طی هفتههای اخیر شاهد افزایش سرکوب از سوی دیکتاتوری ولیفقیه بهویژه علیه زنان، دگراندیشان، گسلهای فرهنگی و اجتماعی میباشیم.
در این راستا، بهیقین این حجم عظیم از ردیه نویسی و دستورالعملهای حکومتی در سه دهه گذشته بیسابقه بوده است. در این رابطه اکنون این سؤال مطرح است که چرا خامنهای در دوران پایانی حکومت مطلقه خود به سیم آخر زده و بدینسان به جامعه دردمند ایران با انواع تمهیدات، بگیروببندها و فشارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی اعلانجنگ داده است؟
بهیقین پاسخ به این سؤال چندان مشکل به نظر نمیرسد، در یککلام وجود بحرانهای عمیق و لاینحل که در منطق خود به عبور جامعه از کلیت نظام آخوندی راه برده، اکنون ولیفقیه ارتجاع را با بروی کار آوردن آخوند جلاد ابراهیم رئیسی، بر آن داشته تا بهمانند دوران پایانی شاه، شمشیر سرکوب علیه جامعه را از رو ببندد.
از منظر دیگر نیز باید اشاره نمود که رژیم آخوندی اکنون با دو ابر بحران «داخلی و بینالمللی» روبرو است که بهیقین زمان برای حلوفصل آن دیگر گذشته است.
لذا ولیفقیه زهر خورده و طلسم شکسته تنها راهکار را بهمانند تمامی دیکتاتورها در پایان عمر ننگین خود در افزایش گروگانگیری، تنش و آشوب با دنیای خارج و در داخل با فشار، دستگیریهای کور، راهاندازی انواع و اقسام گشتهای پلیسی و امنیتی و هرچه بیشتر محدود نمودن فضای تنفسی، بهویژه علیه بانوان آزاده در میهنمان جستجو میکند.
در این رابطه دبیرخانه شورای ملی مقاومت در یک روشنگری تأکید کرده است: «سر دژخیم محسنی اژهای رئیس قضاییه جلادان در یک فراخوان آشکار به تشدید اقدامات سرکوبگرانه امروز گفت: «برخی از دشمنان قسمخورده نظام... به دنبال ترویج ابتذال و بیعفتی و بیحیایی در جامعه هستند و پیگیری این موضوع نیاز به کار اطلاعاتی دارد. دادستانها، ضابطین و سیستم اطلاعاتی... . در برابر افراد متجاهل به گناه و جرم در انظار عمومی اقدامات قانونی لازم را ترتیب دهند».
براین منطق از هر منظر که به رویدادهای اخیر در جامعه بنگریم، منطقاً به این نتیجه خواهیم رسید که خامنهای به دلیل وجود بنبستهای مرگبار و وجود رعشه سرنگونی، نیاز شدیدی به اعمال فشار بر جامعه پویای ایران را دارد.
همچنین ابعاد این سیاستهای ضد انسانی و سرکوبگران به حدی است که حتی صدای نزدیکترین رسانههای حکومتی را نیز به آسمان بلند کرده است. نمونتا روزنامه حکومتی شرق (۲۰ تیر ۱۴۰۱) در مطلبی اعتراف میکند: «در روزهای گذشته بحث حجاب و گشتهای ارشاد در سراسر کشور افزایش چشمگیری داشته و حتی دستورالعملهایی مبنی بر ارائهندادن خدمات بانکی و اداری و... به زنان کمحجاب صادر شده است. تصمیماتی که در مقابل آن این موضوع مطرح میشود که مشکل این روزهای ما نه «حجاب زنان»، بلکه مشکلات معیشتی و اقتصادی است».
بدینسان مشخص میشود که راهاندازی خط جدید سرکوب در سراسر کشور ازجمله با هدف سرپوش گذاشتن بر بیبضاعتی و ناتوانی رژیم و بهویژه دولت نحس سیزدهم برای حلوفصل بحرانهای اقتصادی در کشور است.
خامنهای با این سرپوش تلاش دارد تا از ادامه خیزشهای اجتماعی بهویژه از سوی اقشار ضربه خورده و تهیدست جلوگیری به عمل آورد. حضور گسترده بسیج سرکوبگر در کوچه و خیابانها، راهاندازی دور جدیدی از گشتهای گوناگون در معابر، ادارات، بانکها و مراکز عمومی، دانشگاهها و حتی مراکز درمانی و خدماتی ترجمان این هراس و دلهره ولیفقیه از روزگار سیاه برای حکومت ش میباشد
برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید