تازه ترین داده های میدانی از بازار ارز سخن از افزایش قیمت دلار آمریکا در مقابل ریال را دارند.
بدین سان تنها با گذشت قریب ۱۰ماه از بروی کار آمدن دولت نحس سیزدهم بهای دلار از مرز ۳۱هزار تومان نیز عبور کرد و رکورد زد.
سقوط ریال به معنای کمر شکن شدن قدرت خرید مردم و به تبع آن رشد فقر و فلاکت می باشد ، زیرا پایه و اساس برای بسیاری از کالاهای اساسی و یا حامل های انرژی بر دلار و یا ارزهای خارجی استوار بوده و بدین سان با کوچکترین تحول در بازار ، تاثیرات مستقیم خود را بر قیمت اجناس باقی می گذارد.
این تاثیرات که با نان شب جامعه سروکار دارد، اکنون خود را در دو فاکتور مهم یعنی « تورم و گرانی » افسار گسیخته به نمایش گذاشته است. سخن از گرانی برای کالاهای ضروری، دارویی و مواد غذایی است که برای پاره ای از اقلام با رشدی « ۴۰۰درصدی» گزارش شده، امری که در منطق خود به فقر غذایی و به تبع آن رشد و نمو انواع بیماری ها در جامعه ضریب زده است.
یک کارشناس مسائل اقتصادی در رژیم آخوندی ضمن اعتراف به این واقعیت از جمله می گوید : « امروز قدرت خرید یک دلار به 25 سنت رسیده است و به همین دلیل این پیشنهاد داده شد که ذخایر نفتی به جای دلار بر پایه یورو به فروش برسد».
وی سپس به عمق فاجعه رفته و اضافه میکند : « بازار در حال حاضر تمام مشکل این است که پول ملی 17 هزار برابر نسبت به دلار آمریکا کاهش پیدا کرده اما میزان افزایش نقدینگی ۸ هزار و ۷۰۰ برابر بوده است».( خبرگزاری حکومتی ایلنا ۱۰ خرداد ۱۴۰۱)
عواملی که وی از آن یاد می کنند ، واقعیت هایی مانند سوء مدیریت ، وجود غارت و سیری ناپذیری در میان متولیان دزد و فاسد آخوندی ، حجم عظیم نقدینگی ، دستکاری عامدانه دولت در نرخ ارز، پمپاژ پول بدون پشتوانه و چاپ اسکناس ، حذف ارز ترجیحی و نیز سیاست های قلابی « امید درمانی » می باشند.
خاطرمان هست که بهای دلار در زمان به قدرت رساندن آخوند جلاد ابراهیم رئیسی به پست ریاست جمهوری نظام ، برپایه « ۲۵هزارتومان » معامله می گردید، اما اکنون تنها با گذشت این مدت زمان کوتاه شاهد رشدی معادل « ۳۰درصد» می باشیم.
همچنین براساس این داده ها: « در دهههای اخیر نقدینگی چیزی حدود ۳۵۵میلیارد تومان بوده امروز نقدینگی به ۴۶۰هزار هزار میلیارد تومان رسیده به عبارت دیگر نقدینگی بیش از ۱۲هزار برابر شده و در عین حال میزان تولید ناخالص ملی با پایه سال ۹۵، ۱.۴۵برابر افزایش یافته است. اگر این دو شاخص یک دیگر را پوشش دهند میتوان گفت ۹هزار برابر نقدینگی آماده برای تورم است، اما شاخصهای قیمتی ۱۸۰۰برابر شدهاند».
این وضعیت بحرانی برای ارزش پول ملی در حالی است که دیکتاتوری ولی فقیه اساسا با کمبود درآمد ناشی از فروش نفت ودیگر صادرات ، حتی در دوران تحریم ها ، روبرو نمی باشد. دور زدن تحریم ها ، ارزان فروشی تا سقف ۲۰ دلار برای هر بشکه ، چشم پوشی عامدانه سیاست مخرب مماشات بر دور زدن تحریم ها و یا تحولات شتابان در بازار نفت و افزایش بهای آن طی دو ماه گذشته ، تماما دال وجود بر درآمد های سرشار نفت و صادرات را دارند.