«به اهالی باصفای اشرفِ سه؛قلبِ تپندهی آزادی»
هست پیدا از نگاهم،
از سر وُ رویم، صدایم
کوچکم من بی شما
امّا بزرگم، پُرغرورم
سرفرازم با شما!
با شما
دریادلانِ عرصهی آزادی وُ
عشق وُ وفا
برترم
از هرچه گنجد در خیال و در قیاس
برترم امّا، نگویم کفر،
هرچه باداباد، گویم کفر:
حتّا از خدا.
ای شما دریاترین دریا
ای شما زیباترین رؤیا
ای شما در قلبهاتان
آرزوهای هزاران رنگِ فردا،
روشن و زیبا!
ای شما دریاترین دریا
ای شما در جان من جوشان
ای شما بگذشته از هر خواب
ای شما معناترین معنای بیداری!
در دلم دریا نگیرد جا
فضایش هست اندک
نبض من امّا برای خاطرِ دریاترین دریا
برای شهر اشرف
شهر نیکان،
شهرخوبان،
شهر پاکان؛
میزَنَد
هرلحظه وُ
هرجا.