رضا پچراک‌: سیمرغ گشت و رفت ره جاودانه را 

در پاسداشت سالگشت شهادت پروفسور کاظم رجوی، پهلوان حماسی مبارزه در ستاندن حقوق انسانها از چنگ و پوزه پلید کفتار مسلکان حاکم بر میهن اسیر مان،که آینده نظام جهل و جنایت را در جهان سوزاند. (منتشر شده در وزین نامه راه آزادی ۱۹۹۰)

 

ساقی طلب مدار ز قمری ترانه را 

وآن نغمه سپیده دم و عاشقانه را 

وقتی که میزند بسر و گرده بهار 

این باد عفن و هرزه ز کین تازیانه را 

آشفته ام ز درد خدایا نشانه ای 

کز دیده موج رنج نپوشد کرانه را 

دردانه مرغ عشق که در خون خود تپید 

سیمرغ گشت و رفت ره جاودانه را 

آن باغبان سزاست بصد آفرین که شست 

با ژاله های خون خود آری جوانه را 

دستارهای کهنه رهایش ز خود کنید 

افراط کرده مست شراب مغانه را 

دنیا بهانه ایست که بر آن لمیده ایم 

یک لحظه اعتبار نشاید بهانه را 

ققنوس صبر سرخ در آتش اگرچه سوخت 

غرق ستاره کرد جهان شبانه را 

ساقی طلب مدار ز قمری ترانه را 

وآن نغمه سپیده دم و عاشقانه را 

 

پیروزی خلق در راه است