خانم لوییزا هومریش دست به تلاش دیگری زده تا با مقالهای در سایت آنلاین بتاریخ ۱۵ نوامبر ۲۰۲۱ سیاستمداران شناخته شده و نمایندگان جامعه مدنی را بدنام کند و خوانندگان را فریب دهد. مقاله قبلی وی در اشپیگل در فوریه ۲۰۱۹ بصورت موفقی بلحاظ حقوقی مورد شکایت قرار گرفته بود و مجبور شد بخشی از افترائاتش را حذف کند. اکنون مقالهای بهتآور که با هیچ داعیه ژورنالیستی همخوانی ندارد و در آن حقایق با ادعاهای دروغین مخلوط شده، فعالیتهای سیاسی معتبر و جدی، حماقت وانمود میشود و در آن کمیته آلمانی همبستگی برای ایران آزاد مورد حمله قرار گرفته است. ما این ادعاها را به قویترین شکل ممکن رد کرده و ازخود در برابر آن دفاع میکنیم.
اما هدف واقعی هومریش انگ زدن به اپوزیسیون ایران یعنی ائتلاف شورای ملی مقاومت ایران و گروه مقاومت مجاهدین خلق است. به این منظور، او در حال اجرای یک کمپین آشکار با هدف کاهش فشار بینالمللی از روی رژیم تهران است. زیرا فشارها بر روی رژیم ایران هر روز بیشتر شده و این رژیم با سرعت سرسامآوری منزوی می شود. همزمان رژیم نظارهگر آن است که با ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی که به قصاب تهران معروف است، تحت فشار شدید مردمی قرار گرفته که هرگونه اعتماد نسبت به انتظار یک آینده بهتر را از دست داده اند. صدها هزار تبعیدیان ایرانی که از وضعیت خانوادههای خود در ایران خبر میدهند، بر این موضوع صحه میگذارند. هر کس که یک ایرانی تبعیدی را می شناسد میتواند این را تایید کند. در ایران مردم هر روز به خیابانها می آیند و با شرایط فاجعه بار مقابله می کنند.
رژیم که در تنگا قرار دارد، درحالیکه برای نجات خود دست و پا میزند، به دستگیری، شکنجه و اعدام گسترده جوانانی روی آورده که برای آزادی و دموکراسی مبارزه میکنند. خانم هومریش در اینباره سکوت میکند.
هومریش یک پاسخ واضح از اعضای مجلس فدرال آلمان که آنها را مورد افترا قرار داده دریافت کرده است: سیاستمداران مسئول و متعهد «در کنار مردم ایران که برای آزادی، دموکراسی و برابری تلاش می کنند، می ایستند». اتهاماتی از قبیل اینکه مجاهدین خلق یک فرقه هستند «بعضاً لغت به لغت با ادعاهای رژیم آخوندی، سرویس مخفی آن و شبه نظامیانش» مطابقت دارد.
خطاب قرار دادن مستقیم سیاستمداران متعهد از سوی نگارنده مقاله فوقالذکر با هدف منصرف ساختن آن سیاستمداران از ادامه فعالیت علیه دیکتاتوری آخوندی و دفاع از یک ایران آزاد و از این رهگذر حمایت از اپوزیسیون دمکراتیک ایران، بوضوح نشان میدهد که لوییزا هومریش رسالتی کاملاً متفاوت و مشکوک نسبت رسالت به یک روزنامهنگار دارد. لوییزا هومریش اولین کسی نیست که تلاش میکند تا فعالیتهای اعضای متعهد کمیته آلمانی همبستگی برای ایران آزاد را مانع شود. سفارت رژیم ایران در برلین نیز بارها، با نقض موقعیت دیپلماتیک خود، تلاش کرده تا امضاکنندگان این اطلاعیه را از تعهد خود منصرف کند.
خانم هومریش در نوشته خود در مورد مقر سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران می پرسد:
«آیا هنوز مردمی در اینجا زندگی می کنند؟»
«الهام دمکراتیک یا فرقه خطرناک؟»
«یک یکشنبه آفتابی در ماه اکتبر در برلین، در مقابل ویلایی در منطقه ویلمزدورف، یک پرچم سبز-سفید-قرمز در اهتزاز است با یک شیر طلایی، پرچم مجاهدین خلق»....
کمیته آلمانی همبستگی برای ایران آزاد که توسط اعضای مجلس آلمان از احزاب مختلف در سال ۲۰۰۵ تأسیس شده است، پاسخ می دهد:
بله، همه چیز درست است و سالها بررسی و تجربه شده است و به درستی و اهمیت آن یقین داریم. تنها پرچم جلوی دفتر شورای ملی مقاومت در آلمان، پرچم مجاهدین خلق نیست، بلکه پرچمی است که در سطح جهانی شناخته شده برای ایرانی آزاد و دموکراتیک، با همه گروههای مخالف در طیف گستردهای از جمله وارثان اولین و تنها نخست وزیر ایران که آزادانه انتخاب شد یعنی محمد مصدق (۱۹۵۱ تا ۱۹۵۳).
خانم هومریش این سازمان را با زیرپا گذاشتن آگاهی دقیق خود بعنوان یک فرقه مینامد و هرباره با استناد به جداشدگانی مشکوک به اعضای سازمان انگ میزند. البته که جدا شده وجود دارد زیرا هر فرد اپوزیسیون خودش تصمیم می گیرد که هدف و برنامه زندگیاش چیست. هیچ کس مجبور به مبارزه نشده است. بنا به گزارش اداره حراست از قانون اساسی آلمان وزارت اطلاعات ایران پیوسته در تلاش بوده تا جداشدگان را عضوگیری کند و برخی را نیز کرده است.
هر کس که بطور جدی علاقمند است میتواند از نمایندگی شورای ملی مقاومت و همچنین اقامتگاه جدید مخالفان ایرانی در آلبانی که هیئت مدیره کمیته همبستگی آلمان برای ایران آزاد و صدها هوادار از آلمان از آنجا دیدار کرده اند، بازدید کند. هیچ مدرک یا شواهدی دال بر ادعاهای پوچ هومریش که هنوز بطور جدی با واقعیات مقاومت ایران برخورد نکرده است، وجود ندارد.
کمیته آلمانی همبستگی برای ایران آزاد گروهی از افراد جدی و شناخته شده در محافل سیاسی و اجتماعی است که تعهد خود را نمی فروشند، بلکه آن را بررسی می کنند و بطور مستقل تصمیم می گیرند. روش افترا که در مقاله خانم هومریش انتخاب شده، نکوهیده و مشکوک است. شرمآور و غیرقابل درک است که چرا سردبیر سایت با آن همراهی می کند.
هومریش به دلیل کمپین خود علیه مخالفان و افترا علیه اعضای اپوزیسیون در آلمان، احکام قضایی برای منع تکرار افترائات دریافت کرده است و باید صادق باشد، زیرا او در تهران تحصیل کرده و از وضعیت فاجعه بار ایران آگاه است. شاهدان همواره از جداشدگان می باشند. او فاکتهای واقعی که بطور علمی ثابت شده باشند را ارائه نمیدهد. شاهدان او صادق نیستند. شاهدان واقعی کسانی هستند که در حال حاضر در شهرهای اروپایی علیه رژیم در سوئد و انگلیس در برابر دادگاهها یا کمیتههای تحقیق حضور دارند و شهادت می دهند. حامیان جهانی نه یک یا دو چهره مشهور، بلکه صدها سیاستمدار، روسای جمهور سابق و فعلی، وزرا، دیپلماتها و نمایندگان مجلس و نمایندگان سازمان های غیردولتی گوناگون می باشند.
و نباید فراموش کرد: دهها هزار قربانی رژیم ایران را که از ۴۰ سال پیش علیه رژیم ایران مبارزه کرده و بدین خاطر زندگی خود را به خطر می اندازند. چرا که رژیم تهران از زمان به قدرت رسیدنش میخواهد هرگونه اپوزیسیون را نابود سازد. در پی این عملکرد رژیم، تاکنون جان بیش از یکصد هزار انسان، قربانی شده است.
این حقیقت است و دلیل تلاش و حمایت کمیته آلمانی همبستگی برای ایران آزاد.
از اینرو ما مقاومت دمکراتیک ایران را بعنوان «ساکنان ویلای برلین که الهام بخش دمکراسی هستند» همراهی میکنیم.
هیات رئیسه:مارتین پاتسلت – لئو داتسن برگ – هیله گوزه یاکوب رولف – کریستیان سیمرمان