بروز انواع و اقسام پدیدههای شوم اجتماعی بهیقین تابع مستقیمی از سیاستهای ضد مردمی در دیکتاتوری ولیفقیه میباشند.
پدیده اجتماعی به کنش اجتماعی و آثار و پیامدهایی گفته میشود که اساساً بافرهنگ، شیوه زندگی، تفکر، عقلانیت و تمامی ارزشهای تاریخی در آن کشور همخوانی ندارد و در منطق خود نشانهای از استثمار، ستم، ظلم حاکمان و رسیدن فقر و فلاکت میباشد.
پدیدههایی مانند «کودکان کار، زنان خیابانی، گور خوابی، آشغال گردی، ماشین خوابی، حاشیهنشینی، رشد انواع و اقسام حلبیآبادها، پشتبام خوابی، لوله خوابی، کارتنخوابی» و یا در تازهترین نمونه آن «کودکان باربر» ازجمله آن میباشند.
یک گزارش حکومتی ضمن اذعان به وجود پدیده کودکان باربر ازجمله مینویسد: «خانوم بپا، بپا خانوم، چرخیه ... من اومدم، برو کنار». هرکدام از این عبارتها را چند بار تکرار میکند. هم ایرانی در بینشان هست، هم افغانستانی. برخی شبها را هم در همان بازار سر میکنند یا گوشهای روی زمین میخوابند». (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۴ اردیبهشت ۱۴۰۱)
سخن از نسلی است که در عنفوان کودکی و به دلیل وجود نحس رژیم فاسد و غارتگر آخوندی به نان شب نیز محتاج ماندهاند. براین اساس چهره پلید بیکاری، فقر و فلاکت در سایه رکود شدید اقتصادی و تولیدی، تورم و گرانی افسارگسیخته به حدی گسترده گردیده که دادههای حکومتی بیمحابا از رسیدن دهکهای «اول تا هشتم» به یکدیگر اعتراف میکنند. در این رابطه تنها طی یک دهه گذشته شاهد رشد بیسابقه خط فقر و بهتبع آن فلاکت در ایران آخوند زده هستیم.
یک دلیل برای رشد و نمو این واقعیت نیز همان ابعاد فساد و دزدیهای نجومی از سوی متولیان و کارگزاران حکومتی میباشد. نمونههایی مانند «پاسدار قالیباف»، «شهرام جزایری» «بابک زنجانی»، «علیاکبر ولایتی» «برادران لاریجانی»، و یا بیت خامنهای با سرمایهای بالغبر «97 میلیارد دلار» تنها نوک کوه یخ برای فساد و غارت سازمان دادهشده در رژیم آخوندی میباشند.
همچنین این گزارش با اشاره به ستم سازمانیافته در ادامه میافزاید: ««عبدالله» ۱۴ ساله است و از ۱۰ سالگی باربری را شروع کرده است. تازه از مدرسه آمده و کلاس دوم است. صبحها درس میخواند و از ظهر کار میکند».
گرچه تلاش گردیده تا در این گزارش حکومتی تنها به موارد کودکان پناهنده در ایران که بخش بزرگی از آن را برادران افغانی ما را تشکیل میدهند، پرداخته شود، اما ابعاد فاجعه آنقدر بزرگ است که بهخوبی میتوان آن را در لابلای کلمات و جملات دستچین شده بخوبی لمس نمود.
یک نمونه این واقعیت را درسیاست «پلاک گذاری» برای باربران از سوی شهرداری فاسد حکومت میتوان رویت نمود. به یقین راه اندازی این طرح نخست مشروعیت دادن به «باربری» و دیگر با هدف کسب درآمد میباشد. بدین سان رژیم آخوندی تلاش دارد تا به مانند تمامی پدیدههای شوم اجتماعی، در این مورد نیز دست در جیب محرومان و دردمندان نماید.
یکی از کاسبها میگوید: «یه مدت رسم شده بود گاریها رو پلاک کنن، ماهانه هم به شهرداری یه پولی میدادن و کسی هم که بارشو میسپرد بهش، بعد میتونست از شماره پلاکش پیگیر باشه».