آن روز که مسعود برای ثبت در سینة تاریخ از جمع مجاهدان و رزمندگان ارتش آزادی برای این تصمیمگیری خطیر و تاریخی نظرخواهی نمود و آنان بهطور یکپارچه بر واجب بودن این عملیات و استواری گامهایشان در میدان پای فشردند، نتیجة عملیات را فارغ و فراتر از هر محاسبة معمولی، به تک تک آنان و خلق قهرمان ایران تبریک گفت.17سال پس از آن، درحالیکه حوادث و رخدادهای بزرگی در منطقه بهوقوع پیوسته و چهرة دنیا و بهطور خاص منطقه دچار دگرگونیهای اساسی شده است، حوادث و رویدادهایی که تنها یکی از آنها برای اضمحلال و خارج کردن یک جنبش از گردونه کافی بود. اما مقاومت ایران با ضمانتنامة آن تصمیم انقلابی و خون جوشان جاودانه فروغهایش، بسا قدرتمندتر، سرفرازتر و مشروعتر و مشهورتر با این شرایط خطیر و هولناک مواجه شد و سربلند از آن بیرون آمد و اکنون پیروزمندانه به پیش میرود.
آن روز هیولای جنگافروز جماران میخواست با سرکشیدن جام زهر آتشبس که ارتش آزادی به حلقومش سرازیر کرده بود دشمن قسمخوردهاش را به نخستین بازنده و قربانی جنگ خانمانسوز 8سالهاش تبدیل کرده و خود از مهلکه بگریزد و با از دور خارج کردن راه حل دموکراتیک، طناب دار صلح را از گردن خود خارج ساخته، خلافت ابد مدتش را تضمین نماید و امید مردم جنگزده و داغدار و از هستی ساقطشدة ایران برای رهایی را در زیر خاکسترهای جنگ 8ساله مدفون سازد. اما خیز برقآسا و تعرض بزرگ ارتش آزادی در سوم مرداد67،میز توطئة دشمن را درهم شکست و به دنیا نشان داد که جنگ اصلی بین مردم و مقاومت ایران و خواست مبرم و عطش سوزان آنها برای آزادی از یکسو و حاکمیت غاصب استبداد مذهبی از سوی دیگر که برای سرنگونی آخوندها همچنان ادامه دارد و حتمیت آن با مشعل جاویدان «فروغ»مهر خورده است.