معلمان و فرهنگیان آزاده با خروش خود در بیش از ۶۸ شهر کشور واقعیتی بنام وجود عمق نارضایتی و تنفر جامعه از رژیم آخوندی را به اثبات رساند.
سخن از گسل دردمندی است که تعهدی عمیق نسبت به سرنوشت ۱۵ میلیون دانش آموز و دانشجو در دیکتاتوری سرکوبگر و فاسد ولی فقیه دارند، اما در سخت ترین شرایط معیشت بسر می برد.
به یقین وجود سرکوب سسیتماتیک، دریافت حقوق ناچیز و عدم تحقق وعده های دروغین آخوندی برای بهبود شرائط زندگی قریب ۲ میلیون معلم، استاد و کادرهای فرهنگی از جمله عوامل برای خیزش اخیر آنان می باشد.
دراین رابطه شاهد هستیم که رژیم غارتگر آخوندی طی سالیان متمادی از انجام مسئولیت در حق معلمان آزاده، رتبه بندی، رفع تبعیض، افزایش حقوق،اجرای کامل همسانسازی بازنشستگان، و تأمین معیشت و منزلت آنان سرباز زده است.
این وضعیت ضد انسانی در حالی است که بنابر دادههای حکومتی خط تورم اکنون به مرز ۵۰ درصد نزدیک شده و گرانی در ایران آخوندزده بیداد می کند.
واقعیت دیگر در رژیم آخوندی آن است که اعتراضات بحق معلمان و فرهنگیان دیگر از خواسته های صرفا صنفی گذشته و مسائل سیاسی و هرآنچه که باسرکوب و نقض حقوق انسانی در دیکتاتوری ولایت بر می گردد، را در برگرفته است.
فریاد بحق «معلم زندانی آزاد باید گردد» و یا «مرگ بر دیکتاتور» و نیز «بستن چشمان» در حمایت از کشاورزان قهرمان در اصفهان، تماما مهر تائیدی بر نکات فوق می باشند.
برای نمونه گروهی از معلمان در گرگان با پوشاندن یک چشم خود با قربانیان سرکوب اعتراضهای اخیر به بیآبی در اصفهان همبستگی نمودند.
سخن از همبستگی آحاد مردم با یکدیگر میباشد که امروز به یمن شعار ملی از سوی مقاومت ایران و کانون های شورشی، در جای جای ایران رخنه کرده و پایههای حکومت خامنه ای را به لرزه انداخته است. این همبستگی را ما طی هفته گذشته در بسیاری از گسلهای اجتماعی و یا شبکههای مجازی بخوبی رویت نمودیم.
در این رابطه خانم مریم رجوی ضمن درود به معلمان و فرهنگیان آزاده که در سراسر ایران بپاخاستهاند تاکید کرده اند: «آنها با شعار معلم میمیرد ذلت نمیپذیرد و این همه بی عدالتی هرگز ندیده ملتی، فریاد عموم مردم ایران را که از ستم و بیداد آخوندها به ستوه آمدهاند بازتاب میکنند».
دومین خیز برگ مردم ایران تنها طی یک هفته سخن از پوسیدگی و درماندگی رژیم آخوندی در مقابل خواسته های بحق جامعه را دارد. خامنهای با سرکوب خونین قیام آفرینان در اصفهان، به زعم باطل براین باور بود که اجالتا جنبش را با زدن تیر به چشم، صورت و بدن قیام آفرینان منکوب کرده است، اما کمتر از یک هفته به عینه تجربه کرد که چگونه اهرم سرکوب در مقابل اراده مردم برای عدالت، آزادی و کرامت انسانی عاجز و زنگ زده است.
.