آخوند جلاد ابراهیم رئیسی پس از گذشت قریب دو هفته از حادثه متروپل که جان بیش از ۳۸ تن از هموطنان ما را گرفت، در یک اقدام کاملاً تدافعی و تبلیغاتی وارد آبادان گردید.
بهیقین انجام این سفر چندساعته پس از قیام بزرگ مردم در بیش از ۱۹ شهر کشور، علیه فساد و سوء مدیریت آخوندی صرفاً با هدف «شو جدید خامنهای» برای ابراز «همدردیهای قلابی» میباشد.
ولیفقیه که طی این دور از خیزشهای اجتماعی ضرب شصت سنگینی از مردم و کانونهای شورشی دریافت کرده، بهمانند همیشه نخست در هالهای از سکوت مرگبار فرورفت و سپس بهطور قطرهای، ایادی و متولیان حکومت مانند پاسدار شمخانی و یا آخوند رئیسی را به میدان فرستاده است.
عدم حضور شخص ولیفقیه در میان مردم و یا عدم هرگونه موضعگیری علیه افراد خاطی که تماماً بخشی از زیر شبکههای مافیای سپاه میباشند، ترجمان وجود دستان بیت وی و نقش مستقیم دولت نحس سیزدهم در این تراژدی دردناک است.
یک دلیل برای این واقعیت را استاندار پیشین در خوزستان اینگونه به تصویر کشیده است: «معاون اجرایی رئیسجمهور بجای آنکه پاسخ بدهد چرا به هشدارهای مکرر اعلامشده در ۹ ماه گذشته توسط مسئولان امر توجه نگردیده است، افتتاح ساختمان فروریخته که نیمهکاره و بدون پایان کار بوده را به اینجانب نسبت میدهد درحالیکه نیک میداند آن ساختمان افتتاحشده، ساختمان دیگری است که در سال ۹۸ (یعنی حدوداً دو سال و نیم قبل) به بهرهبرداری رسید و هماینک سالم و در حال استفاده میباشد». (سایت حکومتی خبر آنلاین ۱۲ خرداد ۱۴۰۱)
در این رابطه نیز باید به عمق تنفر عمیق مردم از شخص ولیفقیه که مسبب تمامی فجایع در ایران میباشد، اشاره نمود. این واقعیت را بهخوبی میتوان در اشعار جامعه و تنها چند دقیقه پس از شروع هرگونه تجمعی بهخوبی لمس نمود. وی و دستگاههای اطلاعاتی و تبلیغاتی حکومت بهیقین شعار «مرگ بر خامنهای» و یا «مرگ بر رئیسی» را بهخوبی شنیده و ترجمان آنکه همان «سرنگونی» نظام آخوندی میباشد را فهم نمودهاند.
سرکوب مردم در شهرها، شلیک مستقیم به معترضین، دستگیریهای کور، قطع اینترنت، خانه گردی، احضار فعالان و معترضین، گسیل گلههای اطلاعاتی، بسیج سپاه به خیابانها و یا برقراری حکومتنظامی اعلامنشده، تنها گوشهای از ابعاد وحشت و هراس خامنهای از قیام مردم بهجانآمده در این شهرها را به نمایش میگذارد.
همچنین آخوند «بیسواد» ابراهیم رئیسی که با حضور صدها محافظ و قرق شهر به خرابههای متروپل رفته است، در سخنانی فرار به جلو و ضمن سرباززدن از قبول هرگونه مسئولیتی ازجمله میگوید: «امیدوارم رسیدگی به روابط ناسالم و فسادهای منجر به حادثه متروپل با همان سرعت رسیدگیهای میدانی به این حادثه پیگیری شود، وی تصریح کرد: خاطیان بدانند که گذر زمان آنها را از مسئولیت و پاسخگویی مبرا نخواهد کرد» (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس، تسنیم ۱۳ خرداد ۱۴۰۱)
اعتراف به وجود «روابط ناسالم» که اکنون در رژیم آخوندی به یک صنعت تبدیل گردیده، به معنای شخصی بهجز «دبیر شورای امنیت ملی» و یا همان پاسدار شمخانی، سرمنشاء فساد و غارت در این خطه میباشد؟