ابعاد فرار از جهنم ولایت

 

 

وجود بحرانهای لاعلاج متعدد در دیکتاتوری ولی‌فقیه و عدم هر گونه چشم‌انداز برای آینده‌ای روشن اکنون بخشهای بزرگی از جامه جوان ایران را برای مهاجرت و فرار از جهنم آخوندی به حرکت در آورده است.

در تازه‌ترین آمارهای حکومتی که بخش‌هایی از ان در سایت دولتی بهار (۱۶ مرداد ۱۴۰۰) درج شده، از جمله آمده است:«ایران به‌رغم جمعیت ساکنش چیزی حدود ۷۰میلیون بیشتر نیست زیرا طبق آمار رسمی صندوق بین‌المللی پول سالانه ۵۰۰هزار نفر از کشور ما مهاجرت می‌کنند. مرکز آمار ایران در سال۱۳۹۸ این رقم را ۷۰۰هزار عنوان کرد».

این حجم عظیم از فرار مغزها به یقین در تاریخ کشورها بی‌سابقه است. یک دلیل اصلی برای این روند همان وجود اختناق و سرکوب در رژیم آخوندی می‌باشد که اکنون با بروی کار آمدن آخوند دژخیم رئیسی وخیم‌تر نیز خواهد شد.

کارشناسان مسائل داخلی بدرستی بر این باور هستند که سیاست کنونی خامنه‌ای با بروی کار آوردن یک آخوند جلاد، بستن خط دفاعی در مقابل جامعه دردمند ایران بوده و بدین سان تلاش خواهد کرد تا آخرین منافذ تنفسی در کشور را با هر چه بیشتر امنیتی کردن، مسدود نماید.

مضافا بر این واقعیت نیز باید به‌وجود بحرانهای دیگری مانند رکود اقتصادی و تولیدی، بیکاری و مجموعه بحرانهای مالی و معیشتی و یا وجود فساد و غارت گسترده در درون حاکمیت اشاره نمود. این وضعیت ضدانسانی در حالی است که اکنون میلیون‌ها هموطن ما با ویروس دیگری به‌نام« کرونا» و تبعات مرگبار آن دست و پنجه نرم می‌کنند.

آمار بسیار بالای مبتلایان و قربانیان که بنابر داده‌های سازمان مجاهدین خلق اکنون از مرز ۳۱۶هزار نفر نیز گذشته است، ترجمان ابعاد این بحران و به میدان مرگ و نیستی فرستادن مردم از سوی خامنه‌ای می‌باشد.

براین منطق بسیاری از ایرانیان که اکنون هیچگونه چشم‌اندازی برای حداقل‌های زندگی در ایران نمی‌بینند، با فروش خانه و کاشانه و تمامی سرمایه‌های خود دست به مهاجرت می‌زنند. بر این اساس قریب ۷میلیون ایرانی در کشورهای خارجی سکنا دارند که بخش بزرگی از آنان در زمینه‌های علوم، دانش، فرهنگ، اقتصاد، خدماتی و پزشکی، هنر و ورزش فعال می‌باشند.

یک رسانه حکومتی به‌نام تعادل (۱۷ مرداد ۱۴۰۰) در مطلبی اعتراف کرده است که تنها حجم سرمایه‌های ایرانیان خارج از کشور بالغ بر «۳ الی ۴میلیارد دلار» می‌گردد. بر اساس ارزیابیهای سازمان برنامه و بودجه در رژیم آخوندی این حجم از سرمایه معادل« ۴برابر صادرات نفت در قرن اخیر» می‌باشد.

در این راستا و به‌دلیل نبود مشروعیت برای رژیم در جامعه، هیچ ایرانی آزاده و شریفی حاضر به سرمایه‌گذاری در این دیکتاتوری نمی‌باشد، زیرا مردم ایران به‌خوبی واقف هستند که ورود هر دلار و یا یورو به دیکتاتوری ولی‌فقیه صرفاً در راستای ترور و سرکوب مردم و سیاستهای بنیادگرایی این رژیم و بدتر شدن وضعیت هزینه خواهد شد.