بروز خفگی مالی و اقتصادی برای دیکتاتوری ولی فقیه بحدی است که رژیم آخوندی را ناچار نموده تا روزانه بدنبال پیدا کردن شیوه و راهکارهای گوناگون با هدف دور زدن تحریم های خرد کننده بانکی، مالی، تجاری و نفتی باشد.
تازه ترین نمونه برای این واقعیت نیز درخواست آخوند جلاد ابراهیم رئیسی برای عضویت رژیم در « پیمان تجاری » موسوم به بریکس است. بنابردادههای بینالمللی، این پیمان که برای نخستین بار از طریق پنج کشور چین، روسیه، هند ، برزیل و آفریقای جنوبی در سال ۲۰۰۹ میلادی پایه گذاری گردید ، اکنون در روند خود نه تنها قریب ۴۰ درصد جمعیت جهان بلکه ۲۴ درصد از تولید ناخالص داخلی و ۱۶ درصد از تجارت جهانی را در اختیار داشته و نزدیک به یکسوم مساحت دنیا را در برگرفته است.
به یقین اقدام اخیر رژیم آخوندی مبنی بر درخواست عضویت در این پیمان تجاری نخست ریشه در وجود تنگناها و بحران های موجود برای خامنه ای را دارد. بدین سان دیکتاتوری ولی فقیه که اکنون بدلیل تحریم های سنگین و تبعات ناشی از آن ، از مجموعه مناسبات اقتصادی، مالی و تجارت جهانی « اخراج » گردیده ، مناسب ترین راهکار برای رسیدن به « درآمد های نفتی» را در ورود به پیمان هایی مانند « شانگهای » و یا « بریکس » جستجو میکند.
همچنین وجود « بانک توسعه نوین » در این پیمان که خود دارای « سامانه پرداختی » می باشد ، به یقین مناسب ترین جایگزین برای « سوئیفت » بوده که اکنون بدلیل وجود تحریم های بانکی، دیکتاتور هایی مانند خامنه ای از مزایای آن بدور مانده اند.
درخواست عضویت رژیم آخوندی در این پیمان تجاری در حالی است که اقتصاد بشدت ضربه خورده ایران با مجموعه ای از ابر بحران ها بویژه سقوط تولید، بحران تورم، افت ارزش پول ملی و گرانی سرسام آور، بیکاری گسترده ، فقر و فلاکت روبه رشد دست و پنجه نرم میکند.
این وضعیت برای دیکتاتوری ولی فقیه در حالی است که دیگر اعضاء این پیمان تجاری نه تنها از ثبات اقتصادی و نظم مالی قوی برخوردار میباشند ، بلکه از ظرفیت های عظیم گوناگون مانند « نیروی کار ، توانمندی و دانش علمی و اقتصادی و تولید ی» و همچنین « واحد پول » قوی برخوردار هستند.
براین منطق از هم اکنون می توان آینده زار و بی رمقی را برای رژیم آخوندی از فردای قبول عضویت در پیمان بریکس، پیش بینی نمود، زیرا تنها چیزی که خامنهای در این پیمان میتواند عرضه نماید، همان منابع ملی کشور یعنی حراج نفت و گاز می باشد.
براین منطق بسیاری از کارشناسان براین باور هستند که هدف غایی دیکتاتوری ولی فقیه برای ورود به چنین پیمانهایی همان دور زدن تحریم ها و فروش نفت و بدست آوردن منابع مالی جدید میباشد.
منابع مالی جدید نیز در رژیم آخوندی به معنای رساندن « خون تازه » به بدنه نحیف و ضربه خورده ارگان های نظامی، امنیتی و تروریستی و یا ادامه پروژه های مخرب اتمی و موشکی و کشور گشایی در منطقه میباشد، امری که طی یک دهه گذشته بیش از سه چهارم منابع مالی حکومت را به مانند سیاهچاله ای در خود بلعیده است.
دراین رابطه خبرگزاری حکومتی ایسنا (۸تیر ۱۴۰۱) در گزارشی اعتراف کرده است : « در راستای مقابله با تحریمهای غرب نیز به درخواست روسیه، کشورهای بریکس - برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی - در حال ایجاد یک ارز جهانی جدید بر اساس سبدی از ارزهای کشورهای عضو هستند».
دیگر مطالب گزیده ها را اینجا مطالعه کنید