به یقین این اقدام در راستای اجرایی نمودن سیاست انقباض از سوی خامنه ای و در راستای هرچه بیشتر منکوب نمودن جامعه می باشد.
انتصاب یک آخوند سرکوبگر و از آمران قتل عام زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز در حالی است که شهرهای بجان آمده طی بیش از دو هفته، رسید اعتراضات و نافرمانی خود به رئیسی را، به گوش ولی فقیه طلسم شکسته رسانده اند.
همچنین آخوند رئیسی در حالی بر مسند پست ریاست جمهوری حکومت تکیه میزند که دیکتاتوری ولی فقیه با «۱۲ ابر بحران » دست و پنجه نرم میکند. به یقین مهمترین بحران برای کلیت نظام آخوندی همان «عدم مشروعیت» رژیم می باشد.
این واقعیت را اکنون جهانیان در اشعار مردم بجان آمده در بیش از ۱۴ استان کشور به گوش شنیده اند. فریاد های «مرگ بر خامنه ای، مرگ بر رئیسی» و یا آتش زدن «بنر ها و تصاویر» این دو عنصر سرکوبگر که در درون جامعه بوقوع پیوسته است، ترجمان همان عدم مشروعیت برای حکومتی است که حتی به «خودی های »نظام نیز رحم نکرده است.
مضافا براین نیز باید به مجموعه عظیمی از بحران های لاعلاج رژیم بویژه در کلان زمینه هایی مانند «اقتصاد، تولید، پول ملی، ورشکستگی دولت» و یا، «بحران های متعدد مانند کرونا، خشکسالی، برق، آب، هوا، بهداشت و درمان، معیشت، تورم، گرانی و ایزولاسیون بین المللی» اشاره نمود تا پازل بن بست ها برای خامنه ای روشن تر گردد.
یک رسانه حکومتی ناخواسته به ناتوانی آخوند دژخیم رئیسی برای حل معظلات رژیم اعتراف کرده و در مطلبی تحت عنوان «در انتظار عصای جادویی رئیسی»!! می نویسد: «تحلیلگران در مورد امکان حل سریع این بحران ها ابراز تردید می کنند» (سایت حکومتی عصر ایران ۱۱ مرداد ۱۴۰۰)
همچنین "سعید لیلاز" تحلیلگر اصلاح طلبان قلابی به فایننشال تایمز گفته است «ما هنوز هیچ ابتکاری از سوی رئیسی از زمان پیروزی او ندیده ایم که نشان دهد او می تواند در ۱۰۰ روز اول خود چیزی بزرگ به دست آورد». ( همان منبع بالا)
بهرحال آخوند دژخیم رئیسی اکنون دولتی را تحویل می گیرد که طی ۸ سال گذشته ، یکی از عوامل اصلی برای بروز بحران های فوق بوده است. متولیان رژیم بر تنها خاصیت این دولت ، «دولت مذاکره » با کشورهای غربی نام گذارده اند ، امریکه به یقین از عهده دولت سیزدهم که با خود «نحوست آخوندی» را بهمراه دارد، هرگز امکان پذیر نخواهد بود.
یک دلیل این واقعیت را نیز باید در «طبیعت و ذات» سرکوبگرانه ضد بشری این آخوند دژخیم و بدلیل سابقه سیاه وی در کشتار مردم ایران جستجو نمود.
بدین سان در عرف بین الملل هرگونه دست دادن با این جنایتکار به مثابه «تائید» جنایات و اعمال ضد انسانی کلیت نظام آخوندی تلقی خواهد شد.