به یقین یکی از اهداف این صفر همان اعمال فشار بر آمریکا و اتحادیه اروپا با هدف گرفتن امتیاز در مذاکرات اتمی وین میباشد. خامنهای که اکنون خواستههای خود برای دستیابی به برداشته شدن بخش بزرگی از تحریمها و همچنین سرازیر شدن دلارهای نفتی را غیرممکن میبیند، تلاش دارد تا با کارت« نگاه به شرق» بهگونهیی تعادل و چتر حفاظتی برای رژیم آخوندی در منطقه دست یابد.
در این رابطه خامنهای در بهمن سال۹۴ طی دیدار با رئیسجمهوری چین گفته بود: «دولت و ملت ایران همواره بهدنبال گسترش روابط با کشورهای مستقل و قابل اطمینان همچون چین بوده و هستند و بر همین اساس، توافق رؤسای جمهوری ایران و چین برای یک روابط استراتژیک ۲۵ساله، کاملاً درست و حکمتآمیز است».
براین منظر سفر آخوند جلاد ابراهیم رئیسی به مسکو و یا وزیر خارجه حکومت، پاسدار امیر عبداللهیان به چین را باید در این چارچوب ارزیابی نمود. گذشته از این واقعیات، طی سفر رئیسجمهور دستنشانده خامنهای به مسکو، عمق«بیاهمیت» بودن وزنه رژیم آخوندی برای طرف مقابل بهخوبی عیان گردید.
استقابل«سرد» از رئیسجمهور ارتجاع در فرودگاه مسکو، آن هم از سوی یک وزیر دست چندم که برخلاف تمامی عرف دیپلماتیک صورت گرفت، ترجمان این واقعیت است که برخلاف تمامی تبلیغات رژیم آخوندی، روسیه برای شریک تجاری خود، اساساً جایگاه ویژهیی در نظر نگرفته است.
همچنین تصاویر منتشره در شبکههای اجتماعی از دیدار آخوند رئیسی با رئیسجمهور روسیه و نحوه نشستن وی در مقابل نماینده خامنهای، سخن از واقعیتی بهنام پذیرایی سرد از دیکتاتوری ولیفقیه را دارند.
گذشته از این واقعیات، آنچه که رژیم آخوندی از طرف مقابل میخواهد را باید در دو مؤلفه« امنیتی و اقتصادی» بهویژه سرمایهگذاری در بخش«نفت و گاز» جستجو نمود. بر این اساس خامنهای تلاش دارد تا ضمن بازی دادن روسیه در سیاستهای مخرب منطقهیی و کشورگشایی خود، از ضربهپذیری حکومت و ادامه شکستها جلوگیری بهعمل آورد.
آخوند جلاد رئیسی در این رابطه پردهها را کنار زده و میگوید:«تجربه موفق همکاری علیه تروریسم در سوریه میتواند در قفقاز و افغانستان هم به کار گرفته شود» (سایت دنیای اقتصاد ۳۰ دیماه ۱۴۰۰).
در زمینه اقتصادی نیز رئیسجمهور دستنشانده ولیفقیه تأکید کرده است: «تقویت همکاریهای دوجانبه ایران و روسیه، موجب رونق اقتصاد دو کشور و باعث افزایش امنیت منطقه و جهان خواهد شد».
بهرحال مجموعه التماسهای فوق در حالی بیان میشوند که سهم رژیم آخوندی در اقتصاد و تجارت خارجی روسیه تنها به«نیم درصد» بالغ میگردد. یک گزارش حکومتی (سایت ایرن لاین ۲۹ دیماه ۱۴۰۰)» در این رابطه مینویسد: «میزان صادرات ایران به روسیه در سال۱۳۹۹، ۴۹۵میلیون دلار بوده است در ۹ماهه سال۱۴۰۰ به ۴۳۳میلیون دلار رسیده و با استمرار این روند، پیشبینی میشود تا پایان سالجاری، ارزش صادرات ایران به روسیه به عدد ۵۷۷میلیون دلار برسد».
در زمینه نفت و گاز و سرمایهگذاری این کشور در صنایع بهشدت ضربه خورده نفت ایران، پیشتر مسکو با خروج شرکت دولتی «زارو بیش نفت» در سال۹۷، پاسخ خود را به رژیم آخوندی داده بود.
بسیاری از کارشناسان بر این باور هستند که روسیه بازی با کارت رژیم آخوندی را در راستای حل و فصل مسائل بسیار استراتژیک تری مانند بحران« کریمه» جستجو میکند.