دیکتاتوری ولی فقیه – اعتراضات گسترده ترجمان بحران عدم مشروعیت 

 

 

خوزستان تشنه به آب اکنون پنجمین روز اعتراضات بحق خود را برای «آب، نان، کار، معیشت و عدالت» سپری می کند.

ابعاد رشد تظاهرات و اعتراضات مردمی در این خطه زرخیز بقدری است که دیکتاتوری ولی فقیه برای مهار و سرکوب اوضاع، دست به اعزام قوای تا دندان مسلح از استان های همجوار و حتی تهران زده است. 
همچنین مجموعه گزارشات و اخبار منتشره در شبکه های اجتماعی و یا داده های میدانی از سوی کانون های شورشی در داخل کشور سخن از آن دارند که مردم بجان آمده نیز در مقابل این خیز سرکوبگرانه حاکمیت، در بخش هایی از مناطق استان خود را مسلح کرده و بدین سان به تقابل با نیروهای سپاه، بسیج و یگان های ویژه حکومتی پرداخته اند.

نقطه اوج اعتراضات طی شب های گذشته در شهر سوسنگرد و اهواز بوده که مردم با شعارهایی مانند «فرماندار بی‌غیرت استعفا، استعفا»، «همه اهواز فریاد می‌زند کارون افتخار ماست» و«زندانیان سیاسی آزاد باید گردد» به تقابل با دیکتاتوری ولی فقیه پرداخته اند. 

همچنین در حمایت و همبستگی با مردم خوزستان اکنون شاهد هستیم که بسیاری از شهرهای کشور بویژه در استانهایی مانند شیراز، اصفهان، تهران، کرج، لرستان و یا خرم آباد مردم یکی پس از دیگری به خواسته های معترضین پیوسته و دست به اعتراض زده اند. 
تازه ترین نمونه این خیز ملی را صبح امروز در متروی صادقیه در تهران با شعارهای «مرگ بر اصل ولایت فقیه» شاهد بوده ایم. 

خامنه ای طلسم شکسته نیز در هراس از پیوستن مردم پایتخت به قیام آفرینان خوزستانی دو استان پر جمعیت تهران و البرز را به مدت شش روز و به بهانه «شیوع کرونا» تعطیل کرده است. 
این همان حاکم خون‌ریز و مکاری است که بدروغ میگفت «کرونا چیزی نیست» و نباید به آن «اهمیت» داد. 
براین منطق نیز وی با فرستادن عامدانه مردم به میدان مملو از مین کرونا تلاش نمود تا برای حکومت فرصت بقاء خریده و جامعه دردمند ایران را با مجموعه تبعات ناشی از «عدم ورود واکسن‌های معتبر» ماه ها درگیر نماید.

حال که رژیم آخوندی به انتهای خط سیاست های ضد انسانی خود رسیده، شاهد هستیم که چگونه مردم در شهرهای مختلف بپا خاسته و حکومت را به چالشی دیگر برای سرنگونی می کشانند. 
موج عظیمی از اعتراضات بحق کارگران، کشاورزان، کادرهای درمانی، بازنشستگان و معلمان سخن از این واقعیت دارند که گسل های اجتماعی به حرکت در آمده و خواستار سرنگونی این رژیم پوسیده می‌باشند. 

این همان نخ نبات ماجراست که بهترین ادله ای براین واقعیت می باشد که دیکتاتوری ولی‌فقیه در فردای راه اندازی سیاست انقباض و بروی کار آوردن آخوند دژخیم ابراهیم رئیسی، دیگر ذره‌ای از مشروعیت داخلی برخوردار نمی باشد.
 
خواست مردم ایران که اکنون در شعارها و اسلوب مبارزاتی آنان بخوبی پدیدار می باشد، برهم زدن اساس و بنیان این رژیم با تمامی باندهای درونی‌اش می باشد. بقول آقای رجوی، رهبر مقاومت: «امشب پنجمین شب است که دشمن سرکوب می‌کند اما خلق ما، بپاخاسته و می‌ رزمد».