دیدار تاریخی مایک پنس معاون رئیسجمهور ترامپ از اشرف و گفتگو با خانم رجوی، آنهم تنها چند هفته پس از دیدار مایک پمپئو وزیر خارجه اسبق آمریکا، بهمانند ریختن آب در لانه عقرب و مار و رطیل خامنهای و عوامل ریزودرشت آخوندی بود.
ولیفقیه ارتجاع که بهیقین اکنون بر خود میلرزد و هزاران بار بر خود به خاطر خروج قهرمانانه مجاهدین از زندان لیبرتی لعن و نفرین میفرستد، در پایان عمر ننگینش یکبار دیگر به عینه دید و تجربه کرد که مقاومت ایران با سلاح و یا بدون سلاح، در عراق و یا خارج از عراق، در لیستهای استعماری یا خارج از آنها، دارای آن قدرت و پتانسیل عظیم است تا بساط این رژیم سرکوبگر، تروریست را در ایران برچینند.
این واقعیت را میتوان نهتنها درصحنه داخل کشور شهرهای قیام، بارزم و خروش کانونهای شورشی بهعنوان کاتالیزاتور «انقلاب دمکراتیک» مردم ایران، بلکه در صحنه سیاسی، دیپلماتیک و بینالمللی نیز بهخوبی رؤیت نمود.
سخن از نیروی رزمنده با مدیریت هوشمندانه خانم رجوی است که تمامی توطئهها و دسیسههای ارتجاعی و استعماری را کنار زده و راه را نخست بر آلترناتیوسازیهای قلابی شاه و شیخ بسته و سپس مسیر و آیندهای روشن را بروی مردم دردمند ایران باز نموده است.
ابعاد این واقعیت را اکنون در رسانهها و یا موضعگیریهای رژیم آخوندی بهخوبی نمایان است.
برای نمونه سایت حکومتی باشگاه خبرنگاران جوان وابسته به سپاه پاسداران (۲ تیر ۱۴۰۱) ضمن سردادن آه و فغان از این دیدار، ازجمله اعتراف کرده است: «مایک پنس امروز پنجشنبه در نشست «ایران آزاد» گروه تروریستی مجاهدین خلق در آلبانی شرکت کرد و با «مریم رجوی» هم دیدار داشت».
این گزارش سپس میافزاید: «این در حالی است که ماه گذشته «سعودی لیکس» به نقل از مؤسسه مطالعات بینالمللی «کوئینسی» رسوایی جدیدی را از همکاری عربستان، امارات و بحرین و منافقین فاش کرد و نوشت این گروه تروریستی با لابی و ایجاد کمپینهایی در آمریکا، مانع از خروج سپاه پاسداران از فهرست سازمانهای بهاصطلاح تروریستی میشود».
نیازی به ترجمه این جملات و دروغهای آشکار در آن مبنی بر «همکاری» با کشورهای منطقه نیست، زیرا آنٰچه که تا به امروز برای همگان روشن گردیده، همان نیاز شدید خامنهای و دوایر اطلاعاتی رژیم برای ساختن سناریوهای قلابی و دروغین باهدف لاپوشانی نمودن ضعف و شکستهای استراتژیک خود است.
کلیدواژه این نیاز نیز همان بهکارگیری از الفاظ، القاب و یا سناریوهایی است که نهتنها در رسانههای حکومتی بلکه در پارهای از رسانههای بهاصطلاح فارسیزبان که زیر سایه سیاست مماشات ارتزاق میکنند، بهخوبی قابلتشخیص است.
در این راستا بهکارگیری عامدانه واژههای کسلکننده، تکراری و بیمحتوایی مانند «اردوگاه اشرف», «همکاری با عراق», «لیست سازمانهای تروریستی», «قاچاق انسان», «پولشویی», «کودک سرباز», «قاچاق مواد مخدر» و یا همکاری با کشورهای «منطقه» و غیره تماماً نشان از دست خط اطلاعات آخوندی و خالی بودن چنته خامنهای میباشند.