سخنرانی جان بولتون در کهکشان مقاومت ایران:
درودهای من به خانم رجوی و همه شرکتکنندگان در جلسه. بسیار متأسفم که آنجا همراه شما نیستم، ولی حتماً قول میدهم که امسال از اشرف۳ دیدن کنم و مشتاق آن هستم.
این یک واقعه مهم است. میدانید که برای دههها، سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران به اطلاعرسانی به خارج از ایران کمک کردهاند تا موضوعات مهمی مانند وضعیت تسلیحات اتمی رژیم ایران و برنامههای موشک بالستیکی آن و فعالیتهای سپاه پاسداران و نیروی قدس به اطلاع همه برسد.
از طریق انتشارات و برگزاری کنفرانس، اطلاعات جدیدی که سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت و هوادارانشان در داخل و خارج از ایران تأمین کردهاند، نقش حیاتی در مباحثات مربوط بهنحوه برخورد با تهدیدات تهران داشته است. من از هیچ موردی مطلع نیستم که اطلاعات مادی موجود در هیچکدام از این افشاگریها اشتباه بوده باشد، و به واقع اطلاعاتی که داده شده است فقط باعث دردسر برای آخوندهای حاکم در تهران بوده است، زیرا این یک تهدید واقعی برای حاکمیت آنها است.
میدانید که اکنون زمان حساسی برای رژیم تهران و برنامه اتمی و موشکهای بالستیکی آن است. دیدگاه من این است که رژیم از هر زمان دیگری از انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون ضعیفتر است.
و این روند (تضعیف) روزبهروز افزایش یافته است. بسیاری افراد در غرب از مشکلاتی که رژیم با آن مواجه است اطلاع ندارند، زیرا اغلب گزارشگران تهران را ترک نمیکنند. ولی میتوانیم مشاهده کنیم که مشکلات اقتصادی، تورم، بیکاری شدید و نارضایتی در سرتاسر کشور، در میان کشاورزان و صاحبان کسب و کارهای کوچک و همه آحاد مردم رو به افزایش است. این مشکلات فقط در بین طبقه متوسط تحصیلکرده، آنچنانکه در سال۸۸ در مناطق شهری بود، نیست.
تظاهرات صورت گرفته به رهبری سازمان مجاهدین و سایرین برای کسانی که چشم دیدن دارند روشن ساخته که ایرانیان عادی در همه جای کشور میدانند که مشکل در خود رژیم است. آنها همچنین درک میکنند چطور رژیم بهاصطلاح «انتخابات» را کنترل میکند. پیروزی ابراهیم رئیسی در ریاستجمهوری از پیش توسط آخوندها طراحی شده بود.
آنها این بار هیچ چیزی را به شانس و احتمالات واگذار نکردند. ولی یک آلترناتیو واقعی وجود دارد. آلترناتیوی که سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت تلاش میکنند در داخل ایران گسترش بدهند. نکته کلیدی همینجا است. تلاشهای آمریکا برای بازگشت به توافق اتمی یک راه نفس به رژیم تهران داده است، چه بهلحاظ مشروعیت سیاسی و چه بهلحاظ امنیت اقتصادی. این خود به تنهایی مغایر منافع امنیت ملی آمریکا و متحدانمان در منطقه است، و به یقین بر علیه منافع مردم ایران است.
در حال حاضر در دستان دولت بایدن، این مذاکرات عبارت است از یک سیاست مماشات، و جواب نخواهد داشت. به مشروعیت سیاسی که این رژیم مستبد به دست میآورد بنگرید. به رژیمی که دست به حملات تروریستی بر علیه همسایگانش در منطقه میزند و تهدید به حملات تروریستی در سراسر دنیا میکند، امکان حضور در صحنه جهانی داده شده است که لایق آن نیست و هرگز خودش نمیتوانست آنرا به دست بیاورد.
با این حال، بهرغم همه امتیازاتی که آمریکا داده است، شاید این مذاکرات برای بازگشت محتمل به برجام بالاخره رو به اتمام باشد. و بسیار مهم است که به آن پایان داده شود، زیرا اگر ما اجازه دهیم تحریمها لغو شوند و داراییهای منجمد شده بازگردانده شوند، این کار منافعی برای رژیم دارد که حتی فقط با دلار و پول قابل سنجش نیست.
یک ارتباط مستقیم بین برنامه هستهیی و بقای رژیم وجود دارد. لذا اگر معامله شکست بخورد، شاهرگ حیاتی رژیم نیز از بین میرود. پس تحریمهای بیشتر و اعمال مؤثرتر تحریمها نقش حیاتی دارند، اگر که ما بخواهیم به کارزار فشار حداکثر بازگردیم.
میدانید که رژیم ایران دو خواسته دیگر دارد که من هنوز بیم آن دارم دولت بایدن به آن تن بدهد. یکی متعهد شدن به اینکه هیچ دولت آیندهای در آمریکا هرگز وارد این توافق نشود. البته این خواستهای است که بنا بر ساختار قانون اساسی آمریکا غیرممکن است. ولی بحث امروز من مربوط به قانون اساسی نیست. فقط میخواهم این موضوع را، نه تنها برای آخوندهای تهران، بلکه برای تجارتها و منافع اقتصادی در سرتاسر جهان روشن کنم. بهخصوص در اروپا و ایالات متحده.
اولین موضوع این است که همه جمهوریخواهان مسئول و کاندیدای ریاستجمهوری گفتهاند که اگر در سال۲۰۲۴ انتخاب شوند، ایالات متحده دوباره از توافق اتمی بیرون خواهد کشید. پس فقط یک پنجره زمانی کوتاه وجود خواهد داشت، حتی اگر سیاست طبق همین روالی که بهنظر میآید پیش برود. ولی حتی برای آنهایی که شاید فکر کنند میتوانند از این پنجره زمانی کوتاه برای تجارت با آخوندهای تهران استفاده کنند، میخواستم خودشان و هیأت مدیره و سهامدارانشان بدانند که ما بهدقت زیر نظر خواهیم داشت که چه کسانی تلاش میکنند وارد این فرجه شوند و دست به معامله بزنند، اگر که این توافق قبل از منتفی شدن مجدد، موقتاً برقرار شود. و برای همه شرکتهایی که گمان میکند ممکن است سود کوتاه مدتی در میان باشد، میخواهم بدانند که نام آنها برای بسیاری از آمریکاییان سیاه خواهد شد.
دومین خواسته رژیم ایران این است که سپاه پاسداران از لیست سازمانهای تروریستی خارجی حذف شود.
سپاه پاسداران یک گروه تروریستی است، نه تنها از طریق نیروی قدس در خارج و تهدیدات منطقهیی و تهدید در اروپای غربی و آمریکا. بلکه آنها در داخل ایران هم تروریست هستند.
و بگذارید واضح بگویم، که البته قبلاً به گروه شما گفتهام. احساسی که نسبت به آن دارم امروز از هر زمان دیگری قویتر است. این باید سیاست اعلام شده دولت آمریکا باشد که بگذارد مردم ایران خود حکومت خود را به دست بگیرند. رژیم حاکم بر تهران باید سرنگون شود، و این کار باید زودتر انجام بگیرد و نه دیرتر. اکنون زمان رد کردن هر گونه سیاست مماشات با رژیم آخوندهاست مطلقاً هیچ نشانهای وجود ندارد که بیانگر آن باشد که آنها تصمیم استراتژیک بر کنار گذشتن سلاحهای اتمی گرفتهاند. از قضا، ما میدانیم که سیاست استراتژیک آنها این است که داشتن ظرفیت اتمی یک ابزار زورگویی است. چه در داخل ایران و چه علیه همسایگانش در منطقه و در کل جهان. خود رژیم است که یک تهدید است. سابقهیین رژیم در رابطه با برنامههای اتمی، و تروریسم بینالمللی و داخلی نباید ادامه پیدا کند.
کارهای بسا بیشتری برای پشتیبانی از تلاشهای سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت و همه گروهای مشروع اپوزیسیون میتواند صورت بگیرد، تا یک دولت نماینده مردم و حکومت قانون در ایران حاکم شود.
پس بار دیگر فقط میگویم که متأسفم امروز آنجا نزد شما نیستم، ولی این را هم میگویم: ما دوباره در تهران آزاد دیدار خواهیم کرد. بسیار سپاسگزارم.