درپی پاسخ اخیر رژیم آخوندی به متن پیشنهادی از سوی اتحادیه اروپا، اکنون تمامی خوشبینیها برای دستیابی به توافقی حتی «نیمبند»، به ناباوری تبدیلشدهاند.
این واقعیت را بهخوبی میتوان در مواضع جدید وزارت خارجه آمریکا مبنی بر اینکه «پاسخ ایران غیر سازنده میباشد» رؤیت نمود. سخنگوی این وزارتخانه تأکید کرده است: «ما در حال مطالعه و بررسی [نظرات ایران] هستیم و از طریق اتحادیه اروپا نیز پاسخخواهیم داد، اما متأسفانه این [پاسخ ایران] سازنده نبود». (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۱۱ شهریور ۱۴۰۱)
چنین مواضعی نیز از سوی کاخ سفید اعلامشده، بطوریکه سخنگوی دولت آمریکا ازجمله گفته است: «در مورد تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مسائل باقیمانده موضع ما واضح و مشخص است. ایران باید به تحقیقات پاسخ دهد». (سایت مجاهدین خلق ۱۲ شهریور ۱۴۰۱)
بدینسان مشخص میشود که خواسته اصلی رژیم آخوندی اکنون دیگر نه «خروج نام سپاه» از لیست سازمانهای تروریستی و بهتبع آن برداشته شدن تحریمها علیه این ارگان سرکوبگر میباشد، بلکه عقب زدن آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای ادامه نظارت و کنترل سایتها و فعالیتهای اتمی خامنهای است.
در این رابطه آخوند جلاد ابراهیم رئیسی پیشتر نیز اعتراف کرده بود: «مسائل پادمانی حل نشود توافق معنا ندارد».
بدینسان خامنهای زهر خورده تلاش دارد تا با دور زدن این ارگان بینالمللی و گرفتن باج از طرفهای مذاکرهکننده، موضوع کنترل تسلیحات و فعالیتهای هستهای رژیم آخوندی را از دستور کار جامعه بینالملل خارج نماید.
واقعیت دیگر در این میان آن است که تن دادن به این خواسته، به معنای نهتنها تن دادن به باجگیریهای رژیم آخوندی است، بلکه اساساً برهم زدن قوانین بازی برای کنترل تسلیحات هستهای در جهان میباشد.
براین اساس از این به بعد شاهد خواهیم بود که بسیاری از کشورهائیکه دارای تسلیحات اتمی و یا زیرساختهای آن میباشند، از تن داد به بازرسی و نظارتهای آژانس سرباز زده و بدینسان جهان را وارد بحرانها و رقابتهای خطرناک هستهای خواهند کرد.
مضافاً براین زیادهخواهیها باید به دروغهای مکرر آخوندی مبنی بر اینکه گوئیا خامنهای «فتوایی» مبنی بر اینکه گوئیا «سلاح هستهای جایی درسیاست» رژیم ندارد، اشاره نمود.
واقعیت در ایران ولایت زده آن است که اساساً خامنهای به لحاظ اجتهاد حوزوی در قد و قوارهای نیست تا دست به صدور «فتوا» بزند.
وی که یکشبه و با ساختوپاختهای پشت پرده از سوی رفسنجانی به قدرت رسید، در میان آخوندهای دانهدرشت غیر حکومتی، دارای وزن و جایگاه سنتی نیست، لذا هرآن چه که امروز بنام وی صادر میشود، تماماً «دستورالعمل» بوده تا فتاوی فقهی.
همچنین دال برنیات و ذات آخوندی باید به صدور هرگونه دستورالعملهای اینچنینی همواره با دیده شک و تردید نگریست، زیرا بنیان دیکتاتوری ولیفقیه بر پایه «حفظ نظام، از اوجب واجبات میباشد» استوار گردیده و بدینسان هرزمان که نیاز داشته باشد، کلیه تعهدات، قول و قرارها و یا پیمانها را نقض میکند.
چنین واقعیتی را جامعه جهانی پس از انعقاد توافق سال ۲۰۱۵ موسوم به برجام، با جاهطلبیهای اتمی، منطقهای، موشکی و صدور بنیادگرایی رژیم آخوندی تجربه کرده است.
برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید