت ، تماما در چنین راستائی است. وی زبان و خواسته ای خامنه ای جنایتکاررا هم خوب فهمیده و هم به خوبی آن را به اجرا گذاشته است. در این رابطه اخیرا نشریه آمریکائی فارین پالیسی گوشه هائی از این جنایت و همکاری فی مابین  مالکی جنایتکار و نیروی تروریستی قدس را برملا کرده است. این گزارش می افزاید: ”مقامات اطلاعاتی آمریکا گفته اند که کماندوهای ایرانی در حمله به کمپ اشرف دخالت داشته‌اند. در این حمله دهها تن از اعضای مجاهدین خلق کشته شدند و هفت تن از اعضای اصلی آن به اسارت رفته اند. در حمله اول سپتامبر (دهم شهریور) به کمپ اشرف حداقل پنجاه تن از اعضای سازمان کشته شدند پس از این حادثه، سازمان همراه با تعدادی از قانون‌گذاران آمریکایی هوادار خود مدعی شدند که نیروهای امنیتی عراق این عملیات را اجرا کرده‌اند. مقامات عراقی همواره این ادعا را تکذیب کردند و اکنون مقامات آمریکایی مدعی شده‌اند که گروه کوچکی از کماندوهای سپاه پاسداران به طراحی و اجرای حمله به کمپ کمک کرده‌اند. سه مقام آمریکایی که خواسته‌اند نام آنها فاش نشود به فارین پالیسی گفته‌اند که اعضای دو گروه کتائب حزب‌الله و کتائب عصائب اهل الحق حمله نهایی را انجام داده‌اند“.
اما همگان بخوبی می دانند که دو تشکیلات قلابی نامبرده شده، چیزی بغیر از نام ”مستعار مالکی“ جنایتکار نیست. اکنون که بیش از صد روز از آن جنایت علیه بشریت گذشته است و درحالیکه در فردای آن کشتار ناجوانمردانه ، مقاومت ایران بدرستی انگشت اتهام را بسوی ”مالکی و نیروی تروریستی قدس“ دراز کرده بود، بودند طرف های مماشات گری که تلاش میکردند، تا بر حقایق و این همکاری آشکار ” خاک “ بپاشند. هرگز کلامی و یا جمله ای در محکومیت دولت عراق و نیروی تروریستی هار رژیم آخوندی در عراق به میان نیاوردند. از بام تا شام مزورانه در تلاش بودند تا صورت اصلی مسئله یعنی ”پیدا کردن متهم اصلی“ را ”مخدوش“ نمایند و فقط به چند جمله خالی ”محکوم می کنیم“ بسنده کردند. روی سخن در وهله نخست با ایالات متحده و سازمان ملل است که مسئول حفاظت از جان اشرفیان و ساکنان زندان لیبرتی است، و سپس به تمامی باندهای مماشات گرمی باشد که اکنون برای عقد قراردادهای تجاری ” قند در دلشان“ آب شده است. بهرحال بهای سنگین این سکوت و این بی عملی را یکبار دیگر مجاهدین و مردم ایران با جان های خود دادند. اما گذشته از دنیای سیاست و پلشتی های آن، خوب است تا در اینجا به پیروزی بزرگ مقاومت ایران و حکم دادگاه اسپانیا و عدالت بین الملل علیه فالح  فیاض، مشاورارشد نوری مالکی و یکی از آمران این جنایت اشاره نمائیم. حکمی که بنوبه خود نه تنها اثبات جملات بالا است، بلکه دست ردی بر هرگونه سیاست مماشات با قاتلان مردم و جوانان ایران نیز می باشد. خبرگزاری اسپانیا در این رابطه می نویسد: ” قاضی دادگاه عالی اسپانیا،آندرئو فرناند، مشاور امنیت ملی عراق فالح الفیاض را برای ماه مه آینده جهت پاسخگویی به دو حمله ای که  توسط نیروهای عراقی علیه اردوگاه پناهندگان مخالفان ایرانی در اشرف صورت گرفته که در آن 87 نفر کشته شده اند، احضار کرده است.
منابع حقوقی امروز گزارش دادند که این احضاریه پس از اینکه قاضی در نوامبر گذشته یک پرونده تکمیلی به شکایاتی که در مورد حمله نیروهای نظامی و پلیس عراق به این کمپ صورت گرفته بود اضافه کرد صورت گرفت. این کمپ در استان دیالی در شمال شرق بغداد واقع شده است“.
با توجه به واقعیات فوق، اکنون محرز شده که رژیم آخوندی در راستای مطامع استراتژیک خود در منطقه  از طریق مالکی و در نبود یک سیاست قاطع بین المللی،  بدنبال برقراری یک ”حیاط خلوت“ و کپی برداری از دیکتاتوری ولی فقیه ایران در عراق است. خطی که یکبار در جنگ ضد میهنی ایران و عراق به یمن پایداری مقاومت ایران و مجاهدین به شکست انجامید، اکنون با شیوه ی ”جنگ نرم“ دنبال می شود. لذا نخستین گام خامنه ای طلسم شکسته برای به اجرا درآوردن طرح کشورگشایانه خود، از میان برداشتن مقاومت ایران و مجاهدین در عراق است. خامنه ای حاضر است تا در ازاء همکاری مالکی، دور سوم نخست وزیری وی را تائید و به کرسی بنشاند. در این راستا آخوندها نه تنها زمینه های نظامی، بلکه زیر ساختارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی آن را هرروز گسترده تر می کنند. پاسخگو به این وضعیت وخیم در وهله نخست سیاست خارجی ایالات متحده است. سخن از شکست سیاست هائی در عراق نوپا است که یقیننا  تبعات و بهای آن را نخست مردم عراق و سپس مردم ایران و منطقه باید در آینده پرداخت کنند. در این راستا از تمامی مدافعان حقوق بشر و وجدان های بیدار بشری میخواهیم تا صدای اعتراض خود را نسبت به این سیاست و به ویژه به سیاست مماشات و  به سکوت و بی عملی در مقابل کشتار فرزندان ما در عراق بلند کنند.  
6دی 1392