از فردای انتصاب آخوند دژخیم ابراهیم رئیسی بر مسند قوه مجریه، اکنون دیگر هیچ شکی باقی نمانده که نحوست سیزدهمین رئیسجمهور نظام آخوندی یقه ولیفقیه را تا مرز خفگی گرفته است.
این واقعیت را نه تنها در تحریم گسترده ایندور از سیرک انتخابات توسط مردم و مقاومت ایران، بلکه فراتر از آن حجم بسیار بزرگی از واکنشها از سوی جامعه جهانی، دولتها، سیاستمداران، احزاب و حتی رسانهها و خبرگزاریها میتوان بهخوبی رویت نمود.
نمونتا باید به نخستین کنفرانس مطبوعاتی قاتل مردم ایران در روز گذشته اشاره نمود که حتی با تمامی تمهیدات و دستچین شدگان رسانههای حکومتی، به صحنهای برای افشاء نقض حقوقبشر و بهویژه نقش مستقیم آخوند رئیسی در کشتار زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز تبدیل گردید.
ابعاد فضاحت برای سیزدهمین رئیسجمهور نظام آخوندی بحدی بود که وی از پاسخ به سؤال خبرنگار شبکه تلویزیونی الجزیره در خصوص نقش او در اعدام بیش از ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷ نه تنها طفره رفت ، بلکه در یک فرافکنی خود را« حقوقدان» و مدافع«حقوق بشر» نیز معرفی نمود.
رئیسی بهطرز بیشرمانهای افزود: «اگر یک حقوقدان و قاضی از حقوق مردم دفاع کرده، باید مورد تقدیر و تشویق قرار بگیرد که امنیت مردم را در مقابل هجومها و تهدیدها حفظ کرده است».
همچنین این آخوند دون پایه و بهقول رسانههای آلمانی«جلاد»، در حالی خود را« حقوقدان» خطاب میکند که طی نمایش انتخابات معلوم گردید که نه تنها وی از هر گونه تحصیلات دانشگاهی برخوردار نیست، بلکه فراتر از آن مدرک تحصیلی او تنها تا«ششم کلاس» اکابر میباشد.
در رابطه با سابقه سیاه آخوند دژخیم رئیسی خانم مریم رجوی تأکید کردهاند:« پیداست که این جلاد با افتخار کردن به جنایتهایش علیه بشریت درصدد ادامهٔ آنهاست. اما او بیهوده تلاش میکند گریبان خود را از جوشش خونهای سربداران۶۷ خلاص کند. این تازه اول کار است. مردم ایران فراموش نمیکنند. رئیسی و خامنهای از سرنگونی گریزی ندارند. آنها باید در برابر عدالت قرار گیرند».
اما صرفنظر از این واقعیات باید اضافه نمود که خامنهای با بروی کار آوردن آخوند رئیسی به یقین تیر خلاص بر پیکر فرتوت نظام ولایت فقیه زده است. شقه و شکاف در رأس نظام، ریزش شدید نیروها ی حکومت، بیآیندگی و هراس از سرنوشتی به مانند شاه، در هم ریختگی اوضاع داخلی رشد اعتراضات بهحق مردمی از جمله تبعات برای این اشتباه محاسبه میباشند.
براین اساس و به موازات« نه بزرگ مردم ایران» به این شعبده انتخاباتی، باید به عدم استقبال
جامعه بینالملل و بهویژه عدم ارسال پیام تبریک از سوی کشورهای آزاد به آخوند دژخیم رئیسی اشاره نمود.
مواضع اخیر از سوی سخنگوی کاخسفید ، سخنگوی وزارتخارجه آمریکا ، سخنگوی دولت آلمان ، کمیسر حقوقبشر در وزارتخارجه آلمان ، سخنگوی وزارتخارجه فرانسه و یا حجم بزرگی از گزارشات رسانهها و مواضع سیاستمداران علیه این مهندسی ، بهخوبی نشان از عمق تنفر و انزجار جامعه جهانی از بروی کار آمدن آخوند رئیسی را دارند.