علیرضا افتخاری: میگویند افتخاری چرا این کار را کردی؟ ادب به جا آوردن، چرا ندارد. خدا به من این صدا را داده، آنها باید هوای من را داشته باشند و حرصم ندهند و من را نگه دارند. نه این که سنگ جلوی پایم بیندازند. نه این که تهدیدم کنند و تو سایت مدام کامنت های تهدید بگذارند. اصلا دیگر نمی خواهم کسی صدایم را بشنود.
سایت حکومتی برنا: بعد از پخش تصویر علیرضا افتخاری از رسانه ملی در حالی که رییس جمهور را درآغوش گرفته و به او ابراز ارادت میکرد، علیرضا افتخاری در گفتگو با سایت برنا، به بیان برخی گلایهها و توضیحات پیرامون دیدار با رییس جمهورپرداخت. بخشهایی از این گفتگو بدین شرح است:
هر کس هر نیتی می خواهد داشته باشد، داشته باشد. من وقتی با رییس جمهورمان رو به رو می شوم، بایدچه واکنشی نشان دهم، باید احترام بگذارم. ادبم را به جا بیاورم.
من که دنبال سیاست نیستم. وقتی شخصی مثل رییس جمهور یا هر کس دیگری مقابلم بایستد، من می بوسماش. من خاک پای همهام. مثلا من چه می خواهم. چه نیازی دارم آخر؟ هر کس جای من بود همین کار را می کرد.
یکسری می گویند نباید این کار را می کردی. آن ها نمی فهمند. من این را روی حساب این می گذارم که خیلی ها داغاند و نمی دانند. وقتی من در همایش صدا و سیما دعوت دارم و روزخبرنگار است، باید ادب به جا بیاورم و از شخص اول که آنجا نشسته تاهزارمین نفر باید به همه عرض ادب کرد.
میگویند افتخاری چرا این کار را کردی؟ ادب به جا آوردن، چرا ندارد.
من همیشه عرض ادب می کنم. دورم هم نمی خواهم شلوغ شود. بلیط کنسرتم را هم نمی خواهم گران کنم...! طرفدار من خداست. من برای خدا خواندم. نخواندم که بقیه بخرند. هیچ وقت برای بنده های خدا نخواندم. خدا به من این صدا را داده، آنها باید هوای من را داشته باشند و حرصم ندهند و من را نگه دارند. نه این که سنگ جلوی پایم بیندازند. نه این که تهدیدم کنند و تو سایت مدام کامنت های تهدید بگذارند.
من ادب به جا آوردم. آن ها به من بی ادبی می کنند. من که نرفتم فالوده بخورم.
هرکسی می خواهد من را تهدید کند. اما شماهایی که 30 سال است برایتان خوانده ام، بدون چشم داشت، سنگ پرانی نکنید. من از آن آدم هایی نیستم که نان را به نرخ روز بخورم. ببینم کجا می خواهم کنسرت بدهم که دورم شلوغ شود. من برای خدا می خوانم. همین.
باز هم رییس جمهور یا هر کس دیگری که به من لبخندبزند و محبت کند را در آغوش می گیرم. ادب هیچ وقت کهنه نمی شود. گفت بی ادب محروم شد از لطف رب، ما بی ادب نیستیم. نسبت به کسی که احتراماش واجب است، احترام می گذارم. کار خلافی نکردم که تحت شرایط احساس دیگران پشیمان شوم.
اصلا دیگر نمی خواهم کسی صدایم را بشنود. خطاب به آدم هایی که باصدایم زندگی کردند، بزرگ شدند و ازدواج کردند. اگر خطایی از من سر زد، ازدیوار خانه کسی بالا رفتم، یک ریال به کسی تعدی کردم، سر من را ببرید.