تازه ترین ارزیابی ها از سوی صندوق بین المللی پول ، سخن از آن دارند که رژیم آخوندی براساس شاخص «حداقل دستمزد» در رتبه ۱۶۰ جهانی قرار گرفته است.
سخن از بحران مالی برای اقشار ضربه خورده، کارگران، معلمان، بازنشستگان و زحمتکشان می باشد که اکنون بدلیل فقر مالی با مجموعه عظیمی از بحران های معیشتی دست و پنجه نرم می کنند.
یک نمونه این وضعیت ضد انسانی را بخوبی می توان در ابعاد اعتراضات بحق از سوی گسل های مختلف اجتماعی رویت نمود.
همچنین حداقل حقوق کارگران که در بهترین حالت به سقف «۲ میلیون تومان» در ماه نیز نمی رسد و یا حداقل حقوق «۴ میلیونی» برای فرهنگیان و معلمان در حالی است که بنابرداده های حکومتی خط فقر در ایران آخوندزده به مرز «۱۲ میلیون تومان» در ماه رسیده است.
این گزارش با اذعان به واقعیات فوق در رژیم آخوندی، تاکید دارد: ««هزینهها دلاری، حقوقمان ریالی»؛ در ظاهر فقط یک پلاکارد ساده است که یکی از بازنشستگان کارگری در تصاویر به دست گرفته اما پشت این پلاکاردِ ظاهراً ساده، یک واقعیت خوابیده است: همهی هزینههای زندگی با نرخ دلار حرکت میکند».
هزینه دلاری به معنای برهم خوردن تعادل و قدرت خرید مردم در برابر رشد نجومی تورم و گرانی می باشد. از آنجائیکه اقتصاد و تجارت در دیکتاتوری ولی فقیه تابع مستقیمی از ارزهای خارجی بویژه دلار آمریکا است، براین منطق و با کوچکترین تحول در بازار ارز، تاثیرات مخرب آن بر «نان شب» مردم مشهود می گردد.
گزارش فوق در این رابطه اعتراف کرده است: «وقتی خوراک دام و طیور و کود کشاورزی با نرخ دلار همگام است و زمانی که سقوط ارزش پول ملی، موجب تمایل شدید تولیدکنندگان حتی در بخش کشاورزی و دامداری به صادرات کالاها و محصولات خود شده است، نتیجه، صعود تمام کالاها از گوشت و برنج و خشکبار گرفته تا گوشیهای موبایل و کامپیوترهای شخصی با نرخ دلار است». (سایت حکومتی عصر ایران ۲ اسفند ۱۴۰۰ )
براساس گزارش صندوق بین المللی پول، حداقل دستمزد کارگران در رژیم آخوندی به سقف «۷۵ دلار» در ماه نیز نمی رسد، در حالیکه این شاخص برای کشورهایی مانند”سوئیس با ۶۱۵۳ حداقل دستمزد ماهانه، لیختن اشتاین ۶۰۶۰، موناکو ۵۷۳۴، لوکزامبورگ ۴۴۳۱، توالو ۴۰۱۲، استرالیا ۳۷۴۴ دلار » می باشند.
بدینسان دیکتاتوری ولی فقیه با درآمد های صدها میلیاردی از نفت و گاز، در جدول جهانی پس از کشورهایی مانند «لیبی، عراق، بنگلادش، افغانستان، سودان، مالی، سوریه و گامبیا» در رتبه «۱۶۰» قرار گرفته است.
ابعاد بحران دستمزدی در ایران آخوند زده بحدی است که سایت حکومتی اقتصاد گویا ( ۲ اسفند ۱۴۰۰) در گزارشی از جمله می نویسد: «حاصل کارگری در ایران فقر است/ امروز با ۵۰ سال کار هم نمیتوان خانهدار شد».
همچنین براساس ارزیابی های مرکز پژوهشهای مجلس در رابطه با ابعاد خط فقر، «حدود ۵۹ درصد فقرای ایران شاغل و ۳۰ درصد فقرا بازنشسته هستند. در نتیجه طبق این گزارش ۸۹درصد از فقرای ایران نیروی کارِ شاغل و بازنشسته هستند». (همان منبع بالا)