سالانه از سه چهار سوء قصد پیشگیری می کنیم

 

از نشریه لیبراسیون  13 ژانویه 2010

مارک ترویدیک قاضی تحقیق ضد تروریست تحولات مربوط به تهدیدها علیه فرانسه را در عصر اقدامات منفرد و اینترنتی توضیح میدهد. او همچنین مخالفت خود را با حذف سمت قاضی تحقیق بیان میکند.
اولتیماتوم سازمان القاعده در مغرب اسلامی، که یک گروگان فرانسوی را در مالی در دست دارد از یک سو  و سوء قصدهایی که هر ساله در فرانسه  دو یا سه   مورد آن خنثی

 میشوند همگی یادآور این حقیقت هستند که تروریسم همچنان یک تهدید جدی محسوب می شود. مارک ترودیک 44 ساله، قاضی تحقیق ضد تروریستی در پاریس و رئیس انجمن فرانسوی قضات تحقیق، در باره وضعیت توضیح میدهد و سیستم پیشگیرانه هدفمندتر از زمان اسبق خود ژان لویی بروگیر را تشریح میکند.

مصاحبه
سوال: وضعیت فعلی تهدید تروریستی در فرانسه را چگونه ارزیابی میکنید؟
جواب: بطور بالقوه همچنان خطر سوء قصدهای سازمان یافته در فرانسه وجود دارد. القاعده در مغرب اسلامی از قدرت کمتری نسبت به گذشته برخوردار است ولی میتواند سوء قصدهای بزرگ نظیر آنچه در مادرید اتفاق افتاد انجام دهد. دومین خطر مربوط به گروههای کوچک خودانگیخته یا افرادیست که خودانگیخته میباشند و به سختی قابل ردیابی هستند. سومین خطر مربوط به خطر حکومتی است، اگر سیاست ما موجب شود که بطور مثال روابطمان با ایران با مشکل مواجه شود. اوضاع بسیار متحول است. بطور اتفاقی ممکن است افراد منزوی و یا گروههای کوچک با تشکلهای جا افتاده ارتباط برقرار کنند. همچنین باید شرایط سیاسی بین المللی را در نظر بگیریم. فرانسه در افغانستان حضور دارد، امری که فعلا برای جوانان مسلمان رادیکال یک موضوع انگیزاننده قابل توجه نیست. دور و پیچیده است. الزواهری، نفر شماره 2  القاعده در پیامهای خود فرانسه را بیشتر بخاطر سیاستش در باره روسری مورد شماتت قرار میدهد، یک موضوع روشن و متحد کننده، همانطور که چادر بورکا این تاثیر را خواهد داشت، تاثیری که بیشتر از حضور نیروهای فرانسوی در افغانستان است. اما در این زمینه نیز اوضاع میتواند سریعا تغییر کند. فقط نیاز به تعداد کمی افراد است و اینترنت نقش فزاینده ای دارد. بخصوص در زمینه تبلیغاتی. تشکلهای القاعده نظیر     Global Islamic Media Front  سایتهای اسلامگرا را با تبلیغات و ویدئوهای خود تغذیه میکنند. آنها تلاش میکنند افراد یا گروههای منفرد را به عمل وا دارند و آنرا بعنوان یک وظیفه دینی برای آنها مطرح میکنند. این نوع طی مسیر رایج است.

سوال: مهندس مرکز اروپایی تحقیقات هسته ای در ژنو که در شهر ایزر دستگیر شد، آیا ظن دارید که او در همکاری با Aqm این سوء قصد را تدارک دیده باشد؟
جواب: نمی خواهم در باره تحقیقاتی که در جریان است صحبت کنم. اما موارد زیادی را دیده ایم که گروههای کوچک چیزی را تدارک دیده اند بدون اینکه از قبل هدف مشخصی را برای آن تعیین کرده باشند. مثلا شروع به بررسی چگونگی تهیه مواد انفجاری یا سرقت کامیون کرده بودند اما هنوز در مورد هدف تردید داشتند. وقتی چنین گروهی را متلاشی میکنیم الزاما نمیدانیم چکار میخواستند بکنند و خود آنها هم همینطور. همیشه یک تردید در مورد زمان دستگیری آنها وجود دارد. اگر بیش از حد منتظر شویم ممکن است که آنها دست به عمل بزنند، اگر زود مداخله کنیم ممکن است نتوانیم دلایل کافی برای اثبات اتهام انجمن بزهکاری برای اهداف تروریستی یافت کنیم.

سوال: چند تا گروه متلاشی شده اند؟
جواب: هر ساله بطور متوسط دو، سه گروه خطرناک را خنثی میکنیم. عناصر روانی یا آنهایی که فقط تهدید میکنند را لحاظ نمی کنم، منظورم کسانی است که واقعا خود را آماده اقدام عملی میکردند.

سوال:  وضعیت این شبکه ها چگونه است؟
جواب: وقتی در سال 2000 به دادسرای ضد تروریستی وارد شدم، ما با گروههای سازمان یافته سر و کار داشتیم. هر فرانسوی که میخواست به افغانستان یا چچن برود از لندن عبور میکرد، در مسجد فیسبوری پارک (رادیکالترین مسجد لندن). همه چیز کادر داشت و راحت میشد زیر نظر گرفت. وقتی در ژوئن 2006 بعنوان قاضی باز گشتم، پرونده ها بکلی تغییر محتوی داده بودند. شبکه های عراقی متلاشی شده بودند و به گروههای کوچک و محدود  در شهرهای لیل، مونت پلیه و یا در منطقه نوزدهم پاریس تبدیل شده بودند. گاها دو سه تا افراد بی عقل  بودند که به سوریه می رفتند بدون اینکه کسی در آنجا برای تحویل آنها وجود داشته باشد. یا مثل مونت پلیه دانشجویانی که با کمک اینترنت کله هایشان داغ بود و دنبال فراگیری تکنیکهای ایجاد ارتباط بودند. (وقتی من آمدم) نمونه ها تغییر کرده بودند. شبکه های جدید افغانی نشان دادند که افراد از طریق شبکه اینترنت مغزشویی و عضوگیری می شوند. آنها حتی همدیگر را نمی بینند و در ترکیه بهم وصل میشوند و در آنجا تحویل گرفته میشوند. شبکه هایی که با اروپا بویژه در بلژیک متصل هستند.

سوال: نقاط تجمع نظیر کتابخانه ها، مساجد یا سازمانهای آیا هنوز وجود دارند؟
جواب: خیر، سرویسهای اطلاعاتی و پلیس تخصصی مجبور شده اند وارد اینترنت شوند زیرا آنجا است که همه چیز اتفاق می افتد. امروزه، خواندن یک پرونده بمعنی خواندن انبوهی صفحات مربوط به فورومها، چتها، کدها و سیستمهای رمزی است. شیوه ما برای پیدا کردن شواهد و دلایل برای ارتباط اتهام انجمن بزهکاری تروریستی نیز تغییر کرده است. ما باید پیدا کنیم که چه کسی در پشت آدرس ایمیل میباشد. برای پیدا کردن آدرسها  باید از طریق آمریکا به محتوای پیامها دست پیدا کنیم. باید دلایل و توجیهات مکفی داشته باشیم تا به این امکان دسترسی داشته باشیم، زیرا قوانین آنگلو ساکسون در این زمینه بسیار محدود کننده هستند. در حالیکه قوانین ما چنین اجازه ای را میدهند، آمریکاییها و انگلیسیها از ”ماهیگیری” زیاد خوششان نمی آید. یعنی اینکه ما شواهدی برای ظن در مورد یک نفر در اختیار داریم و آنگاه باید دنبال دلایل اثباتی آن بگردیم.

سوال: نقطه قوت شیوه پیشگیرانه فرانسوی چه میباشد؟
جواب: مرز بسیار ناچیزی میان بخش اطلاعات و بخش قضایی وجود دارد که بما قدرت واکنش زیاد را میدهند. مثلا اطلاعاتی در اختیار داریم، یک صورتجلسه از طرف اداره مرکزی اطلاعات کشور، آنگاه باید آن را قضایی کنیم و دلایل اثباطی را حول این فرد جمع آوری کنیم. ما همچنین موضوع جرم ”انجمن بزهکاران در ارتباط با یک تشکل تروریستی” را داریم که ویژگی آن اینست که هرگونه تدارک تروریستی را سرکوب میکند، حتی اگر عاملینش در لحظه آخر از کار خود صرف نظر کرده باشند. آمریکا و انگلستان قوانین خود را تغییر داده اند و از ما سختتر شده اند. صرف ارتباط با یک گروه تروریستی کافی است که فرد مجرم شناخته شود. قانون ما در باره انجمن بزهکاران از نظر مجازاتهایش عقبتر است، اگر چه در سال 2004 برای کسی که آنرا تأسیس و رهبری میکنند یک ماده تشدید کننده افزوده شده است.

سوال: جرم انجمن بزهکاری در گذشته به شما اجازه میداد دست به دستگیریهای گسترده در میان دورترین افراد مرتبط با تروریستهای مظنون بزنید. آیا استراتژی شما تغییر کرده است؟
جواب: ما درسهایی از این سبک کار  و  دستگیریهای گسترده گرفتیم. تجربه موجب شد که بیشتر دنبال تشکیل پرونده های مشخص تر باشیم. در انجمن بزهکاران ما با افرادی سر و کار داریم که اعمال بسیار متفاوتی داشته اند، بعضی ها تقریبا هیچ کار نکرده اند و بعضی ها مرتکب اعمال مشخصی  شده اند. نباید به کسانی که هنوز تروریست نشده اند کمک کنیم که به این سمت سوق داده شوند. اگر از چکش برای کشتن مگس استفاده کنیم و یا اگر برخورد بیش از حد سخت و غیر متناسب داشته باشیم، ممکن است افراد را رادیکالیزه کنیم. تبلیغات جهادیستها حول این موضوع است که ”غرب اسلام را هدف قرار داده است” . آنچه ما دنبال آن هستیم اینستکه گروه مربوطه دیگر یک خطر محسوب نشود. در اینصورت باید 10-15 نفر را خنثی کرد، یعنی کسانیکه بواقع کاری را تدارک می دیدند. برای بالا بردن کارآیی مبارزه ضد تروریستی نیاز به دستگیریهای چشمگیر نداریم.

سوال: شیوه شما برای ارزیابی واقعیت تهدیدها چه میباشد؟
جواب:  با توجه به اینکه کلمه ”تروریسم” میتواند مصارف سیاسی برای کنار زدن یک گروه، یک رفتار و یا یک شخص داشته باشد، ضروری است که کنترل این نامگذاری در دست قاضی باشد. ممکن است او اشتباه کند، ولی حداقل او از استقلال استاتو برخوردار است که به وی اجازه میدهد در صورت استفاده ناروا توسط دادسرا، با آن مخالفت کند، بطور مثال ارسال گلوله بوسیله نامه (به شخصیتهای سیاسی) نهایتاً بعنوان یک جرم عادی رسیدگی شد. مسله تشخیص تروریسم صرفا هنگام قضاوت قاضی مطرح نیست، زیرا این تشخیص روی چگونگی تحقیق، مدت بازداشت پیشگیرانه و بازداشت تاثیر میگذارد.

سوال: آیا موضوع تارناک که بعنوان تروریسم رسیدگی شد نمی بایست بعنوان یک جرم عادی با آن برخورد میشد؟
جواب: من در موقعیتی نیستم که بخواهم راجع به آن صحبت کنم ولی هر کسی میتواند این سوال را مطرح کند. این طبیعی است که بخواهم که این سوال را تا ته ببریم.

سوال: تعریف تروریسم چیست؟
جواب: قانون میگوید ”اخلال شدید در نظم عمومی” و تلاش برای ایجاد وحشت. نقاشی کردن شعار روی دیوار به سود اتا تروریسم نمی باشد. این یک اخلال شدید نیست، اگر چه پیام سیاسی آن واضح است و نقاشی روی دیوار ممنوع است. باید توجه داشته باشیم که تعریف حقوقی تروریسم معنی خود را از دست ندهد. این یک تعریف وسیع است و جای بحث دارد، پیامدهای سیاسی دارد و تفاسیر خود را در بردارد. به این خاطر است که ترجیح میدهم که قاضی باشد که تصمیم بگیرد. اما در گزارش ”لزه” (که میخواهد سمت قاضی تحقیق را حذف کند)  این دادستان است که تصمیم میگیرد و قاضی”تحقیقات و آزادیها” حرفی نمیتواند بزند.

سوال: چه فشارهایی روی قضاوت ترویستی وجود دارد؟
جواب: من با جوابم شما را دلسرد خواهم کرد: هیچوقت تماس تلفنی یا فشار مستقیم وجود ندارد. اما با بد اخلاقی و سردی مخاطبان در باره یک پرونده سریعا متوجه میشویم که رضایت وجود ندارد. اظهار نظرهای سیاسی در رادیو تلویزیون را می شنویم. اینطور بگویم: ناگهان خود را تنها احساس می کنی.

سوال: مانند پرونده سوء قصد کراچی یا قتل کشیشهای تیبه؟
جواب: خوب میتوانید بفهمیدید که در چه نوع پرونده من خودم را تنها میتوانم احساس کنم. در پرونده های مربوط به تروریسم گاها سیاستمداران به جلو هول میدهند، و بعد میخواهند همه چیز را متوقف کنند. آنها درک نمیکنند که قاضی تحقیق به یک منطق قضایی عمل میکند. قاضی تحقیق مزاحم است و به این دلیل است که اصلاحات مربوطه میخواهد این سمت را حذف کند.

آنکادر: قاضی مارک ترودیک 80 پرونده تحقیق در دست دارد که در مورد 45 مورد از آنها او بعنوان قاضی اول تعیین شده است و کنترل پروسدورها را در اختیار دارد.