بنبست موجود میان طرفهای مذاکرهکننده در وین بر سر مطامع مخرب رژیم آخوندی اکنون بحدی است که وزیر خارجه فرانسه در تازهترین موضعگیری از آن با واژههایی میانند«پیشرفت جزیی، ضعیف و کند» نام برده است.
وی پس از دیدار و گفتگو با همتایان خود در برلین، تأکید کرده است:«ما مشاهدات یکسانی داریم: پیشرفت، جزئی، ضعیف و کند وجود دارد. اما مذاکره نمیتواند با این سرعت آهسته ادامه یابد، در حالی که برنامه هستهیی ایران بهسرعت در حال پیشرفت است» (سایت مجاهدین خلق ۱بهمن ۱۴۰۰).
ترجمان این سخنان بدان معنا است که نگاه خامنهای به مذاکرات اتمی در وین صرفاً با هدف خرید وقت و بهدست آوردن سپر دفاعی برای رژیم آخوندی میباشد. بدین سان وی اطمینان دارد تا زمانیکه«درب مذاکره» را همچنان باز نگهدارد، عملاً میدان بازی را در دست گرفته و بدین سان از سناریوهای دیگر جلوگیری خواهد کرد.
یک سناریو مفرض نیز علاوه بر اعمال تحریمهای گسترده، همان وحشت حکومت از مجموعه عملیات نظامی علیه سایتها و تأسیسات هستهیی رژیم میباشد که در منطق خود میتواند به تخریب کامل زیربناهای اتمی حکومت راه ببرد.
به یقین این خط سرخ رژیم آخوندی در روند کش و قوس دادن مذاکرات اتمی میباشد. خامنهای بهخوبی از ضعف، ناتوانی و ضربهپذیری رژیم اش برای چنین سناریوی احتمالی مطلع میباشد. بر این اساس وی راهکار را علاوه بر مذاکره، در ایجاد یک جنگ تبلیغاتی تصنعی با راهانداختن بلوا، هل من طلبیدن و ایجاد آشوب در منطقه جستجو میکند.
مجموعه سفرهای اخیر به شرق عالم، شلیک موشک به فرودگاه امارات متحده عربی طی روزهای اخیر و یا عربدهکشیهای مکرر از سوی فرماندهان سپاه پاسداران و تهدید علیه همسایگان را باید در چارچوب سیاستی بهنام«ترساندن» طرفهای مقابل جستجو نمود.
در سایه این چتر حفاظتی است که دیکتاتوری ولیفقیه همزمان به گسترش پروژه سلاح اتمی خود ضریب زده است. بدین سان شاهد هستیم که رژیم آخوندی علاوه بر راهاندازی سانتریفوژ های مدل بالا، از خطوط تعین شده در برجام برای غنیسازی نیز عبور کرده و اکنون به مرز غنیسازی« ۶۰درصدی» نیز رسیده است. همچنین باید به تولید«فلز اورانیوم» و یا انباشت اورانیوم غنی شده تا سقف قریب«۶تن» اشاره نمود که تماماً طی این مدت کوتاه مذاکرات صورت گرفتهاند.
بهرحال آنچه که تا به امروز و پس از طی هشت دور از مذاکرات و قریب یکسال از بروی کارآمدن دولت جدید در کاخسفید به اثبات رسیده، شکست استراتژی«دیپلماسی حداکثری» با هدف احیای برجام میباشد.
اما واقعیت دیگر در این میان آست که اساساً زمان زیادی به پایان عمر برجام تا تابستان سال۲۰۲۳ باقی نمانده است. این سخن بدان معنا است که حتی اگر طرفین موفق به احیای توافق اتمی نیز گردند، به یقین طول عمر آن توافق احتمالی، حداکثر برای یک سال و ونیم آینده خواهد بود و نه بیشتر.
این همان شکافی است که رژیم آخوندی آن را بهخوبی دریافته و در آن میدان بازی را با هدف خرید وقت و شتاب دادن به پروژه ساخت سلاح اتمی بهدست گرفته است.
در این رابطه وزیر خارجه آمریکا ضمن اشاره به بنبست موجود، در رابطه با پیامدهای شکست مذاکرات هستهیی با رژیم آخوندی میگوید: «باید راهی دیگر انتخاب کنیم و در این مورد هم حرف زدیم و گامهایی که با هم برخواهیم داشت را بررسی کردیم که اگر ایران به تعهدات بازنگردد، در مورد آن و اینکه چه اقداماتی انجام خواهیم داد، حرف زدیم» (همان منبع بالا).