احیای برجام – باخت- باخت

 

 

سرعت گرفتن پروژه‌های مخرب اتمی از سوی رژیم آخوندی اکنون در منطق خود این واقعیت را به اثبات رسانده که برآیند مذاکرات اتمی چیزی به‌جز «باخت – باخت» برای طرفین به همراه نداشته است.
این وضعیت در حالی است که قریب یک سال نیم از آغاز مذاکرات موسم به احیای برجام، همواره شاهد بازی با کلمات به‌ویژه از سوی دیکتاتوری ولی‌فقیه بوده‌ایم. دادن آدرس‌های به‌غایت غلط، زمان و یا چشم‌اندازهای غیرواقعی مبنی بر دستیابی و یا نزدیک شدن به حصول یک توافق «جامع و بلندمدت» و همچنین بازی با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، تماماً همچنان در حافظه ناظران و کارشناسان مسائل اتمی باقی ‌مانده است.
ابعاد شکست مذاکرات که اکنون خود را بر تمامی طرف‌های ذی‌ربط مستولی کرده، به حدی است که برای نمونه وزیر خارجه آمریکا (صدای آمریکا ۲۵ خرداد ۱۴۰۱) در سخنانی ازجمله اعتراف کرده است: «واقعیت این است که ما در سال گذشته زمان زیادی را با شرکای اروپایی خود و چین و روسیه صرف کرده‌ایم تا به توافق هسته‌ای با ایران بازگردیم. بخش عمده مسیر طی شده است، اما متأسفانه پس از خروج ما از توافق و سپس اقدامات ایران برای ازسرگیری برنامه هسته‌ای‌اش، ما شاهد نتایج وحشتناکی بودیم، زیرا زمان گریز ایران بر اساس توافق – یعنی، زمان لازم برای تولید مواد شکافت‌پذیر کافی برای یک سلاح هسته‌ای، از یک سال که در توافق پیش‌بینی شده بود، به چند هفته یا کمتر در حال حاضر تبدیل شده است».
به‌یقین بروز این وضعیت ریشه در واقعیت‌های ملموس دیگری بنام «اعتماد بیش‌ازاندازه» به روند مذاکرات و خوش‌بینی به نتایج احتمالی آن و همچنین بحران سرنگونی در داخل را دارد.
برای نمونه در این راستا نیز شاهد هستیم که رژیم آخوندی در سایه ضعف طرف‌های مقابل و در سایه سیاست خرید وقت، دست به گسترش پروژه‌های اتمی و همچنین برنامه‌های موشکی خود زده است. این روند نیز در منطق خود به برهم خوردن تعادل در منطقه و نیز افزایش تهدیدها علیه کشورهای اسلامی و همسایه انجامیده، تا جایی که اکنون شاهد صف‌بندی نظامی، امنیتی، دیپلماتیک، اقتصادی و سیاسی از سوی آنان علیه مطامع رژیم آخوندی هستیم.
همچنین این وضعیت در حالی است که پیش‌تر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرده بود که مذاکرات برای احیای توافق هسته‌ای به بن‌بست رسیده است. وی در این رابطه تصریح کرده است: «آژانس در تلاش است تا برخی از واقعیت‌ها در ایران را توضیح دهد. ما هنوز در ارتباط با برخی سؤال‌های فنی که از تهران پرسیده‌ایم، پاسخی دریافت نکرده‌ایم». (سایت حکومتی باشگاه خبرنگاران جوان ۲۶ خرداد ۱۴۰۱)
چنین علائم نامید کننده‌ای نیز اکنون از سوی مسئول سیاست خارجی در اتحادیه اروپا به بیرون درج کرده است. جوزف بورل ضمن تعیین ضرب‌الاجل برای مذاکرات وین، به رژیم آخوندی اعلام کرده است: «اکنون زمان تصمیم‌گیری فرا رسیده است».
به‌یقین شکست مذاکرات وین ریشه در یک فاکتور مهم داخلی بنام «رشد و نمو» قیام‌ها و اعتراضات به‌حق جامعه برای سرنگونی این دیکتاتوری مذهبی دارد. ابعاد بحران سرنگونی اکنون به حدی است که در بحبوحه جنگ مردم و مقاومت ایران علیه رژیم آخوندی هیچ‌یک از طرف‌های مذاکره‌کننده تمایلی برای دادن امتیاز به خامنه‌ای و به‌تبع آن صاف نمودن جاده برای ادامه سیاست‌های مخرب وی را ندارند. این همان درس آزموده شده از دوران سرنگونی شاه است که هرگونه شرط‌بندی بروی اسب بازنده، همواره با شکست و تبعات مخرب روبه‌رو خواهد شد.