زد و بندهای پنهانی با دیکتاتوری وی فقیه باهدف تبادل اسدالله اسدی، دیپلمات تروریست آخوندی، در روند منطقی خود و به یمن هوشیاری مقاومت ایران اکنون به افتضاحی بین المللی برای متولیان سیاست مماشات و استمالت تبدیل گردیده است.
واقعیت در این میان آن است که اگر این هوشیاری نمیبود و اگر عنصر بیتفاوتی و بیعملی در این آلترناتیو سیاسی، با امید به اینکه «انشاالله گربه» است، عمل میکرد، اکنون سردسته تروریستهای در اروپا را باسیاست «چراغ خاموش» و در یک هواپیمای شخصی به رژیم آخوندی مسترد کرده بودند.
سابقه امر برای چنین «زد و بند» هایی را نیز پیشتر در خاک اروپا و در چندین نوبت تجربه کرده بودیم. سخن از نقض تمامی پرنسیپها و وجود سیاستی است که در پشت آن منافع حقیر اقتصادی و مالی نهفته و جان انسانها و تمامی ارزشهای جهانشمول مانند حقوق بشر، دمکراسی، حاکمیت قانون و یا مبارزه با تروریسم عامدانه زیر پا گذاشته میشوند.
نمونه اخیر این سیاست مخرب را ما طی هفته گذشته و برای چندمین بار در بلژیک در حال تجربه هستیم. بهیقین به صحنه آمدن جامعه جهانی، نیروهای دمکرات و انساندوست، قربانیان ترور، شاکیان اصلی در این پرونده، اشرفیان و یاران مقاومت ایران و بازماندگان تمامی جنایات رژیم آخوندی نقش تعیین کنندهای برای برهم زدن این توطئه شرم آور و ضد انسانی ایفا نمودهاند.
در این رابطه خانم مریم رجوی ضمن قدردانی به خاطر تمامی تلاشها، ازجمله بر «کارزار جهانی و تظاهرات و اعتراضهای هموطنان در بلژیک، اتریش، فرانسه، سوئد، آمریکا، آلمان، نروژ، ایتالیا، کانادا، هلند، دانمارک، انگلستان، استرالیا، رومانی و لوکزامبورگ را ستود و آنها را عامل تعیینکننده روشنگری و برانگیختن افکار عمومی علیه زد و بند دانست و بر ضرورت ادامهٔ آنها تأکید» کردهاند.
اما گذشته از این واقعیات، اکنون باید از متولیان این سیاست مخرب که همواره بهعنوان چوب زیر بغل برای اهداف شوم رژیم آخوندی عمل کرده، پرسید، آیا زمان آن فرانرسیده تا سران دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران، بهویژه شخص خامنهای و آخوند جلاد ابراهیم رئیسی را به دست عدالت بسپارید؟
نیازی به آوردن ادله برای این راهکار حقوق بشری نیست، کافی است تا نیمنگاهی به پرونده خونین جنایات، ترور، گروگانگیری، سرکوب و تمامی ۶۳ قطعنامههای صادره از سوی سازمان ملل متحد بیاندازیم، تا شاید به این ضرورت پی ببریم.
بازگشودن پرونده خونین نقض حقوق انسانی و بهویژه تروریسم افسارگسیخته حکومتی و یا گروگانگیری از سوی رژیم آخوندی، کمک بزرگی به صلح و آرامش در سراسر جهان خواهد نمود. برای این روند قضائی نیز بهاندازه کافی مدرک، شاهد و بازماندگان قربانیان از آمریکا گرفته تا اروپا، آفریقا و آسیا وجود دارند که کمک بزرگی برای پیشبرد آن خواهند کرد.
لذا باید تأکید کرد که این منطق حقوق بشر امروزی است تا سران فاسد و جنایتکار و دیکتاتورهایی مانند خامنهای را به دست عدالت بسپارد. در این راستا بجای ارائه لایحه برای «بندوبست»، بجای دادن امتیاز به دیکتاتوری ولیفقیه، بجای استرداد سردسته تروریستها در خاک اروپا و بجای بازنمودن جا پای هیولا و بانکدار تروریسم جهانی، کافی است تنها به کنوانسیونها و عهدنامههای بینالمللی که هموار مورد تأکید کشورهای آزاد و دمکراتیک میباشند، سری بزنیم.