بنا بر تازه‌ترین داده‌ها از بازار ارز دلار آمریکا طی روز گذشته وارد کانال ۳۰هزار تومان گردید و بدین‌سان تنها طی این مدت کوتاه از زمان بروی کار آمدن دولت نحس سیزدهم، با رشد «۳۰» درصدی روبه‌رو گردید.
سایت حکومتی اقتصاد ۲۴ (۴ آذر ۱۴۰۰) در گزارش از وضعیت بحرانی در کشور از جمله می‌نویسد: «دلار باز هم رکورد زد. ریال هم با سقوط دوباره همراه شد و نرخ دلار به بالای ۲۹هزار تومان رسید. کارشناسان معتقدند در هفته آینده هم این رشد ادامه خواهد داشت و قیمت دلار در چند روز آینده به ۳۰هزار تومان می‌رسد».
به‌یقین این سقوط شتابان برای ارزش پول ملی ریشه در دو واقعیت انکارناپذیر دارد. نخست وجود آخوند بی‌سواد ابراهیم رئیسی با «شش کلاس سواد اکابری» بر مسند دولت که اکنون با اتخاذ تصمیم‌گیریهای مملو از چالش و مخاطره‌آمیز به‌تمامی بحرانها از جمله اقتصادی و مالی در کشور ضریب زده است.
گزارش فوق ضمن اذعان به این واقعیت می‌افزاید: «به گفته کارشناسان یکی از دلایل افزایش دوباره نرخ ارز دخالت‌های رئیس‌جمهور در بازارهای اقتصادی طی چند روز گذشته است. یکی از مهمترین دخالت‌های که تأثیر خیلی زیادی بر نرخ ارز داشت، توزیع سهمیه ۲۲۰۰ دلاری از سوی دولت بود که صف‌های طولانی را جلوی صرافی‌ها شکل داده است».
واقعیت دیگر را باید در سیاستهای مخرب رژیم آخوندی و به‌ویژه نبود چشم‌انداز برای بهبود مجموعه تنشها با جامعه بین‌المللی و ایزولاسیون حکومت جستجو نمود. یک نمونه برای این وضعیت، همان وجود بن‌بست در مذاکرات اتمی و نبود راه‌کار برای خروج از آن است که تبعات مستقیم خود را بر تمامی بحرانهای رژیم از جمله مالی برجا گذاشته است.
بدین‌سان شاهد هستیم که به هر میزان دیکتاتوری ولی‌فقیه از حصول توافق بر سر سیاستهای اتمی با طرف‌های مقابل خوردن دیگر جام‌های زهر دورتر می‌گردد، به همان میزان نیز بهای ارزهای خارجی روبه افزایش می‌گذارد.
به‌یقین افزایش بی‌رویه ارزهای خارجی تأثیرات مستقیم خود را بر تمامی بخش‌ها به‌ویژه اقلام مصرفی و خوراکی و خدماتی در جامعه باقی گذاشته است. در این راستا و تنها طی چهار ماه گذشته شاهد رشد بی‌سابقه قیمتها در بسیاری از بخش‌ها مانند معیشتی، مسکن، آموزش و پرورش، درمانی و دارویی و هم‌چنین ساده‌ترین مواد غذایی مانند نان بوده‌ایم.
این وضعیت مخرب در حالی است که هیچ‌گونه تغییر یا افزایش درآمدی برای اقشار ضربه‌پذیر مانند کارگران، کشاورزان، معلمان و یا بازنشستگان صورت نگرفته و بدین‌سان بهترین بستر برای رشد افسارگسیخته فقر و فلاکت در ایران آخوند زده مهیا شده است.
