قیام ایران – جامعه خیال خاموشی ندارد

 

 

 

 

تنها چند روز پس از خیز بزرگ مردم در شهرهای بزرگ بویژه تهران علیه دیکتاتوری ولی فقیه و در حالیکه دوایر اطلاعاتی و امنیتی در رژیم آخوندی به خیال خود توانسته بودند تا قیام را در پایتخت مهار نمایند، اما روز گذشته شاهد خیز دوباره در این شهر ۱۴ میلیونی بودیم.

به حرکت در آمدن مادران شهدای قیام آبان ۹۸ برای دادخواهی و نیز تجمع اعتراضی در مقابل تالار شهر از سوی جوانان و هنرمندان علیه اختناق و سرکوب که صحنه های آن بطور گسترده ای در شبکه های مجازی انتشار یافته، ترجمان این واقعیت است که جامعه دردمند ایران خیال خاموشی ندارد.

در این رابطه معترضین تهرانی که نیروی های امینتی رژیم را غافلگیر کرده بودند ، در چهار راه ولیعصر و محوطه تئاتر شهر تهران و در حمایت از اعتراضات خوزستان شعار می دادند: «کشور آب ندارد، کشتار ادامه دارد» و یا «از خوزستان تا تهران، اتحاد اتحاد » «مرگ بر ستمگر، درود بر کارگر» و «مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه ای».

خیزش و اعتراضات در شهرهای مختلف اکنون بسیار فراتر از گسل های اجتماعی رفته و قدم به قدم کل جامعه را به حرکت در می آورد. براین اساس ما طی روزهای اخیر شاهد هستیم که شهرها یکی پس از دیگری به حمایت از یکدیگر بر می خیزند و بدین سان دیکتاتوی ولی فقیه را در محاصره قرار داده اند.

این واقعیت تنها چند روز مانده به تنفیذ آخوند دژخیم ابراهیم رئیسی از سوی ولی فقیه طلسم شکسته می باشد، امری که از نگاه بسیاری از کارشناسان به مثابه به چالش کشیدن مهندسی ولی فقیه برای بستن منافذ تنفسی جامعه تلقی می گردد.

دراین رابطه روزنامه حکومتی اعتماد (۹ مرداد ۱۴۰۰) در مطلبی تحت عنوان «وضع جدید در مقابل مطالبات انبوه مردم» ، اعتراف کرده است: «وضع کاملا جدیدی شکل گرفت، برای قطع برق یک پاساژ تجمع می‌شود و به سرعت شعارها از خطوط قرمز فراتر می‌روند. البته می‌شود به آب خوردنی آنها را جمع کرد، اما سیاستمداران آینده‌اندیش معنای دقیق این ماجرا و انواع مشابهش را می‌فهمند و می‌دانند که رنگ و بو و عمق اعتراض‌ها واقعا از نوع دیگری شده است و از کنارش به سادگی نمی‌شود عبور کرد».

چنین جملاتی را بوفور می توان در رسانه های هردو باند بخوبی رویت نمود، زیرا آنچه که اکنون در ایران آخوند زده اتفاق افتاده است، همان عبور مردم از کلیت نظام می باشد که دیگر هیچ نوع مهندسی از سوی خامنه ای نیز توان مقابله با آن را ندارد.

 شکست وی در تمامی سیاست های راهبردی ، اکنون به میان توده ای بجان آمده رفته و نبود راه حل های استراتژیک و اعمال سیاست انقباض در منطق خود نیزموج حملات مردم را متوجه شخص ولی فقیه نموده است.

دراین راستا اگر تا دیروز جامعه در اشعار خود ارگان های حکومتی و یا مدیران و متولیان قوای سه گانه را هدف قرار می داد ، اکنون با چرخش کیفی که در روح و روان جامعه بویژه به یاری کانون های شورشی و اسلوب مبارزاتی مقاومت ایران صورت گرفته ، دیگر مردم به کمتر از شعار «مرگ بر خامنه ای» راضی نمی باشند.

این همان صدای ناقوس سرنگونی رژیم بدست مردم و ارتش آزادی می باشد.