م. سروش:‌ دختر شرقی

 

 

دختر شرقی 

 

 

ای دختر شرقی بر دلِ من

عشق تو به سرحدِ جنون باد

 

چشمت که به دل فکنده لرزه

گیرا و همیشه، پر فسون باد

 

فصل تو بهار باد و دائم

سرشار شکوفه، لاله گون باد

 

غم از تو به دور و بر لبانت

پیوسته نوایِ ارغنون* باد

 

مِهرت به دل من ای نگارا

بی وقفه و دَم به دَم فزون باد

 

هستیِ تو ای دُختِ اهورا

از ظلمتِ اهرمن، مصون باد

 

آنکس که سیه نموده بختت

طالع سیه و خوار و زبون باد

 

دیوی که کشیده او به بندت

از پای فتاده، سرنگون باد

 

خصم تو هزار پاره بر خاک

افتاده و پیکرش به خون باد

 

ایرانِ من ای سرای امید

بد خواهِ تو از جهان برون باد

 

*ارغنون:ساز و آواز هفتاد دختر خواننده و سازنده است که همه، یک چیز را به یکبار و به یک آهنگ با هم بخوانند و بنوازند. (لغتنامه دهخدا)