یک نمونه این سیاه چاله که به بروز بیکاری، فقر و فلاکت را ه برده است، وجود حجم بزرگی حاشیه نشین بویژه در بزرگ شهرهای کشور می باشد. برای نمونه تازه ترین داده های حکومتی سخن از وجود «۴ میلیون» حاشیه نشین تنا در پایتخت را دارند.
یک گزارش حکومتی در این رابطه اعتراف کرده است: «براساس آخرین برآوردهای سازمان مدیریت و برنامهریزی استان تهران بیش از ۴ میلیون نفر از جمعیت این استان در سکونتگاههای غیررسمی، مناطق حاشیهای شهرها و بافتهای ناکارآمد زندگی میکنند و این میزان معادل با ۳۱ درصد جمعیت استان تهران است». (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۱۴ مهر ۱۴۰۰)
این بحران در حالی است که رژیم آخوندی از اختصاص هرگونه بودجه رفاهی و معیشتی برای اقشار ضربه خورده بویژه دربخش های فقیر نشین کشور عامدانه خودداری می کند. براین اساس شاهد هستیم که بسیاری از مردم محروم ناچار به کوچ اجباری به شهرهای بزرگ گردیده و بدین سان به رشد و نمو این وضعیت ضریب زده اند.
فقر بزرگ در میان کشاورزان، کارگران، ماهیگیران و یا بروز خشکسالی در بخش های سابقا زرخیز کشور و یا نبود زیر ساخت های صنعتی و تولیدی برای کار در بسیاری از استان ها و عدم سرمایه گذاری، در منطق خود به هجوم دردمندان و بیکاران به بزرگ شهرها را برده است.
نیم نگاهی به چهره سیاه پایتخت که در آن شکاف عمیق طبقاتی بخوبی رویت می شود، شاخص های خود مانند کودکان کار، دستفروشی، گدایی در معابر و یا ایستگاه های مترو و وجود مشاغل کاذب را نهادینه کرده است.
سخن از مناطقی در تهران بزرگ مانند «پاکدشت، قیامدشت، احمدآباد، حسنآباد، خلیج، بادامک و رامینک، خاک سفید » می باشند که در آنها زاغه نشینی، حلبی آباد ، آلونک نشینی ، مقوا نشینی ، پلاستیک نشینی ، گورخوابی و یا کپر نشینی » به بخش جداناپذیری از ناعدالتی های اجتماعی تبدیل شده اند بطوریکه به مانند قارج در حال رشد و نمو هستند.
بدین سان دیکتاتوری ولی فقیه مناسب ترین شرائط و بستر برای آسیب های اجتماعی مانند جرم و جنایت و یا گسترش فحشا و مواد مخدر، قاچاق انسان در میان مردم دردمند این بخش ها را فراهم نموده است.
بحران حاشیه نشینی در ایران آخوندزده بحدی است که پیشتر یک گزارش حکومتی از وجود «۳۸ میلیون حاشیه نشین» در کشور خبر داده بود. این گزارش تاکید کرده: «امروز بیش از ۳۸ میلیون نفر حاشیهنشین و بدمسکن هستند که نشان میدهد میزان حاشیه نشینی در کشور به دلیل سیاستهای غلط و مشکلات اقتصادی افزایش معناداری داشته است» (سایت حکومتی برنا ۴ خرداد ۱۳۹۹)
ترجمان این بحران نیز به معنای آن است که از هر دو نفر ایرانی یک نفر حاشیهنشین می باشد.