خامنه‌ای ـ آشفتگی در سیاستهای کلان

 

 

به‌یقین یکی از واقعیات در دیکتاتوری ولی‌فقیه زهر خورده و طلسم شکسته، همان وجود آشفتگی در سیاست‌های خارجی و بن‌بست‌های استراتژیک است.

این واقعیت را به‌نحوی می‌توان در تازه‌ترین سخنان خامنه‌ای طی روز گذشته که در پشت پرده و بدون حضور مستقیم در جمع کارگزاران حکومتی برگزار شد، رؤیت کرد.
چندوجهی سخن گفتن و یا دور زدن عامدانه برای پاسخ دادن به مهم‌ترین مسائل روز که اکنون رژیم آخوندی را به بن‌بست‌های مرگبار کشانده، در چارچوب شخصیت به‌غایت متزلزل خامنه‌ای نهفته است. 
وی در تمامی سرفصل‌هایی که باندهای رژیم بر سر سیاست‌های راهبردی به جان هم افتاده‌اند، همواره به‌گونه‌ای سخن می‌گوید که هرکدام از آنان، آن‌طور که تمایل و فهم دارند، مواضع وی را برداشت و تعبیر نمایند.
یک نمونه این وضعیت را می‌توان در بن‌بست بر سر موضوع مذاکرات اتمی که اکنون در وین در جریان است، محک زد. برای مثال خامنه‌ای در این رابطه می‌گوید: «این‌که ما یک‌وقتی با دشمن مذاکره کنیم و تعامل کنیم این یک حرف دیگر است، اما در برابر زورگویی و حرف دشمن نباید تسلیم شد». (سایت حکومتی بورس بیست و چهار ۱۹دیماه ۱۴۰۰)
ترجمان این جملات لرزان و به‌ویژه به‌کارگیری لفظ «تعامل با دشمن» بدان معنا است که خامنه‌ای از یک‌سو پاسخ جناح مقابل برای رفتن به‌پای میز مذاکره با «شیطان بزرگ» را داده و از سوی دیگر تلاش دارد تا نیروهای زهوار دررفته خود را که اکنون به دلیل مواضع کج‌ومعوج وی در وین، گیج و هاج‌و‌واج مانده‌اند را به سکوت بکشاند.
خرمردرندی خامنه‌ای به حدی است که پنداری این حاکم سرکوبگر و خون‌ریز نبود که پیش‌تر با بیان این جملات که «مذاکره نمی‌کنیم و جنگ هم نمی‌شود», تلاش داشت تا بر جنگ باندی در درون رژیم آخوندی عجالتاٌ ترمز بزند.
به‌یقین مجموعه فشارهای داخلی که خود را در ابعاد عظیم اعتراضات و جوش‌وخروش از سوی گسل‌های دردمند اجتماعی به نمایش گذشته‌اند، نقش مهمی در عقب‌نشینی‌های خامنه‌ای ایفا کرده است. 
بروز فقر گسترده و فلاکت که ناشی از رکود تولیدی و اقتصادی می‌باشند، ثمره سیاست‌های شکست‌خورده وی هستند. در این رابطه تازه‌ترین داده‌های حکومتی از وجود «۱۰ میلیون خانوار» زیرخط فقر سخن می‌گویند که با یک حساب سرانگشتی به معنای حداقل ۳۵ میلیون ایرانی است.
لذا فشار و خفگی اقتصادی و مالی و وجود بن‌بست‌های کمرشکن برای ولی‌فقیه به حدی است که وی راهکار برای برون رفتن را در مذاکرات جستجو می‌کند. 
امید خامنه‌ای آن است تا در خلال مذاکرات «دری به تخته» خورده و رژیم آخوندی یک‌بار دیگر به دلارهای بادآورده و مناسبات مالی و بانکی برسد. به‌یقین سهم مردم ایران از چنین سناریوی احتمالی، نه رفاه و آینده‌ای بهتر، بلکه هم‌چنان فقر و بدبختی و برای دیکتاتوری ولی‌فقیه ادامه سیاست‌های موشکی، ساخت بمب اتم و ادامه لشکرکشی به کشورهای منطقه و اسلامی خواهد بود.