بهیقین موضوع فرار مغزها و نخبگان از کشور ریشه در واقعیتی بنام نبود چشمانداز برای آیندهای بهتر, وجود سرکوب گسترده، قوانین ارتجاعی و مجموعهای از بحرانهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، قومی و یا نبود ظرفیتهای شغلی در دیکتاتوری ولیفقیه را دارد.
درحالیکه تا چندی قبل این روند صرفاً به افراد فارغالتحصیل، خبره و نخبه محدود میگردید، اما طی یک سال گذشته و بهویژه با بروی کار آوردن آخوند جلاد ابراهیم رئیسی شاهد هستیم که موضوع فرار از حاکمیت ننگین آخوندی دیگر از فرد گذشته و اکنون بهطور دستهجمعی و به «شرکتها و مؤسسات» نیز سرایت کرده است.
در این رابطه رئیس جهاد سرکوبگر در دانشگاهای کشور ضمن اعتراف به رشد این روند ازجمله گفته است: «سالهای پیش هنگامیکه یک جوان نخبه تحصیلات خود را به پایان میرساند، به یکی از کشورهای پیشرفته مهاجرت میکرد و ممکن بود دراینبین چند دوست خود را نیز برای مهاجرت تشویق کند اما هماکنون یک شرکت دانشبنیان به ترکیه یا امارات مهاجرت میکند». (خبرگزاری حکومتی ایرنا ۲۸ تیر ۱۴۰۱)
دانشبنیان نیز همان پایهگذاری علمی و نوآوری است که در منطق خود و درصورتیکه بر بستری ملی، مردمی و با مدیرت دلسوز بنا گردد، میتواند به تولید علم، صنعت، اقتصاد، رشد و شکوفایی در هر جامعهای ختم گردد.
متأسفانه به دلیل وجود رژیم نحس آخوندی و به دلیل عقبماندگی فکری و عقیدتی آخوندهای حاکم، این بخش حیاتی ضربات جبرانناپذیری را طی چهار دهه گذشته دریافت کرده است، بطوریکه وضعیت اکنون به گونه است که اگر روزی، روزگاری منابع نفت و گاز ایران روبه پایان برسد، دیگر تهیه نان شب نیز برای میلیونها ایرانی غیرممکن خواهد بود.
براین منطق از دید خامنهای «دانشبنیان» نیز صرفاً ترجمان مونتاژ سلاح، موشک و تجهیزات نظامی قراضه است که از طریق آن سیاستهای مخرب خود درزمینهٔ صدور تروریسم، جنگهای نیابتی و بنیادگرایی را دنبال میکند.
همچنین ابعاد بحران فرار مغزها در ایران به حدی است که برای نمونه صندوق بینالمللی پول در گزارش سال ۲۰۰۹ خود اعلام کرده است ایران به لحاظ مهاجرت نخبگان، در میان ۹۱ کشور درحالتوسعه یا توسعهنیافته جهان، مقام نخست را داراست. بر اساس این ارزیابی «۹۶ درصد از اختراعهای ثبتشده توسط متولدین ایران بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ توسط ایرانیان مقیم خارج از کشور ثبت شده است». (دانشنامه ویکی پدیا).
این کارگزار بسیجی در دانشگاههای کشور ضمن اعتراف به این واقعیت میافزاید: «در حال حاضر در این زنجیره در کشورمان اتصال اندیشه به علم و همچنین اتصال فناوری به نوآوری فعال نیست و کار نمیکند».
بهیقین ریشه برای این واقعیت در سوء مدیریت، غارت و فساد سازمان دادهشده حکومتی با ابعاد دزدیهای نجومی از منابع ملی و داراییهای کشور نهفته است. همچنین نگاه آخوندهای حاکم به علم و دانش، نگاهی متحجرانه و عقبمانده است. پدر فکری این دیدگاه نیز خمینی ملعون است که بهصراحت گفته بود «الاغ هم زیربنای همهچیزش اقتصادش است».
از سوی دیگر باید به سیاست سرکوب و نبود آزادی در رژیم آخوندی اشاره نمود که خود مهمترین دلیل برای فرار مغزها میباشد. نیمنگاهی به زندانهای کشور و وجود خیل بزرگی از زندانیان سیاسی نخبه و فرهیخته، وجود شبکههای امنیتی در دانشگاهها و مراکز علمی کشور بهیقین مهر تائیدی براین واقعیت میباشد.
برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید