خامنه‌ای در «باتلاق اوکراین»

مجموعه علائم و نشانه ها از درون دیکتاتوری ولی فقیه سخن از آن دارند که تحولات و آغاز جنگ در شرق اروپا، نه تنها خامنه ای را غافلگیر نموده، بلکه کلیت نظام آخوندی را بدرون باتلاقی بنام «چه کنم ؟» نیز فرو برده است. 

دراین رابطه و از فردای موضعگیری گستاخانه آخوند جلاد ابراهیم رئیسی و نمایندگان خامنه ای در نمایشات جمعه از «حمله و جنگ اشغال اوکرائین »، شاهد هستیم که طی روزهای گذشته موجی از تنفر عمومی و برگزاری اعتراضات و تجمعات در شهرهای ایران بوقوع پیوسته است. 
دراین رابطه نیز پیشتر شواری ملی مقاومت ( ۶ اسفند ۱۴۰۰) در یک روشنگری، ضمن محکوم نمودن این «حمله» تاکید کرده بود: «حمایت واعظان جمعه‌بازار خامنه‌ای و رئیسی جلاد۶۷ و وزیر خارجه‌اش از حمله به اوکراین و اشغال این کشور تنها مانده، ماهیت توسعه‌طلبانه این جنگ ناعادلانه را برای مردم ایران برملا می‌کند». 

ابعاد این وضعیت ضد انسانی که به خرابی، کشتار و آوارگی صدها هزار نفر انجامیده و خاک اروپا را یکبار دیگر دستخوش جنگی خانمان سوز نموده، بحدی است که اکنون رسانه های حکومتی ناچار به بازتاب گوشه هایی از آن گردیده اند. مضافا براین نیز باید به بروز شقه و شکاف میان باندهای بجان آمده در درون دیکتاتوری ولی فقیه اشاره نمود تا پازل «باتلاق» حاصل از موضعگیری های رژیم به نفع جنگ، خرابی و ویرانی، روشن تر شود.

برای نمونه حشمت الله فلات پیشه، عضو سابق در کمیسیون امنیت مجلس حکومتی می گوید: «همان‌گونه که بارها و بارها در طول ۴۳سال گذشته شاهد بودیم مقامات جمهوری اسلامی نسبت به تحولات جهانی غافلگیر شده است در جنگ اوکراین هم این غافلگیری به‌شدت مشهود بود. موضعگیری دولت رئیسی و به‌خصوص وزارت خارجه در قبال تحولات اوکراین یکی از بی‌
خاصیت‌ترین و بی‌ارزش‌ترین موضعگیری طول تاریخ دیپلماسی ایران است». (سایت حکومتی عصر ایران ۶ اسفند ۱۴۰۰) 

به یقین پارامتر زمان، همان فاکتوری است که رژیم آخوندی بروی آن حساب باز کرده بود. بدین سان دیکتاتوری ولی فقیه با خوش خیالی براین باوربود که جنگ در اوکراین تنها طی «چند روز» با پیروزی طرف تجاری رژیم به پایان خواهد رسید، اما سیر تحولات در صحنه بین المللی و مقاومت مردم این کشور، اکنون صورت مسئله دیگری را در مقابل رژیم آخوندی قرار داده است.

همچنین ولی فقیه زهر خورده با اتخاذ چنین مواضعی یکبار دیگر «فرصت طلبی» و طینت «جنگ طلبانه» رژیم را به نمایش گذاشت. براین اعتقاد، خامنه ای با خیال پردازی های کودکانه و ابلهانه بدنبال آن است که از این «نمد» به مانند جنگ کویت و یا اشغال عراق، «عمامه ای» برای آخوندها ساخته و بدین سان دیکتاتوری مذهبی با موج سواری، به اهداف پلید و شوم خود (نمونتا در مذاکرات وین و یا روابط گسترده تجاری و اقتصادی با هدف کسب دلار ) خواهد رسید، اما رسانه ها و اتاق های فکر حکومتی ضمن کشیدن خط بطلان براین «سیاست مخاطره آمیز» تصویر سیاه دیگری را برای رژیم آخوندی ترسیم می نمایند.

روزنامه حکومتی آرمان ( ۷ اسفند ۱۴۰۰) در مطلبی به قلم سفیر سابق رژیم در لندن از جمله نوشته است: «مصیبت‌بار این‌که ایران تصور نماید باید به‌خاطر اهداف ضدغربی، مستقیم یا غیرمستقیم به حمایت از تجاوز روسیه به اوکراین بپردازد و آن را به‌عنوان عملیات ویژه توجیه نماید و لجستیک روسیه را فراهم کند. اگر چنین شود امنیت ملی ایران در معرض خطر جدی خواهد بود و ممکن است وقایع شهریور ۱۳۲۰ به‌اشکال دیگری تکرار شود». 

واقعیت در این میان آن است که بحران اوکراین در منطق خود و بدلیل جانبداری خامنه ای از جنگ، نه تنها بر روند مذاکرات هسته‌ای وین تاثیر خواهد گذاشت، بلکه فراتر از آن و در طولانی مدت نیز سیاست های راهبردی وی در زمینه «نگاه به شرق» را دچار تنش و تحولات جدی خواهد کرد. بدین سان این خامنه ای است که به مانند «چوب دوسر» در این میدان بازنده هر «تحول احتمالی» خواهد بود.