براین اساس و همزمان با سرکوب خونین مردم بهجان آمده در ۷استان و ۱۴شهر کشور با حداقل هشت شهید و صدها زخمی و اسیر و در حالیکه شبکههای اجتماعی مملو از اخبار، تصاویر و ویدئوهایی از صحنههای شلیک مستقیم به متعرضان میباشند، رسانههای وابسته به سپاه سرکوبگر پاسداران تلاش دارند تا ضمن مخدوش کردن واقعیات، دست به پخش اخبار جعلی از دلائل برای خیزشهای مردمی بزنند.
در این راستا باید به نقش صدا سیمای خامنهای اشاره نمود که با پخش اخبار و مصاحبههای ساختگی و مملو از دروغ و ریا، بواقع دست«گوبلز» وزیر تبلیغات در دوران آلمان نازی را نیز از پشت بسته است.
در این راستا نیز تهدیدات متولیان حکومتی، فرمانده هان سپاه و بسیج علیه قیام آفرینان در شهرهای مختلف کشور بخش دیگری از سیاستهای بهغایت تدافعی و وحشت و هراس رژیم آخوندی را شامل میگردند.
برای نمونه دادستانی خوزستان هشدار داده است که با«ایجاد هر گونه ناامنی و بیثباتی و اخلال مقابله قاطعانه خواهد کرد».
در نمونهیی دیگر پاسدار اشتری، فرمانده نیروی سرکوبگر انتظامی، ضمن اعتراف به نقش نیروی پیشتاز مجاهدین و کانونهای شورشی در این دور از قیام، از جمله میگوید:«ما اجازه نمیدهیم عدهیی فرصتطلب فضا را ناامن و موجسواری کنند. منافقین کوردل (مجاهدین خلق) و معاندین بدانند که خط قرمز نیروی انتظامی؛ حفظ و ثبات امنیت پایدار، صیانت از بیت المال، کیان (نظام) است؛ پلیس هوشیار است» (خبرگزاری حکومتی مهر ۳۱تیر ۱۴۰۰).
این سخنان در حالی بیان میشود که آخوند شیاد روحانی نیز در تلاشی مذبوحانه از مردم بهجان آمده خواسته تا« «اگر مشکلی هست از راه قانونی عمل کنیم و نگذاریم دشمنان ما خوشحال شوند».
رئیسجمهور چاکر و دستبوس خامنهای جنایتکار فراموش کرده است که این سپاه پاسداران، بسیج ضدمردمی، لباسشخصیها، امنیتیها و نیروهای گارد ویژه هستند که هر اعتراضی را با گلوله پاسخ میدهند و در مقابل هر خواست بهحقی برای نان، آب، هوا، کار و عدالت، به سرکوب خونین و زدن تیر خلاص به معترضان اقدام میکنند.
بهرحال آنچه که پس از هشت شب خونین در ایران آخوندزده اتفاق افتاده، ترجمان این واقعیت و چرخشی کیفی در جامعه دردمند ایران است که بر بستری از تنفر ملی علیه کلیت نظام آخوندی بپاخاسته و بنا دارد تا کمر این دیکتاتوری خونریز و سرکوبگر، فاسد و غارتگر را خرد نماید.
صحنههای تقابل مردم با دستان خالی در مقابل نیروهای تا دندان مسلح رژیم، آتش زدن تصاویر خامنهای و یا لاستیک، تماماً تداعی کننده آخرین روزهای در دوران انقلاب ضدسلطنتی میباشند.