گزیده‌یی از سخنرانی خانم مریم رجوی در اجلاس شورای ملی مقاومت ایران

 

دوره یک‌ساله پس از اجلاس قبلی شورا تا اجلاس حاضر با گسترش جبهه‌های رزم و تلاش مقاومت و ارتقای فعالیت‌ها و موضع تنها جایگزین دمکراتیک برجسته می‌شود.

در دوره یک‌ساله ۳۰خرداد ۱۴۰۰ تا ۳۰خرداد ۱۴۰۱ نیروی سازمان‌یافته‌ مقاومت در رویارویی با فاشیسم دینی که در چارچوب کانون‌های شورشی و شوراهای مقاومت مردمی فعالیت می‌کنند، گسترش چشمگیری داشته و شمار عملیات اختناق شکن کانون‌های شورشی به‌ بیش از ۲۳۰۰ مورد رسیده است.
این دوران مصادف است با ریاست جمهوری جلاد ۶۷. دورانی که رژیم آخوندی در محاصره بحران‌های داخلی و خارجی به اعدام و سرکوب هر چه بیشتر و ضرب و شتم وحشیانه زنان روی آورده است.
اعدام‌های ثبت شده در دوره ریاست رئیسی دست کم ۵۲۰ مورد و بسا بیشتر از سال‌های قبل است. فقط در ۵روز اول مرداد، ۲۰زندانی از جمله ۲ زن اعدام شده‌اند.
سرکوب زنان میهن‌مان در این ایام تحت عنوان آخوند ساخته بدحجابی ابعاد بی‌سابقه‌یی به خود گرفته و کار به جایی رسیده که تعرض به زنان به گورستان‌ها هم راه برده و سنگ مزار بسیاری از زنان را به همین بهانه تخریب می‌کنند.

راستی که مذاکره و گفتگو با رژیمی که ننگ بشریت معاصر است، شرم‌آور و هم‌چنین لگد مال کردن ارزش‌هایی است که بشریت آن را با میلیون‌ها و میلیون‌ها قربانی به‌دست آورده است. این رژیم باید از جامعه جهانی طرد شود.

شورای ملی مقاومت تا به‌حال برای باقی ماندن سپاه پاسداران جرار خامنه‌ای در لیست گروه‌های تروریستی آمریکا، تابحال نقش بسزایی ایفا کرد و از طرف دیگر با تلاش‌های مجاهدین و اشرف‌نشان‌ها، همبستگی جهانی با مقاومت گسترش پیدا کرده است.
حضور معاون رئیس‌جمهور و وزیر خارجه قبلی آمریکا و هم‌چنین برخی نخست‌وزیران سابق کشورهای اروپایی در اشرف۳ و تأکیدات آن‌ها بر پایان عهد شیخ و شاه و شناسایی تنها جایگزین برای یک جمهوری دموکراتیک و غیر اتمی مبتنی بر جدایی دین از دولت و مخصوصاً تصریح بر حق مقاومت مردم ایران برای سرنگونی رژیم،‌ دستاورد تازه‌یی برای جنبش مقاومت مردم ایران است.

در قریب به یک سال کارزار بی‌وقفه در استکهلم همزمان با محاکمه دژخیم نوری، مقاومت ایران موفق شد چیزی را که ابتدا دسیسه پیچیده خود رژیم برای بی‌اعتبار کردن جنبش دادخواهی و هویت‌زدایی از مجاهدین سربه‌دار بود به‌ شکست برای خود رژیم تبدیل کند و ضرورت محاکمه خامنه‌ای و رئیسی را به جرم جنایت علیه بشریت به ثبت برساند.
حقوقدانان به روشنی می‌دانند که اگر دادگاه دژخیم برای دو هفته به آلبانی نمی‌رفت، وکلای رژیم در این پرونده گریزگاه‌ها و دستاویزهایی داشتند که نتیجه را تا آنجا که به مجاهدین یعنی ۹۰درصد آمار شهیدان سربدار مربوط می‌شود، به کلی متفاوت می‌کرد.

کارزار علیه معامله و معاهده رژیم با دولت بلژیک برای در بردن دیپلمات تروریست، که از محورهای مهم فعالیت‌ یک‌سال اخیر است، جای تبریک بسیار دارد که دادگاه بروکسل ممنوعیت برگرداندن دیپلمات تروریست بمب‌گذار را به رژیم آخوندی تا ۲۸ شهریور برای رسیدگی محتوایی به درخواست شاکیان تمدید کرد.این دستاورد کارزار جهانی مقاومت ایران و یاران شورشگر و هموطنان پشتیبان است.
آلترناتیو، نیرو سازوکار شکافنده‌

وقتی که از آلترناتیو صحبت می‌کنیم، یک ادعا یا یک عنوان کلی نیست، بلکه نیرو و سازوکار شکافنده‌ و هدایت‌گری است که جهت را برای فعالیت‌های مبارزاتی مشخص کرده و روشن می‌کند در کدام جهت، با کدام شعار، با چه وحدت و تضادهایی و با کدام اولویت‌هایی باید حرکت کرد.
در مورد نقشه مسیری که خامنه‌ای برای رژیم‌اش در نظر داشت، مسئول شورا از آغاز بر استراتژی انقباضی رژیم، به‌مثابه یک مسیر منجر به ‌سرنگونی دست گذاشت و آن را افشا و تأکید کرد که غیر ممکن است رژیم به تعادل پیشین برگردد. به‌علاوه تئوری پدیده رئیسی جلاد را توضیح داد که «برآمد و بارزترین شاخص دوران سرنگونی است».
در موضوع اتمی این معضل نظری و سیاسی را باز کرد که با رئیسی وارد مرحله‌یی شده‌ایم که حتی بمب اتمی هم نمی‌تواند این رژیم را نجات بدهد. عنصر ماهوی سرکوب در رژیم ولایت فقیه یعنی سپاه پاسداران را برجسته کرد که «ارگان محوری قهر و سرکوب نظامی و ابزار اصلی حفظ دیکتاتوری دینی است. لیسـت‌گذاری آن کافی نیست و باید منحل شود»
این مقاومت، دعاوی و شعارهای مروج «نه جنگ» با رژیم را که روش‌های به‌اصطلاح مبارزاتی بی‌هزینه در خدمت بقای ولایت فقیه را تبلیغ می‌کند، افشا و خیمه‌شب‌بازی‌ موسمی آلترناتیو‌های یک شبه را برملا کرده است.

امروز، خواست سرنگونی رژیم که با این شورا و این مقاومت شناخته می‌شود، بر پیشانی جنبش اعتراضی حک شده است. ما بر شعار «مرگ بر خامنه‌ای ـ مرگ بر رئیسی» به‌عنوان شعار اصلی مردم ایران و شعار فراگیر قیام‌ها برای سرنگونی رژیم تأکید می‌کنیم.
این آلترناتیوی است که ریشه‌هایش در یک نبرد بی‌امان و طولانی با استبداد دینی محکم شده است. نیرویی است که در مقابل یک فاشیسم دینی ایستاده، خودش را سازمان داده، طرح و برنامه داشته و قیمت ایستادگی را روز به‌روز پرداخته و در این سال‌ها هر چه شرایط سخت‌تر می‌شود برتعهد پذیری و جنگندگی آن افزوده می‌شود.
یادش به‌خیر دکتر هزارخانی که درست سال گذشته در همین روزها در اجلاس شورا ‌گفت: «وقتی مجاهدین در کارزار سنگین جهانیشان علیه خمینی افق تنگ مقاومت را باز کردند، به‌صراحت گفتم و نوشتم که مجاهدین ذهن جامعه ایران را از قرون وسطی کندند و به دوران حاضر منتقل کردند».