برای مثال در حالیکه طرفهای تجاری رژیم آخوندی تلاش میکند تا به صفت واسطه میان دیکتاتوری ولیفقیه و ایالات متحده، فضایی مثبت از روند مذاکرات به بیرون ساطع نماید، اما دادهها از دو سوی دیگر و بهویژه از درون رژیم آخوندی، خبر از وضعیت دیگری را میدهند.
در این رابطه ۲۰۰تن از نمایندگان در مجلس حکومتی طی نامهیی به گوشهیی از این بنبست اعتراف و از جمله تأکید کردهاند: «اگر ۱۰۰درصد تحریمها لغو نشود، هیچ تحریمی لغو نشده است و پذیرش ماندن برخی تحریمها، تأیید مشروعیت آن تحریمها خواهد بود» (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۲۸اردیبهشت ۱۴۰۰).
ترجمان این جملات بدان معنا است که دولت شیخ حسن روحانی در راستای تلاش برای رسیدن به یک توافق«نیم بند» با طرفهای غربی میباشد و حاضر است تا النهایه به قبول بخش بزرگی از تحریمها تن دهد.
همچنین مخالفت باند خامنهای در مجلس حکومتی، آن هم در پایان دوره دوم ریاستجمهوری شیخ حسن روحانی، نشان از اوجگیری بحران در رأس نظام، آن هم در راستای خوردن جامزهر میباشد.
این جنگ و جدالهای باندی در حالی است که خامنهای تابه امروز دست به سکوت عامدانه زده و خود را به کوچه علی چپ میزند. اما آخوند روحانی در سخنان روز گذشته خود با هیأت دولت، پرده از دستور خامنهای برای راهانداختن مذاکرات برداشت. وی در این رابطه گفته است: «قدم به قدم خدمت آقا رفتیم که رؤسای قوا هم بودند و ایشان در مراحل مختلف چه بهصورت کتبی و چه شفاهی به ما کمک کردند».
مضافا بر این نکات، در نامه نمایندگان باند خامنهای به چشمانداز«جام های» زهر منطقهیی و موشکی نیز اشاره شده و از جمله آمده است: «نشستهای وین نشان میدهد آمریکا و اروپا نه تنها تاکنون اراده جدی برای رفع همه تحریمها ندارند بلکه در پی تحمیل توافقی بر ایران هستند که ضمن اعمال محدودیتهای بیشتر در زمینه فعالیتهای هستهیی بستری برای مذاکرات منطقهیی و دفاعی ایجاد کنند».
همچنین آخوند نبویان از باند خامنهای در سخنانی از وجود« ۱۶۰۰ تحریم» علیه رژیم آخوندی سخن به میان آورده و تأکید کرده است که عراقچی باید به آمریکاییها بگوید که تحریمها ۱۶۰۰مورد میباشند.
در طرف مقابل نیز ارزیابیها از روند مذاکرات به همین صورت میباشد. برای نمونه نماینده روسیه در مذاکرات وین از وجود سیاستی بهنام«گام به گام» سخن رانده است. سه کشور اروپایی نیز در تازهترین موضعگیری از وجود«بنبست» در مذاکرات پرده برداشته و از رژیم آخوندی خواستهاند تا«راهی برای تداوم نظارت آژانس بر فعالیتهای رژیم ایران پیدا کنند».
چنین وضعیتی نیز بسیار جدیتر در ایالت متحده و بهویژه بهدلیل شدت یافتن تلاشهای مخرب خامنهای در منطقه، به چشم میخورد. یک نمونه این وضعیت را میتوان در «تعیین جایزه ۱۰میلیون دلاری برای ارائه اطلاعات از منابع مالی حزبالله لبنان» بهخوبی رویت نمود.