دادههای ضد و نقیض از روند مذاکرات وین همچنان سخن از وجود تضادها و فاصلهها میان دیکتاتوری ولیفقیه و طرفهای مقابل را دارند.
براین اساس پنجمین دور از مذاکرات در حالی به پایان رسید که پاسدار عباس عراقچی روز گذشته بهصراحت بهوجود این«فاصله» اعتراف کرده است.
وی در این رابطه میگوید:« خیلی از هیأتها امید داشتند که این دور آخر مذاکرات باشد. همانطور که قبلاً گفته بودم، حدس میزدم که ما هنوز با نقطهای که یک توافق را جمعبندی کنیم، فاصله داریم» (سایت مجاهدین خلق بهنقل از خبرگزاری حکومتی ایرانا ۱۲خرداد ۱۴۰۰).
ترجمان این جملات بهمعنای بنبست برای رژیم آخوندی در زمینه شکستن سد تمامی تحریمها میباشد. وجود بیش از ۱۶۰۰ نوع از تحریمهای مختلف، بهویژه در زمینههای تروریستی، موشکی و یا نقض حقوقبشر که اساساً ربطی با تحریمهای اتمی ندارند، از جمله دلائل برای وجود این بنبست میباشد.
در یک ارزیابی اجمالی دولت آمریکا در بهترین حالت و در راستای توافق، برای تعلیق حداکثر نیمی از تحریمها قدم خواهد برداشت و بدین سان هر گونه لغو و یا تعلیق نیمه دیگر آنها، منوط به مشارکت کنگره در این کشور میباشند.
برای نمونه تحریم سپاه پاسداران، بیت خامنهای و فرزند ولیفقیه، تحریم آخوند دژخیم رئیسی و یا پاسدار دهقان و بخش دیگری از آمران نقض حقوقبشر که تماماً در سرکوب مردم و بهویژه در قیام آبان ۹۸ مشارکت داشتهاند، بسادگی امکانپذیر نیست.
بدین سان مشاهده میشود که دستان دولت بایدن نیز برای دادن هر امتیازی به دیکتاتوری ولیفقیه، آن هم بهدلیل وجود مقاومت در این کشور و پیچیدگی نوع تحریمها بسیار بسته است.
همچنین از دادههای قطرهای از سوی دیکتاتوری ولیفقیه میتوان این نتیجهگیری را کرد که مسائل فنی برای تعلیق بخشی از تحریمها اکنون به یک جمعبندی رسیده، اما مشکل اصلی مواضع سیاسی در این رابطه است که باید در بیت خامنهای تعیین و تکلیف شوند.
در این رابطه گروه ترویای اروپایی تأکید کرده است: «ما همچنان پیشرفت داشتهایم و بخشهای مهم توافق آینده تشریح شده است، اما سختترین تصمیمات سیاسی در پیش است. ما البته بر اساس این اصل که هیچ توافقی نخواهد بود مگر آنکه بر سر همه چیز توافق شود، کار کردهایم» (همان منبع بالا).
به یقین طرفهای مقابل به این واقعیت اشراف کامل داشته و میدانند که دادن هر گونه امیتاز، آن هم در شرایطی که خامنهای مهندسی انقباض کامل را به پیش میبرد، ریختن آب به آسیاب سرکوب، ترور جنگافروزی و تشدید فعالیتهای اتمی رژیم آخوندی خواهد بود، زیرا در صورت رسیدن به هر توافقی نیمبند در فردای بقدرت رسیدن آخوند دژخیم رئیسی، دیگری اثری از باندهای قلابی و یا مدرههای تصنعی در درون این رژیم نیست و هرآنچه هست بنیادگرایی ناب با اهرم های امنیتی و سپاه پاسداران میباشند.
سایه این واقعیات اکنون بر سر مذاکرات پهن شده، بهطوریکه با تمامی لبخند ها و ابراز خوشبینیها، به یکی از بغرنجترین تصمیمات سیاسی برای طرفهای مقابل تبدیل شده است.