این کنفرانس در تاریخ ۲ تیر۱۴۰۱ برگزار شد.
زلال حبیبی: معاون محترم رئیسجمهور مایک پنس، بانوی دوم، آقای مارک شورت
برایم مایه افتخار و یک فرصت استثنایی است که امروز اینجا میزبان شما در اشرف۳ باشم. فکر میکنم اینجا شما یک تصویر کوچک را از آنچه در داخل ایران میگذرد دیدید. پایداری ملتی که در برابر ظلم ایستاده است. ولی همچنین شما با وحشیگریهای رژیم ایران روبهرو شدید.
اما من فکر میکنم آنچه مهمتر است، پایداری، مقاومت و ایستادگی مردم ایران است که امروز شاهد آن بودید.
نام من زلال است و در ایالاتمتحده بهدنیا آمدم و بزرگ شدم. اما من از همان اوایل زندگی از اوضاع ایران آگاه شدم، بهخصوص بهاین دلیل که پدرم که نویسنده برجستهیی بود، زمانی که من هفت سال داشتم توسط رژیم ایران کشته شد و این، نگاه من را بهزندگی تغییر داد.
بعدها، در حالی که در کنگره کار میکردم و چند هفته قبل از رفتن بهکالج، تصمیم گرفتم به مقاومت ایران بپیوندم و بهاشرف رفتم. امروز در اینجا ما برخی از ساکنان اشرف و زندانیان سیاسی سابق و خانوادههای قربانیان رژیم ایران را همراه خود داریم.
و من میخواهم بهسرعت تعدادی از آنها را بهشما معرفی کنم. میخواهم با دوست عزیزم دامونا شروع کنم، دامونا یکی از معدود کسانی است که بدون چشمبند، بندهای زندان و اتاقهای شکنجه را دیده است، زیرا او در کودکی همراه با والدینش بهزندان برده شده و ماههای زیادی را در زندانهای ایران سپری کرده است.
بعدها پدرش در قتلعام سال۶۷ اعدام شد. اما بهرغم بزرگشدن در سوئد، دامونا تصمیم گرفت بهجنبش بپیوندد و به مقاومت پیوست تا اینکه روزی برسد که هیچ کودکی مجبور نشود با سرنوشتی که او داشت روبهرو شود. ما امروز در اینجا افرادی را داریم مانند خدیجه برهانی.
گاهی رژیم ایران خانوادهها را بهطور کامل نابود کرده است، خانوادهٴ خدیجه برهانی از این خانوادههاست.
هر ۶ برادر او بهدلیل حمایت از سازمان مجاهدین توسط رژیم اعدام شدند. خود او در سن ۱۲سالگی بهزندان افتاد و ۸ماه را پشت میلههای زندان گذراند. من فکر میکنم همه، اینجا داستانی برای گفتن دارند. اینجا با خودمان ناصر خادمی را داریم. ناصر ۱.۵ساله بود که سپاه بهخانه آنها در تهران حمله کرد. در آن حمله پدر و مادرش هر دو کشته شدند و خودش نیز مجروح شد.
در ۲۰سالگی تصمیم گرفت تحصیلاتش را رها کند و به مقاومت پیوست. اینجا شقایق را داریم. وقتی در سنین کودکی بود پدرش دستگیر شد و متأسفانه اوج دوران کودکی او ملاقات با پدرش پشت میلههای زندان بود. اما در سن ۱۱سالگی حتی این امکان از او سلب شد، زمانی که پدرش اعدام شد. در سال۲۰۱۱ در حمله بهاشرف خواهرش با شلیک مستقیم از فاصله نزدیک کشته شد.
و این چند روز پس از تولد ۲۰سالگی خواهرش بود. اما شقایق امروز آن مشعل را حمل میکند. همچنین میخواستم به طوبی میرزایی اشاره کنم که فکر میکنم خانواده آنها نمونهیی از نحوه اجرای مجازاتهای دستهجمعی توسط رژیم ایران است. ۱۴عضو خانواده میرزایی بهدلیل حمایت از سازمان مجاهدین اعدام شدند که ۷تن از آنها در قتلعام۶۷ اعدام شدند.
ما همچنین با خودمان آقای رضا هفتبرادران را داریم. او تهیهکننده فیلم و یک زندانی سیاسی سابق است. دختر کوچک او صبا در زندان اوین بهدنیا آمد. او توانست با فرستادن او بهآلمان از جان او محافظت کند. اما چند سال بعد، صبا تصمیم گرفت بهجنبش (مقاومت) بپیوندد و بهاشرف بازگشت.
در ۱۹فروردین۱۳۹۰، او در حال فیلمبرداری از حمله نیروهای عراقی بهاشرف بود که مورد اصابت گلوله قرار گرفت. نیروهای عراقی بهدستور رژیم ایران بهرضا گفتند که یا از سازمان مجاهدین جدا میشوی یا ما بهاو (صبا) رسیدگی پزشکی نمیکنیم و او جان خواهد باخت. اما صبا این حرف را رد کرد و گفت: تا آخرش میایستیم.
و این جملهیی بود که هیچکس هرگز فراموش نمیکند. همانطور که میبینید، در اشرف افرادی از همه نسلها و قومیتها حضور دارند. اما فکر میکنم یکی از برجستهترین آنها احتمالاً مادر هاجر است. مادر هاجر ۸۴ساله و اهل کردستان ایران است. دو پسر مادر هاجر توسط رژیم ایران اعدام شدند.
آنها هر دو معلم بودند؛ و او الآن اینجا بهمبارزه همراه با سه فرزند دیگرش ادامه میدهد.
فکر میکنم اگر بخواهم همه را معرفی کنم، بهخودی خود یک حماسه خواهد بود و میدانم که وقتمان تنگ است. بنابراین با این گفته، و بدون هیچ تأخیر بیشتر، بسیار قدردانم از اینکه میتوانیم گفتگوی شما را بشنویم. خیلی ممنون.
مارک شورت ـ رئیس دفتر معاون رئیسجمهور
مارک شورت: ممنون از اینکه ما را دعوت کردید. اسم من مارک شورت است. افتخار خدمت بهعنوان رئیس ستاد ایشان در کنگره را داشتم و همچنین زمانی که او معاون رئیسجمهور ایالاتمتحده بود. و این واقعاً مایه افتخار ماست که اینجا هستیم.
ما این فرصت را داشتیم که (از موزه) بازدید کنیم و برخی از داستانهای واقعاً غمانگیز را بشنویم؛ اما درعینحال، واقعاً بسیار انگیزه گرفتیم از شجاعت افراد بسیاری در اینجا که یا خودتان رنج کشیدهاید یا خانوادههایتان توسط رژیم حاکم قتلعام شدهاند. بنابراین در حین گفتگویمان، کمی در مورد آن صحبت خواهیم کرد.
من فقط با چند سؤال دیگر شروع میکنم، برای کمک بهمعرفی معاون رئیسجمهور بهشما و برخی از سیاستهایی که در دوران دولت ترامپ-پنس دنبال میشد. ولی موضوعی میخواهم با آن شروع کنم، اگر اجازه بدهید این است: آقای معاون رئیسجمهور، شما گفتید که ما در مورد این مکان زیاد شنیدهایم، اما اینکه خودتان اینجا باشید و بازدیدهایی که داشتید چه معنا و مفهومی برای شما دارد؟ و دیدن درد و رنجی که اتفاق افتاده است؟
این موضوع مهمی برای شما از همان روزهای اولیه بهعنوان یک نماینده جمهوریخواه کنگره آمریکا بود. چرا برای شما مهم بود که در کنار مردم ایران بایستید که تحت دیکتاتوری و شکنجههایی که قبلاً توسط خمینی بر آنها تحمیل شده بود بودهاند؟
مایک پنس: ممنونم مارک و ممنون که با من سفر کردی. احتمالاً همهٔ شما این واقعیت را قبول دارید که هر کس فقط بهاندازه افرادی که همراه او هستند خوب است؛ و من و کارن پنس این نعمت را داشتیم که با مارک شورت کار کنیم، نه تنها در کاخ سفید، بلکه در کنگره. و من میخواهم از شما بهخاطر تعهدتان بهآزادی تشکر کنم.
مارک، من فکر میکنم میتوانم از جانب خودم و همسرم صحبت کنم و میخواهم بهشما بگویم که امروز عمیقاً متأثر شدیم.
دیدار با افرادی که در ایران سختیها و رنجهای بسیاری را از سر گذراندهاند. دیدن آن در یک موزه، اما همچنین با جابهجایی در اینجا در اشرف۳ از یک سمت موزه بهسمتی دیگر. زیرا همانقدر که این داستانها که سالیان شنیدهام دلخراش است و اکنون اینجا بهتصویر کشیده شده و این افتخار را داشتهام که با تلاشهای سازمان مجاهدین، روبهرو بشوم، تلاشهای مقاومت، تعهد آزادی برای مردم ایران، عمیقاً الهامبخش است. و من با الهام بیشتر از این و با اطمینان بیشتر از پیش بهاین موضوع از اینجا خواهم رفت که آینده ایران، آزادی است.
شما بهاین واقعیت اشاره کردید که من بهکاری که دولت ترامپ برای منزویکردن رژیم استبدادی در تهران انجام داد بسیار افتخار میکنم؛ اینکه علیه کسانی که مرتکب خشونت میشوند، نه تنها علیه مردم ایران، بلکه در سراسر منطقه، اقدام کرد.
اما من با خضوع تمام میگویم، همانطور که میدانید، تازه با این موضوع آشنا نشدهام. بهعنوان عضو کنگره، در کمیتهیی که بهعنوان کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان شناخته میشود، خدمت کردم و در آنجا بود که بهعنوان عضو زیرکمیته خاورمیانه از تلاشهای اعتراضی که در جریان بود آگاه شدم و بهیاد دارم که در سال۱۳۸۸ خیابانها مملو از جمعیت بود.
و بسیار این بسیار الهامبخش بود که ببینیم چطور مردم در پی آن انتخابات تقلبی بیرون آمدند و خواستار دموکراسی مشروع در ایران شدند. اما در تمام این مدت، یک دولت جدید در آمریکا که در آن زمان تنها یک سال بر سر کار بود، سکوت پیشه کرد و بنابراین من، بهقول ما در آمریکا، دستم را بهآن سوی راهرو (حزب دیگر) دراز کردم. من، با یکی از اعضای دموکرات کنگره شریک شدم.
ما قطعنامهیی ارائه کردیم، زیرا در حالیکه کاخسفید در حمایت از مردمی که در ایران بهخیابانها آمد بودند سکوت پیشه کرده بود، میدانستم که مردم آمریکا احساس دیگری دارند و میخواهند صدایشان شنیده شود. و مجلس نمایندگان قطعنامهیی را تقریباً بهاتفاق آرا تصویب کرد. و هرگز فراموش نمیکنم که سناتور فقید جان مککین و دوست ما سناتور جو لیبرمن همان قطعنامه را در سنا ارائه کردند که بهاتفاق آرا تصویب شد. و دو روز بعد، دولت اوباما ظاهر شد و از مردمی که برای دموکراسی در ایران ایستاده بودند، حمایت کرد. بنابراین من مفتخرم و احساس خضوع میکنم که رهبری آن تلاش را در کنگره برعهده داشتم. و این یک افتخار بزرگ برای من بود که تجربه دیدن تلاشهای شما را برای آزادی در دوران معاونت ریاستجمهوری ایالات متحده از راه دور داشته باشم.
اما من میتوانم به تکتک شما اطمینان بدهم که مردم آمریکا در کنار مردم ایران و تعهد آنها بهآیندهیی آزاد و دمکراتیک قرار دارند. من بهاین ایمان دارم.
مارک شورت: آقای معاون رئیسجمهور شما اغلب در اظهاراتتان بیان میکنید که ضعف باعث شرارت میشود و اینکه وقتی آمریکا از خود قدرت نشان میدهد، چه معنایی برای جهان دارد.
مایک پنس: مارک، من قطعاً معتقدم که ضعف باعث برانگیختن شر میشود، اما آرامش از طریق قدرت حاصل میشود. و در طول دولت ترامپ و پنس، ما تمایل خود برای استفاده از قدرت آمریکا و هدایت متحدان آمریکا با هدف آزادی را نشان دادیم.
و توافقات تاریخی ابراهیم که در روزهای آخر دولت ما بهوجود آمد، گواه این بود که وقتی شما در کنار متحدان خود میایستید، زمانی که ما در کنار اسراییل ایستادیم، زمانی که در کنار کشورهای کلیدی عربی ایستادیم، توانستیم متحد شویم و ایران را بیش از هر زمان دیگری منزوی کنیم.
ما آنچه را که بهآن کارزار فشار حداکثری میگویند آغاز کردیم. ما نه تنها از توافق اتمی با (رژیم) ایران خارج شدیم، بلکه تحریمهای اقتصادی بیشتری را نیز اعمال کردیم و اثر نهایی آن، بهاعتقاد ما، بخشاً بهتوافق ابراهیم انجامید. و برای آن منطقه از جهان روشن میکرد که ما نفوذ شرورانه (رژیم) ایران و یا وحشیگری رژیم نسبت بهمردم را تحمل نخواهیم کرد.
ما همچنین تمایل خود را برای استفاده از قدرت آمریکا برای دفاع از منافع خود نشان دادیم. زمانی که رئیسجمهور ترامپ تصمیم گرفت فرمانده نیروی قدس را از میان بردارد، من آنجا بودم. و معتقدم اکنون که قاسم سلیمانی از میان رفته است مردم ایران و جهان امنتر هستند؛ ما امروز اینجا جمع شدهایم، من با نگرانی میلیونها آمریکایی شریک هستم که در حالیکه ما اینجا در اشرف۳ ملاقات میکنیم، دولت فعلی در وین بر سر میز مذاکره برای دادن امتیازهای بیشتر برای ترغیب رژیم تهران بهورود مجدد به توافق اتمی با (رژیم) ایران است.
ما معتقدیم که این کار اشتباه و خطرناک است. میخواهم بگویم بر اساس بهترین اطلاعاتی که دارم و منابعی که بهآنها اطمینان دارم، آخرین کاری که امروز باید انجام دهیم این است که منابع بیشتری برای این رژیم فراهم کنیم. من معتقدم که رژیم حاکم بر تهران در وضعیت وخیمی قرار دارد. بهنظر من اینرا در آنچه امروز در سپاه میگذرد، میشود دید.
زمان بسیار خوبی است، از بابت بیثباتبودن رژیم. و وقتی درباره فعالیتهای مستمر در خیابانهای ایران میشنوم، اکنون بیش از هر زمان دیگری، آمریکا باید در کنار مردمی بایستد که آرزوی آزادی در ایران را دارند و برای آن خطر میکنند و من صدایی برای آنها خواهم بود. بهشما قول میدهم.
مارک شورت: در همین راستا، رئیسی بهخاطر دست داشتن مستقیم در قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال۱۳۶۷ بدنام است. و بسیاری از کسانی که خانوادههایشان قربانی آن قتلعام شدند، امروز در اینجا حضور دارند و امشب نیز حضور خواهند داشت. اکنون که او بهریاستجمهوری رسیده، بهطور مداوم گزارشهایی دریافت میکنیم حاکی از اینکه کانونهایشورشی در حال رشد هستند، چه از نظر تعداد و چه از نظر تکرر اعتراضاتشان چگونه میتوانیم تشخیص بدهیم که تغییر باید از درون باشد؟ و درعینحال چگونه میتوانیم بهعنوان ایالاتمتحده از بیرون تشویقکننده باشیم تا این نوع فعالیتها را تشویق کنیم؟
مایک پنس: خب، اجازه بدهید قبل از هر چیز بگویم، من فکر میکنم گزینش رئیسی شاهدی بر رژیمی در تهران است که احساس میکند آسیبپذیر است. رئیسی مجرم در نسلکشی است، و معتقدم که روزی مورد حسابرسی قرار خواهد گرفت. اما اینکه بهعنوان رئیسجمهور ظاهری (رژیم) ایران منصوب شود، شخصی با چنین گذشته تیره و تاری، بهمن نشان میدهد که این رژیمی است که میداند روزهایش به شمارش افتاده است و اکنون بهدنبال ارسال پیامی مبتنی بر ارعاب و ترس از تقریباً بالاترین سطوح حکومت بهسوی مردم است.
اما جای تعجب نیست، همانطور که در سنت اعتقادی ما ثبت شده است، در همهٔ دورانهای فشار و سرکوب علیه مردم با ایمان، چیزها رشد میکنند. و من عمیقاً الهام گرفتهام، زیرا بهنظر میرسد بهسختی ممکن است که رژیم بتواند وحشیانهتر عمل کند. اما در حالی که رژیم ناامیدتر بهنظر میرسد و تحت (ریاستجمهوری) رئیسی بهسرکوب ادامه میدهد، چیزی که جهان شاهد آن است این است که اینجا در اشرف۳ و جامعه بزرگ ایرانیان مقیم آمریکا، با صدای بلندتر اعلام میکنند که مقاومت روز بهروز قویتر میشود؛ همانطور که رژیم روز بهروز ضعیفتر میشود.
و اولین کاری که باید انجام بدهیم این است که بلافاصله از هر گونه مذاکره بیشتر با (رژیم) ایران در وین برای از سرگیری توافق اتمی خارج شویم. ما باید متوقفش بکنیم و از این کار دست برداریم و روشن سازیم که هیچ امتیازی وجود نخواهد داشت. هیچ تخفیفی در تحریمها وجود نخواهد داشت و آمریکا و جهان آزاد هرگز اجازه نخواهند داد (رژیم) ایران بهسلاح اتمی دست یابد.
مارک شورت: معلوم است که این جمعیت و کسانی که در اینجا ساکن هستند، از کشور خود تبعید شدهاند. بسیاری برای آلترناتیو فعالیت میکنند و در اکتبر سال گذشته، در یکی از سخنرانیهایتان برای جوامع ایرانیان مقیم آمریکا گفتید: «یکی از بزرگترین دروغهایی که رژیم حاکم بهخورد جهان داده این است که هیچ آلترناتیوی برای وضعیت موجود وجود ندارد. حال آنکه یک آلترناتیو وجود دارد که بهخوبی سازمانیافته، کاملاً آماده، کاملاً واجد شرایط و برخوردار از حمایت مردمی است که نام آن سازمان مجاهدین است. سازمان مجاهدین متعهد بهدموکراسی، حقوقبشر و آزادی برای تمامی شهروند ایرانی است و توسط یک زن فوقالعاده رهبری میشود؛ خانم رجوی الهامبخش جهانیان است و برنامهٔ ۱۰مادهیی او برای آینده ایران تضمینکننده آزادی بیان، آزادی اجتماعات و آزادی برای همه ایرانیان است که رهبران منتخب خود را انتخاب کنند.
چه تضمینی میتوانید بهاین جمعیت بدهید که روزی آرزوهایشان برای یک ایران آزاد، مبتنی بر جدایی دین و دولت و دمکراتیک محقق شود؟
مایک پنس: خب اولاً، من با فروتنی میگویم مفتخرم که فرصت ملاقات با مریم رجوی و حضور در اینجا در اشرف۳ را دارم. زیرا این یکی از دروغهای بزرگ امروز در صحنهٴ جهانی است که هیچ آلترناتیوی وجود ندارد. همهٔ شما میدانید که مقاومت واقعی است، مردم را در سراسر جهان سازمان میدهد و سازمان مجاهدین پیشتاز یک ایران آزاد است.
اما از نظر تضمین که قسمت آخر سؤال شما بود، سیمون بولیوار یک مبارز بزرگ آزادی در آمریکای جنوبی و آمریکای لاتین بود. او گفت: «کسانی که خواهان برخورداری از آزادی هستند سرانجام آزاد خواهند شد». و او یک مدافع بزرگ دموکراسی و آزادی بود. و وقتی من بهتمام چهرههای شما نگاه میکنم و بهسرگذشتهای غمانگیز خانوادههای شما فکر میکنم، میبینم که اینها فقط عزم شما را جزمتر کرده است. وقتی بهاین فکر میکنم که دخترتان را در سال (۱۹۸۸) از دست دادهاید، وقتی بهاین فکر میکنم که خانواده و پسرانتان را از دست دادهاید، ولی با دیدن شما در اینجا و اینکه چطور این دلشکستگیها را بهچشماندازی برای آزادی در آینده تبدیل میکنید،
از اطمینان خاطری بیش از همیشه برخوردار میشوم. ولی در نهایت، مارک، همانطور که شما گفتید، مانند همه افراد در اینجا، ما انسانهای با ایمانی هستیم. برای من و کارن، ایمان نقطه مرکزی خانواده ما است و همیشه خواهد بود. و در سنت اعتقادی ما، آیهیی وجود دارد که بهسادگی میگوید روح خداوند در هر کجا که باشد، در آنجا آزادی وجود دارد. بهاین معنی که وقتی آزادی را هدف خود قرار میدهیم، آرمان او را در زمین، از آن خودمان میکنیم و این یعنی آزادی همیشه پیروز است.
پنس: و من بههمه دوستانمان در اینجا در اشرف میگویم که فکر میکنم تغییر در آمریکا در راه است؛ پنج ماه دیگر رخ خواهد داد و من معتقدم دو سال و نیم دیگر محقق میشود.
و هنگامی که این تغییر رخ دهد، خواهید دید که آمریکا بهتعهد آزادی باز میگردد؛ آزادی ما و آزادی مردم آزادیخواه در سراسر جهان.
بگذارید بهشما اطمینان بدهم، هر آنچه دولت فعلی آمریکا در نظر داشته باشد، مردم آمریکا قوی هستند و من از صمیم قلب معتقدم که مردم آمریکا با مردم ایران هستند و تا تحقق آزادی شما، در کنارتان خواهند ایستاد.
مارک شورت: متشکرم آقای معاون رئیسجمهور. از همه شما سپاسگزاریم که درهای خانه خود را بهروی ما باز کردید. از شجاعت شما متشکرم.
بسیار از شما متشکرم.
مایک پنس: ممنون از همگی، خدا شما را حفظ کند.