دولت نحس رئیسی ـ بحران آلودگی هوا

 

 

 

بروز مجموعه بحران‌ها در درون کشور بویژه شکست‌های ممتد برای سیاست‌های پیشگیرانه از سوی رژیم آخوندی، تماما سخن از آن دارند که برای نحوست دولت سیزدهم پایانی متصور نیست. 

یک نمونه این وضعیت بحرانی را باید در آلودگی شدید برای بسیاری از شهرهای کشور طی هفته های اخیر رویت نمود. دراین رابطه رسانه های حکومتی گزارش کرده اند که میانگین کیفیت هوا در تهران بطور متوسط و طی روزهای اخیر «۱۷۷» و در پاره‌ای مناطق پایتحت حتی به رقم «۵۰۰» نیر رسیده است. 
 بر اساس این شاخص آلودگی، سازمان‌های بین‌المللی نیز اکنون اعلام کرده اند که هوای تهران به دلیل حجم عظیم آلایندگی‌ها «آلوده ترین» شهر جهان می باشد. 

واقعیت در دیکتاتوری ولی فقیه آن است که نبود مدیریت بحران و عدم اختصای بودجه‌های ضربتی در تمامی زمینه ها که با جان مردم سروکار دارند، از جمله دلائل اصلی برای رشد و نمو آنها می‌باشد. سخن از بلایای طبیعی و غیر طبیعی مانند سیل، زلزله، گرد و غبار و آلودگی‌ها هوا در بسیاری از مناطق کشور می باشد که منشاء اصلی آنها مدیریت ناسالم و مخرب آخوندی است.

رئیس فراکسیون محیط زیست در مجلس حکومتی در این رابطه اعتراف کرده است: «آلودگی هوا نیازمند مدیریت واحد است و فقدان مدیریت واحد در این حوزه بسیار مشهود است». (خبرگزاری حکومتی ایلنا ۲۱ فروردین ۱۴۰۱)
 وی سپس می افزاید: «از طرفی اطلاعات ایستگاه‌های سنجش کیفیت هوا باید توسط سازمان محیط زیست به علوم پزشکی ارسال می‌شد که یا از طریق علوم پزشکی اطلاع‌رسانی عمومی صورت می‌گرفت یا خود سازمان محیط زیست وضعیت سریعا اعلام می‌کرد که متاسفانه تا چند ساعت بعد از ورود سامانه ریزگردها اطلاع رسانی عمومی انجام نشد».

این وضعیت در حالی است که دولت نحس آخوند جلاد ابراهیم رئیسی عامدانه از اختصاص بودجه برای معیشت، رفاه، آسایش و سلامتی مردم سرباز زده است. نیم نگاهی به لایحه بودجه امسال و افزایش شدید اعتبارات برای نیروهای سرکوبگر سپاه، بسیج، رادیو تلویزیون‌ها و منابرحکومتی ترجمان این واقعیت می باشند.

همچنین در این راستا رژیم آخوندی تلاش دارد تا ضمن سلب مسئولیت از خود، دلائل بروز آلودگی شدید هوا را صرفا به موضوع «ریزگردها» محدود نماید، در حالیکه موضوع ریزگردها ویا توفان های شن و گرد غبار اساسا موضوع جدیدی طی سالیان اخیر نبوده و در صورت وجود یک دولت ملی، مردمی و دلسوز، مهار و پیشگیری تمامی بحران های از جمله آلودگی هوا امکان پذیری می باشد.

مضافا براین نکات نیز باید به آلودگی ناشی از وسائل قدیمی نقلیه که اساسا با استانداردهای امروز جهانی همخوانی ندارند، اشاره نمود. نیم نگاهی به تولید سوخت داخلی یا همان بنزین های آلوده و یا منظر خیابان ها و شهرها با انبوهی وسائل نقلیه فرسوده مهر تائیدی برای بروز بحران آلودگی هوا می باشد.
بدین سان شاهد هستیم که انواع و اقسام بیماری های ریوی، تنفسی، عصبی، قلب، چشائی، بینایی، گوارشی و یا بروز سرطان‌های پوستی به مانند قارچ در جامعه دردمند ایران در حال رشد و نمو می‌باشند. 


.