کن بلکول سفیر پیشین آمریکا در کمیسیون حقوق بشر ملل متحد
سفر پمپئو به اشرف ۳ یک چراغراهنما
برای عملیترین و مناسبترین سیاست در قبال ایران است
این سیاست باید مماشات با رژیم را رد کند و در کنار مردم ایران قرار بگیرد
کن بلکول طی مقالهای در تاونهال مینویسد:
این هفته، بلندپایهترین مقام آمریکایی تا بهامروز، وزیر امور خارجه در دولت قبلی، از اشرف 3 بازدید و با مریم رجوی رئیسجمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران دیدار کرد.
هر بار که این جنبش به رسمیت شناختهشدگی بینالمللی فزایندهای را به خود جلب میکند، رژیم با ترکیبی از خشم و ترس واکنش نشان میدهد.
طی دو دهه گذشته سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت از سوی شخصیتهای برجسته، قانونگذاران، مدافعان حقوق بشر، کارشناسان سیاسی، مقامهای ارشد و هزاران پارلمانتر از دو سوی اقیانوس اطلس به خاطر مبارزة اصیلشان برای دموکراسی و آزادی به رسمیت شناختهشدهاند.
کن بلکول در ادامة این مقاله، تأکید میکند: «در چند سال گذشته، رژیم ایران نسبت به سازمان مجاهدین خلق بهعنوان تهدید موجودیت خود و تنها جایگزین برای حاکمیت در حال زوالش حساستر شده است. اول به این دلیل که کانونهای شورشی مجاهدین دامنه و عمق فعالیتهای خود را گسترش دادهاند، فعالیتهای ضد رژیم را درصدها شهر هدایت میکنند و اعتراضات سراسری را سازماندهی میکنند. و دوم به این خاطر که سازمان مجاهدین خلق یک جنبش بینالمللی پیچیده را رهبری کرده تا مجرمان اصلی رژیم را به دلیل جنایات علیه بشریت و نسلکشی در سال ۱۳۶۷ موردحسابرسی قرار دهد.
در آن سال، دستکم ۳۰ هزار زندانی سیاسی که ۹۰ درصدشان از اعضا و هواداران مجاهدین بودند، به خاطر اعتقادات سیاسی و مذهبیشان بهفرمان ولیفقیه و بنیانگذار این رژیم خمینی، به نحوی بیرحمانه قتلعام شدند... قابلتوجه اینکه رئیسجمهور کنونی رژیم ابراهیم رئیسی از جلادان کلیدی بود و در (این قتلعام) مشارکت داشت.
شماری از شاهدان از مجاهدین در (دادگاه) سوئد علیه یکی از مقامهای سابق رژیم که در قتلعام ۶۷ دست داشته شهادت دادهاند. در این شرایط، سفر پمپئو اعتبار بیشتری به این استدلال میدهد که درحالیکه رژیم آشکارا در لبة پرتگاه قرار دارد، مقاومت ایران به رهبری مجاهدین خلق در حال پیشرفت است. این نشان میدهد که این سازمان پابرجاست و کارشناسان برجستة سیاسی آن را جایگزینی جدی برای رژیم میدانند. یک وزیر خارجة قبلی ایالاتمتحده در مورد چنین موضوع مهمی که باعث خشم دائمی رژیم میشود، ریسک نمیکند.
کن بلکول در پایان مقالة خود، چنین نتیجهگیری کرده است: «سفر پمپئو بهاشرف 3 همچنین بهعنوان یک چراغراهنما برای عملیترین و مناسبترین سیاست در قبال ایران عمل میکند. این سیاست باید مماشات با رژیم را رد کند و در کنار مردم ایران قرار بگیرد. مماشات با دیکتاتورها خطرات جدی برای صلح و امنیت بینالمللی ایجاد میکند. مردم ایران شانس پیروزی در برابر حکومت دینی حاکم را دارند. سفر پمپئو نشان میدهد که جامعة بینالمللی باید از مجاهدین خلق حمایت کند. جهتگیری سیاسی روشن است: بهجای مماشات با رژیم، در کنار مردم ایران و اپوزیسیون سازمانیافتة آنها بایستید که در پی تحقق یک ایران آزاد، مبتنی بر جدایی دین و دولت، دموکراتیک و غیر اتمی هستند.