اطاق گاز
راهروی مرگ زندان گوهردشت
هیئت مرگ قتل عام۶۷در گوهردشت
سالن مرگ زندان گوهردشت
بازدید خبرنگاران از اشرف ۳
به مدت ۸ ساعت در روز یکشنبه ۲۳آبان ۱۴۰۰
برای تهیه گزارش و عکس و فیلم
از موزه شهیدان، نماد خاوران، مصاحبه با مجاهدین
و استماع سخنرانیها در گردهمایی ۱۰۰۰زندانی شیخ و شاه
در دومین سالگرد قیام آبان ۹۸ گردهمایی ۱۰۰۰ زندانی سیاسی شکنجه شده در رژیمهای شیخ و شاه در اشرف ۳ برگزار شد. ۹۰۰ تن از این زندانیان مربوط به دوره خمینی و خامنه ای در استبداد دینی هستند و بیش از ۱۰۰ تن در زندانهای شاه و استبداد سلطنتی بسر بردند
بسیاری از این زندانیان، شاهدان مستقیم اعدامهای بی شمار دهه ۶۰ و قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ توسط جلادانی چون رئیسی بودند
اکیپهای متعدد خبرنگاران در آلبانی در بازدید از اشرف۳ از ساعت ۱۰ صبح تا ۶ بعد از ظهر به مدت ۸ ساعت به تهیه گزارش و عکس و فیلم و مصاحبه با مجاهدین و استماع سخنرانیها در گردهمایی ۱۰۰۰ زندانی مشغول بودند
گردهمایی ۱۰۰۰ زندانی شیخ و شاه با سخنرانی خواهر مجاهد معصومه ملک محمدی از همردیفان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران و از زندانیان سیاسی از بند رسته رژیم خمینی که مدیریت این گردهمایی تاریخی را بعهده داشت آغاز شد.
سخنان معصومه ملک محمدی – شکنجه گاه اوین ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۴
خواهران و برادران عزیز، همرزمان و همزنجیران
میهمانان محترم
بههمه شما گرمترین درودها و سلامها را تقدیم میکنیم. قبل از هر چیز خاطره بیش از ۱۵۰۰ جوان و نوجوان شهید در قیام قهرمانانه آبان را گرامی میداریم که در امتداد میلیشیاهای قهرمان دو سال پیش درخشیدند و با خروش و شعلههای آتش خشمشان تمام ایران زمین را زیر پای آخوندها بهلرزه درآوردند.
من معصومه ملک محمدی. از زندانیان رژیم آخوندی هستم . در سا ل ۶۱ دستگیر شدم و در اوین درکنار قهرمانانی بودم که در تابستان سال ۶۷ با پایداری بر سر موضع و دفاع از نام مجاهد و هویت مجاهدی خودشان سر بهدار شدند. قهرمانانی همچون منیره رجوی، اشرف احمدی، مهری درخشانی نیا، پروین حائری، مریم توانیایان فرد،اعظم طاق دره، زهره عین الیقین، فریبا عمومی و رضیه آیتالله زاده شیرازی.
خمینی در خیال باطل خودش تصور میکرد که میتواند با قتل عام و نسلکشی مجاهدین را ریشهکن کند، اما امروز بازماندگانش در بنبستهای ناگشودنی و بر لب گور تاریخیشان بهچشم میبینند که مجاهدین چگونه بهیمن رهبری پاکبازشان و انقلاب رهاییبخش خواهر مریم، جوان و سرشار و قدرتمند با کانونهای شورشی قهرمان در اعماق جامعه ایران ریشه کردهاند. و با اشرفنشانها در سراسر جهان حضور دارند و این رژیم فرتوت و درهمشکسته آخوندی است که در لبه زبالهدان تاریخ نفسنفس میزند.
خواهران و برادرانی که امروز درخدمت شما هستیم در این برنامه شرکت دارند
-مهری حاجی نژاد نزدیک به ۵ سال در زندانهای اوین و گوهر دشت بوده است و می دانید اکه از شاکیان پرونده دژخیم حمید نوری است.
- خواهر مهناز گرامی ۵ سال در زندانهای اوین گوهر دشت و قزلحصار بوده است
-و برادرم حمید رضا حکیمی از دانشجویان زندانی که بیش از ۴ سال در زندان های تهران و کرج بوده است .
-و محمدرضا ( سعید ) نقاش از زندانیان که در زندان گرگان زندانی بوده
و برادرم مجید صاحب جمع که نزدیک به ۱۷ سال در زندان های اوین و گوهر دشت زندانی بوده و از شاکیان دادگاه حمید نوری است .
- و برادرم جواد اخگر هم بیش از ۹ سال در زندان های اوین و گوهر دشت زندانی بوده و شخصا توسط دژخیم حمید نوری شکنجه شده است.
در جلسه امروز در همینجا هزار زندانی سیاسی مجاهد را با خودمان داریم که در زندانها و سیاهچالهای شاه و شیخ بسر بردهاند.
صدهاتن از ما زنان مجاهد هستند، همچنین عدهیی از شاهدان قتلعام در زندانهای مختلف در این اجتماع حضور دارند و خواهران و برادرانی در این جا هستند که ۱۵ و بعضاٌ ۱۷ سال را در زندان بسر بردهاند. ما رنج زندانهای طولانی را بهجان خریدهایم تا رنج مردممان بهپایان برسد.
ما از اوین و گوهردشت و قزلحصار تا زندانهای تبریز و ارومیه و کرمانشاه تا زندان زاهدان عبور کردهایم،
دوستان و همرزمانمان و خواهران و برادرانمان، هزار هزار در دهه ۶۰ و یا در سال ۶۷ تیرباران و سربدار شدند.
اما گریبان این رژیم را هرگز رها نکرده و رها نمیکنیم تا روز سرنگونیاش
یعنی چهاردهه بعد از ۳۰ خرداد و ۳۳ سال بعد از قتلعام این واقعیت بیش از همیشه برجسته است که آن مجاهدان سرموضع با وفاداری به آرمان مجاهدین و فدای حداکثر نقش تعیین کنندهیی در بر هم زدن رویای شوم خلافت ابد مدت خمینی و خامنهای داشتند و آن را به یک رژیم نامشروع و در معرض سقوط تبدیل کردند. خون آن شهیدان امروز در رگهای قیام آفرینان آبان یا خوزستان و بلوچستان جریان دارد. و از عزم و پاکباختگی آنها جوانان شورشگر و کانونهای شورشی برخاستهاند و ناقوس مرگ رژیم را به صدا در آوردهاند.
خواهران و برادران
قتلعام ۶۷ بزرگترین قتل عام زندانیان سیاسی در تاریخ معاصر است. یک نسلکشی و جنایت علیه بشریت که بر اثر سیاست مماشات تاکنون ابعاد آن شناخته نشده و هیچکس برای آن مجازات نشده است. آمران و عاملان این کشتار نهتنها در برابر عدالت قرار نگرفتند بلکه در بالاترین مناصب حکومتی همچنان به جنایت علیه بشریت ادامه میدهند. البته هیچکس به برآورده شدن عدالت در ایران، قبل از سرنگونی آخوندها بهدست مردم و مقاومت ایران چشم ندوخته است.
عدالت در دادگاه خلق به پاخاسته ایران است.
این روزها در دادگاه سوئد جهان گوشه هایی از جنایت بزرگ رژیم را درگوهردشت را میشنود. اما این قتل عام در سراسر ایران جریان داشته و همچنان که برادر مسعود بارها گفته اند رسیدگی به نسل کشی و جنایت علیه بشریت باید علاوه بر گوهر دشت به همه زندانهای رژیم در سراسر ایران از سال ۶۰ تا کنون تعمیم پیدا کند.
در جلسه امروز تلاش داریم گوشه ای از واقعیات این جنایت هولناک و همچنین تصویر بخشی از مقاومت فرزندان مجاهد و مبارز مردم ایران را نشان بدهیم. قربانیان این جنایت بخشی از آگاهترین، فداکارترین و برجستهترین فرزندان مردم ایران بودند که پشت دیوارهای بتونی، دسته دسته در راهروهای مرگ و در زندانهای مختلف بدار آویخته شدند. حتی آدرس گورهاشون رو هم به خونواده هاشون ندادند و اونها را از یک مراسم سوگواری هم محروم کردند تا یادی و نامی از شهیدان در خاطره مردم باقی نماند. رژیم از پیکرهای شهیدان ما وحشت دارد. از شهیدان ما میترسد اما بیشترین ترساش از یک نام است نام رجوی.
من مدتها با یکی از قافله سالاران شهیدان قتلعام یعنی خواهر مجاهدم منیره رجوی هم بند و هم زنجیر بودم. منیره تنها زندانی بود که از بردن اسم خودش هم محروم بود.حتی اجازه نداشت اسمش را روی وسایلش بنویسد چون دژخیمان از اسم رجوی وحشت داشتند و دارند. میدیدند شنیدن نام رجوی از بلندگوی بند برای همه زندانیان انگیزاننده است، بنابراین دیگر اسم منیره را صدا نمیکردند، و هربار برای بازجویی میامدند بیسروصدا او را میبردند. یک بار پدر طالقانی گفت بازجوها در زندان شاه از اسم مسعود وحشت داشتند. حالا جلادها در زندان شیخ از اسم رجوی هزاربار بیشتر میترسند و همین اسم است که آخر در خروش قیامها میپیچد بر سر رژیم فرود خواهد آمد.
به این دلیل خمینی در حکم ضدبشریاش تأکید کرد که مجاهدین سرموضع در هر مرحله ای که هستند باید اعدام شوند، بهاین دلیل ۹۰درصد از ۳۰ هزار زندانی سیاسی قتلعام شده از مجاهدیناند و بهاین دلیل سازمان مجاهدین کانون نسل کشی و جنایت بزرگ تاریخ معاصر است و چهل سال است که رژیم از بینبردن مجاهدین را هدف شماره یک خودش قرار داده. اما لطف خدا و حکم تاریخ این بوده و هست که مجاهدین برپا و استوار بمانند برای یک رسالت بزرگ؛ یعنی سرنگونی ولایت فقیه.
انتقال دادگاه سوئد به آلبانی برای شنیدن شهادتهای مجاهدین دراشرف۳، یک جزء ضروری برای کشف حقیقت است و همانطور که قاضی دادگاه تاکید کرد برای اثبات جرم دژخیمی که محاکمه میشود تعیین کننده است.
امروز در خلال خاطرات و شهادتهای سخنرانان در این برنامه، حقایق جدیدی درباره قتل عام ۶۷ ارائه میشود. بهخصوص درباره نقش رئیسی،رئیس جمهور جلاد رژیم از اعضای هیات مرگ و یکی از مهمترین گردانندگان نسلکشی مجاهدین.
البته این جنایتی است که محدود به گذشته نیست و هنوز هم ادامه دارد. هنوز هم مجاهدین به جرم سرموضع بودن و پایداری برای آرمان آزادی مردم ایران شکنجه و اعدام میشوند. با این تفاوت که حالا زمان زمان سرنگونی رژیم است.