تمامی علائم و دادهها از درون دیکتاتوری ولیفقیه سخن از شکست پروژه بروی کار آوردن آخوند جلاد ابراهیم رئیسی از سوی خامنهای رادارند.
در این راستا باید نهتنها به مجموعه شکستهای بینالمللی، بلکه حتی درزمینهٔ داخلی مانند سیاستهای مالی، اقتصادی، تولیدی و بهتبع آن رشد سرسامآور تورم و گرانی طی یک سال گذشته اشاره نمود که در منطق خود به فقر و فلاکت بیسابقهای در جامعه را ه برده است.
ابعاد شکست دولت سیزدهم به حدی است که اکنون به بروز جنگ و جدال در درون حاکمیت منجر گردیده است. برای نمونه آخوند مصباح در تازهترین مطلب خود در روزنامه جمهوری بهصراحت از آخوند رئیسی خواستار «استعفای شجاعانه» شده است.
وی در این مطلب ازجمله مینویسد: ««حالا که روشنشده شما نمیتوانید از عهده حل مشکلات برآیید، شجاعانه کنار بروید و کار را به افراد کاردان بسپارید تا مردم و کشور را از این گرداب خطرناک نجات بدهند.» (سایت حکومتی رویداد 24، هفده هم اردیبهشت 1401)
سخن از وضعیت دربوداغان حکومتی است که در پایان عمر ننگینش تمامی تخممرغهای نظام را در سبد «انقباض کامل» نهاده و بدینسان با خامخیالی براین باور بود که النهایه به کمک سپاه پاسداران و مجموعهای از فرماندهان این ارگان سرکوبگر و دوایر اطلاعاتی و امنیتی، خواهد توانست رژیم آخوندی را از «گرداب خطرناک» برهاند.
اما واقعیتهای ملموس در جامعه دردمند ایران بهموازات بیبضاعتی و بیسوادی آخوند جلاد ابراهیم رئیسی، اکنون ثمرات منطقی خود را با رشد ابر بحرانها به اثبات رسانده است.
این آخوند حکومتی در ادامه با اذعان به نکات فوق میافزاید: «اگر پدید آمدن وضعیت بسیار ناپایدار و خطرناک کنونی کار نفوذیها نباشد، باید آن را نتیجه ضعف مدیریت دولتمردان بهویژه وزرای اقتصادی دانست. رئیسجمهور هم باید به این سؤال اساسی پاسخ بدهد که چقدر زمان لازم است تا ایشان متوجه شود که با گفتاردرمانی نمیتوان کشور را اداره کرد».
رشد و نمو بحرانها در رژیم آخوندی اکنون به حدی است که حتی صدای بسیجیان توسریخورده و یا کارگزاران قدرت را نیز به آسمان بلند کرده است. یک نمونه این وضعیت را باید در بحران معیشت برای میلیونها خانوار ایرانی در سایه گرانی افسارگسیخته جستجو نمود.
افزایش نجومی اقلام خوراکی مانند نان، برنج، گوشت، میوه، سبزیجات، مواد لبنی بهموازات افت شدید ارزشش پول ملی طی یک سال گذشته، ترجمان درد و رنج هایی هستند که اکنون نهتنها بر اقشار ضربه خورده، بلکه مانند طاعون به جان تمامی گسلهای اجتماعی افتاده است.
بدینسان شاهد هستیم که دیگر از طبقهای بنام «متوسط» خبری نیست و هرآن چه باقیمانده، تماماً به دو بخش «متمول» یا همان «4 درصدی» تا و فقرا تبدیل گردیده است.
وی سپس آب پاکی بر دستان خامنهای ریخته و ضمن به چالش کشیدن سیاستهای جنگطلبانه رژیم، ادامه میدهد: «اگر مشکل آرد را جنگ اوکراین به وجود آورده، چرا تجاوز روسیه به اوکراین را با صراحت محکوم نمیکنید و برای منصرف کردن ولادیمیر پوتین از ادامه دادن به این تجاوز نظامی بسیار خطرناک که بخش مهمی از جهان را به قحطی تهدید میکند تلاش جدی نمیکنید؟».