مهرداد هرسینی:‌ قوز بالا قوز شد!

از قدیم الایام گفته اند، طرف اومد زیرابرو رو شو برداره، زد چشمو و چالشو کور کرد.

حال این حکایت سفر محمدجواد ظریف به بروکسل برای چفت و بست کردن وضعیت نامتعادل توافق نامه برجام شده است.

خامنه ای طلسم شکسته و غرق در بحران با گسیل رئیس دیپلماسی ورشکسته حکومت برای بدست آوردن دل بازماندگان سیاست مماشات در اتحادیه اروپا، به اشتباه بر این باور بود که عنقریب به ضرب پول‌های بادآورده نفتی و قراردادهای اقتصادی خواهد توانست سمت سوی شتابان علیه مطامع کشور گشایانه و تروریستی حکومت را ترمز زده و آن را مهار نماید؛ اما یکبار دیگر تجربه کرد که با وجود تمامی اختلاف نظرها در جامعه بین‌المللی بر سر «حفظ» یا «خروج» از برجام، کشورهای ذیربط بر سر اصلی‌ترین سیاست‌های مخرب دیکتاتوری ولی‌فقیه نقطه نظرات مشابه و همخوانی دارند.

در این رابطه وزیر خارجه فرانسه در کنفرانس مطبوعاتی بروکسل که ظریف را در آن شرکت نداده بودند، گفت: «همه طرف‌های امضاکننده باید (برجام) را رعایت کنند... اما (توافق اتمی) به این معنی نیست که ما سایر نقاط اختلاف را که هم در زمینه بالستیک و هم در زمینه اقدامات (رژیم) ایران در سراسر منطقه وجود دارند... پنهان کنیم». (سایت مجاهدین خلق ۲۲ دی ۱۳۹۶)

مشابه چنین نقطه نظراتی نیز از سوی وزیر خارجه آلمان و انگلیس نیز ابراز گردیده است، امری که بخوبی مبین شکست رژیم برای کشاندن اتحادیه اروپا به باتلاق سیاست‌های مخرب خود دارد.

بر این منطق مشاهده می‌شود که واقعیت‌ها و داده‌های این سفر که به یقین شکست سنگینی برای دیکتاتور جبار بود، تصویر دیگری را به جهانیان نشان داده‌اند. در یک کلام سفر ظریف به بروکسل که مورد اعتراض گسترده ایرانیان و اشرف نشانان و همچنین مدافعان حقوق بشر قرارگرفته بود، به موضوعات مهم دیگری مانند «پروژه‌های موشک‌های بالستیک» و نیز «دخالت‌های تروریستی» رژیم در منطقه کشیده شد.

پیش از برگزاری این دور از مذاکرات، وزارتخارجه فرانسه نیز در بیانیه‌ای موضوع صریح این کشور در رابطه با سیاست‌های مخرب دیکتاتوری ولی فقیه را منتشر نمود. در این بیانه از جمله تاکید شده است: «برنامه موشک بالستیکی ایران با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت مطابقت ندارد و عامل بی‌ثباتی منطقه است. اطلاعاتی که درباره انتقال موشکها و کمکهای ایران به کشورها و موجودیت‌های غیردولتی منطقه وجود دارد یک عامل نگرانی جدی هستند. به همین دلیل برنامه موشک بالستیکی ایران باید به چارچوب کشیده شود» (همان منبع بالا)

به موازات این تحولات که به گفته بسیاری از ناظران به «قوز بالا قوز» برای خامنه ای تبدیل گردیده است، باید به اساسی‌ترین موضوع مردم ایران یعنی نقض شدید حقوق بشر در دیکتاتوری مذهبی آخوندی اشاره نمود.

به یقین دست دادن به نماینده یک دیکتاتور خون ریز که میلیون ها ایرانی با شعارهای کوبنده «مرگ بر خامنه ای» وی را تا زباله دان تاریخ مشایعت می کنند، نه تنها جای افتخار ندارد، بلکه مایه شرم و لکه ننگی برای حقوق بشر نوین می باشد.

این واقعیتی است که مردم ایران و قربانیان این رژیم خودکامه اکنون از بازماندگان سیاست مماشات سوال کرده و آن را به چالشی جدی در زمینه حقوق بشر می کشند.

حقوق بشر جهان شمول است و در این هیچ جای شک شبهه ای نیست. ماده ۲ بیانیه جهانی حقوق بشر بصراحت تاکید دارد: «میان انسانها بر اساس جایگاه سیاسی، قلمرو قضایی و وضعیت بین‌المللی مملکت یا سرزمینی که فرد به آن متعلق است، فارغ از اینکه سرزمین وی مستقل، تحت قیمومت، غیرخودمختار یا تحت هرگونه محدودیت در حق حاکمیت خود باشد، هیچ تمایزی وجود ندارد».

بر این منطق باید گفت، آری حقوق بشر «خوب و مفید» است، اما برای همه، بویژه برای ملت هایی مانند ما ایرانیان که اکنون زیر ستور گزمگان ارتجاع مذهبی، بنیادگرایی و تروریسم دولتی در حال «جان دادن» می باشند. لذا نباید و نمی توان موضوع حقوق بشر را با دو عینک متفاوت دید و یا نسبت به آن اغماض نمود.

ما با یک دیکتاتور خون ریز مذهبی سروکار داریم که جهانیان در قیام اخیر مردم طی هفته‌های گذشته به گوشه‌ای از ابعاد دنائت، سبوعیت و بربریت آن صحه گذاشته‌اند. تصاویر سرکوب خونین مردم، چاقو بدستان و قمه کشان خامنه ای علیه نوجوانان، زنان و مردم بجان آمده و زدن تیر خلاص بر سر و صورت تظاهر گنندگان و از همه مهم تر عربده‌کشی‌های حاکم قهار در سخنرانی اخیرش، بخوبی مبین وجود ابعاد سرکوب در ایران می باشند. بنابرداده‌های مقاومت ایران تنها بیش از ۸۰۰۰ نفر طی هفته‌های اخیر در شهرهای میهن دستگیر شده‌اند.

از آمار مفقودین تا نگارش این نوشتار هیچ خبری در دست نیست و شکنجه و کهریزکی کردن دستگیر شدگان که نمونه‌های آن را در قتل شهید «سهراب قنبری»، «وحید حیدری» و «محسن عادلی» زیر شکنجه می‌بینیم، تنها گوشه‌هایی از این سبوعیت و بربریت ساری و جاری در زندان‌های ایران می باشند.

در این رابطه پیشتر شورای ملی مقاومت (۱۹ دی ۱۳۹۶) تاکید کرده بود: «هزاران زندانی دیگر قیام در شرایط سخت و نامشخصی در زندانهای مختلف کشور به‌سر می‌برند و بسیاری از آنها تحت شکنجه های وحشیانه قرار دارند. گفته می‌شود برخی دیگر از بازداشت‌شدگان نیز زیر شکنجه به شهادت رسیده اند».