با نیمنگاهی به مجموعه اعتراضات و خیزشهای بهحق از سوی گسلهای بازنشستگان طی چند سال اخیر بهخوبی میتوان به وجود بحران عمیق معیشتی در میان این طیف دردمند رسید.
سخن از قشری از جامعه تحت ستم در ایران است که در بازنشستگی، بدلیل نبود حمایتهای دولتی اکنون با فقر سازمان داده شده حکومتی دست و پنجه نرم میکنند. یک دلیل برای بروز این فاجعه انسانی همان عدم تناسب میان حقوق بازنشستگی و مخارج ماهانه میباشد.
رشد شتابان نرخ تورم و به تبع آن اوجگیری قیمتها، بهویژه درزمینهٔ معیشت، مسکن، دارو، درمان و انرژی در منطق خود میلیونها بازنشسته در رژیم آخوندی را به نفس انداخته است.
در این راستا معاون امور اقتصادی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در دولت نحس سیزدهم اعتراف کرده است: «درمجموع ۷۰ درصد جمعیت کشور زیرپوشش ۱۸ صندوق قرار دارند و حدود ۳۰ درصد افراد تاکنون تحت پوشش صندوقهای بازنشستگی قرار نگرفتهاند».
ترجمان این جملات بدان معنا است که بخش بزرگی از بازنشستگان اساساً از پوششهای حقوقی و مزایای دوران بازنشستگی برخوردار نمیباشند، امری که در منطق خود به بروز فقر در جامعه ضریب زده است. بدینسان چهره شهرها، معابر و خیابانها مملو از بازنشستگان دردمندی است که در پائیز زندگی به دستفروشی، شیشه شوری، گلفروشی و دورهگردی و حتی آشغال گردی روی میآورند.
همچنین باید به صندوقهای بازنشستگی که تماماً بخشی از مالکیت دولت است، اشاره نمود تا بدینسان به دیگر دلایل برای عدمحمایتهای حکومت از بازنشستگان رسید. غارت اموال ملی، صندوقهای حکومتی و یا خالی نمودن صندوقهای بازنشستگان طی سالهای اخیر و با توجه به درآمدهای سرشار نفتی، بخش دیگری از پازل تولید فقر برای مردم و پر نمودن جیب آقازادهها و متولیان فاسد آخوندی و یا هزینههای سنگین نظامی، اتمی و موشکی میباشند.
این کارگزار رژیم ناخواسته به واقعیتهای فوق اعتراف کرده و میافزاید: «بیش از ۶۰۰ شرکت در صندوقهای بازنشستگی کشوری داریم که این وزارتخانه سهامدار آنهاست که بالغبر ۴۰۰ شرکت بهصورت کنترل مدیریتی در اختیار وزارت قرارگرفته که این شرکتها ۸ درصد تولید ناخالص داخلی کشور را در اختیاردارند. این بنگاهها و شرکتهای اقتصادی در ۳۵ حوزه صنعت، سرمایهگذاری کردهاند که بر اساس اطلاعات سال ۱۳۹۹، سرمایه ثبتی در شرکتهای کنترل مدیریتی ۷۵ هزار میلیارد تومان بوده است». (سایت حکومتی اقتصاد آنلاین 12 خرداد 1401)
بدینسان مشخص میشود که موضوع فقر عامدانه برای بازنشستگان نه در نبود درآمد، بلکه کاملاً سیاسی و هدفدار از سوی رژیم آخوندی دنبال میگردد. بد خامنهای با پرداخت قطرهای به بازنشستگان تلاش دارد تا با صرف کمترین هزینه، فشارهای مالی و معیشتی را بر خانوادههای آنان منتقل نماید.
براین اساس بسیاری از بازنشستگان اکنون بدون حمایت فرزندان خود و یا دیگر اعضاء و بستگان اساساً امکان ادامه حیات را ندارند. این وضعیت ضد انسانی در حالی است که بسیاری از یک میلیون و پانصد هزار بازنشسته در کشور، در دوران پیری نیازمند به رسیدگیهای ویژه پزشکی، دارویی و یا غذایی میباشند که خود نیز مزید بر علت برای رشد فقر در میان بازنشستگان گردیده است.