پروژه امنیتی بنام «سیسمونی گیت»

 

از فردای افشاء فساد مالی علیه پاسدار قالیباف و سفر خانواده وی به ترکیه برای خرید «سیسمونی» نوزاد، اکنون این سؤال منطقی در جامعه مطرح گردیده که به‌واقع چه جریانی در درون حکومت در پشت این افشاگری‌ها قرار دارد؟

مشاور پاسدار قالیباف در مطلبی مندرج در سایت حکومتی انتخاب (۱ اردیبهشت ۱۴۰۱)، ضمن اعتراف به وجود جنگ باندهای امنیتی در پشت افشاء این سفر ازجمله می‌نویسد: «آیا شناسایی داماد، دختر و همسر محجبه رئیس مجلس با ماسک در فرودگاه ترکیه و در صف مردم، کاری عادی بوده و همه آن‌ها را می‌شناسند؟!».
وی سپس می‌افزاید: «هیچ‌کس از بارداری دختر قالیباف مطلع نبوده و جز کنترل اطلاعاتی، هیچ روشی برای کشف آن به شیوه‌های دیگر هم وجود نداشته است».

بدین‌سان وی با بیان این جملات و برخلاف ادعای پاسدار قالیباف مبنی براینکه گوئیا موضوع «خرید سیسمونی به‌هیچ‌عنوان صحت ندارد و ساخته ذهن مخالفان است» مهر تائید زده و ناخواسته به وجود واقعیت دیگری بنام وجود جنگ قدرت در میان باندهای اطلاعاتی نظام آخوندی اعتراف کرده است.
ابعاد فضاحت دزدی، فساد، غارت و یا در تازه‌ترین آن، خرید سیسمونی از سوی خانواده «هزار فامیل» در رأس دیکتاتوری ولی‌فقیه به حدی است که اکنون شبکه‌های اجتماعی مملو از عکس، خبر، ویدئو با انواع و اقسام متلک، لطیفه و حتی فحش به سران حکومت می‌باشند.

به‌یقین این حجم عظیم از انعکاسات اجتماعی ریشه در عمق تنفر مردم از کلیت دیکتاتوری فاسد و غارتگر آخوندی را دارند که ترجمان همان ضرب‌المثل «چون به خلوت می‌روند، آن کار دیگر می‌کنند» می‌باشد.
سخن از فردی در بالاترین حلقات قدرت در دیکتاتوری آخوندی است که نه‌تنها دارای مناسبات فامیلی با شخص خامنه‌ای، بلکه فراتر از آن طی چهار دهه گذشته در بسیاری از سیاست‌های سرکوبگرانه، جنگ، تروریسم و صدور بنیادگرایی همواره نقش ویژه ایفا نموده است.

همچنین باید اضافه نمود که در ساختار فاسد حکومتی به‌یقین جای پاسدار قالیباف در رتبه‌های نخستین آن قرار دارد، زیرا نیم‌نگاهی به مجموعه پرونده‌های فساد در دوران شهرداری در پایتخت و یا ابعاد رشوه‌خواری وی و همسرش دیگر هیچ شک  و شبهه‌ای برای جایگاه وی باقی نمی‌گذارند.
برای نمونه وی به چند فقره فساد مالی متهم شده است، ازجمله در زمان انتصاب به‌عنوان شهردار تهران، «پرداخت رشوه ۶۵ میلیون تومانی برای جلوگیری از تحقیق و تفحص»، «برداشت یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون تومان برای انتخابات با امضای دو قرارداد» و یا «افزایش نشست زمین به دلیل برداشت زیاد از چاه‌های آب تهران، بدهی حدود ۵۰ هزار میلیارد تومانی شهرداری» ازجمله آنان می‌باشند.

سکوت عامدانه قالیباف و فرستادن فرزند خود به صحنه نیز، به‌یقین بخش دیگری از تلاش‌های مذبوحانه وی برای پاشیدن خاک بر ابعاد این فضاحت می‌باشند.
الیاس، پسر وی ازجمله مدعی گردیده که سفر مادر و خواهرش برای خرید سیسمونی گوئیا با مخالف پدر صورت گرفته است!!، در حالیکه هر کس که قدری با قوانین ارتجاعی و زن ستیزانه ولی‌فقیه آشنایی داشته باشد، به‌یقین می‌داند که «اجازه خروج بانوان» از کشور تنها منوط به «اجازه و رضایت» همسر امکان‌پذیر است.
براین منطق چنین ادعایی اساساً فاقد هرگونه وجه و مغایر با تمامی ساختارها و قوانین ارتجاعی در دیکتاتوری مذهبی می‌باشند. 

همچنین سخنان مشاور پاسدار قالیباف، مهم‌ترین ارگان سرکوب و اطلاعاتی در رژیم آخوندی یعنی سپاه پاسداران، ازجمله متولی «حراست و نظارت» بر ورود و خروج در مهم‌ترین فرودگاه کشور را هدف گرفته است.
وی در ادامه این واقعیت را این‌گونه به بیرون ساطع می‌کند: «پرواز شماره ۴۸۰۴ معراج از استانبول به تهران ساعت ۱۹: ۱۵ به زمین نشسته که به‌طور طبیعی خروج مسافران از فرودگاه دو ساعت طول می‌کشد؛ کدام مسافری می‌توانسته این اطلاعات را طوری به این‌ها برساند که این آقا بعد از تحقیق از معراج و بررسی و یقین!، در ساعت ۲۲: ۵۴ توئیت خود را منتشر کند؟».