مجموعه دادهها از سوی رسانهها و متولیان وابسته به بیت خامنهای سخن از آن دارند که وی در تلاش است تا فرزند دوم خود «مجتبی» را بر کرسی «ولایتعهدی» نظام بنشاند.
یک رسانه حکومتی طی هفته گذشته با علم کردن «درس خارج» از سوی مجتبی خامنهای و بهکارگیری القاب قلابی مانند «آیتالله» برای وی، علائم و نشانههای این خیز پدر برای راه انداختن «سلطنت موروثی» به بیرون را ساطع نمود.
در دومین قدم نیز نماینده و بلند گوی خامنهای در بهارستان ضمن کنار زدن تمامی پردهها ازجمله میگوید: «گفتهاند که میخواهند رهبری را موروثی کنند، اگر فرزند رهبری مدظله را خبرگان رهبری بهعنوان رهبر آینده انتخاب کند، آیا این حکومت موروثی است؟ ابداً و أصلا»! (سایت حکومتی زیتون ۱۳ شهریور ۱۴۰۱)
بدینسان سخن از زمینهچینی برای اجرایی نمودن طرح و برنامه «راهبردی» ولی فقیه زهر خورده و طلسم شکسته در پایان عمر ننگین خویش میباشد تا کلیت نظام آخوندی را به «سلطنت» مطلقه فردی، خانوادگی و موروثی تبدیل نماید.
به یقین سکوت معنا دار ولی فقیه در این رابطه ترجمان همین پیام به جامعهای میباشد که از اصل نظام ولایت فقیه و بویژه شخص و خانواده خامنهای زخمها بر بدن و تنفری عمیق بر دل دارند. وجود اشعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» و یا بطور مشخص «مرگ بر خامنهای» در تظاهرات و اعتراضات مردمی طی سالیان اخیر نیز مهر تائیدی براین واقعیت میباشد.
سخن از فردی به لحاظ روحی و روانی علیل، بدون پشتوانه اجتماعی، با کوله باری از خیانت و جنایت و بی بضاعت به همه لحاظ، در رأس نظامی است که برای تمامی مسائل کشور نظریه صادر مینماید، لذا سکوت وی تا به امروز در رابطه با جانشینی فرزند خود، بسیارمعنا دار و یقیننا اعترافی خواسته به طرح و دستهای پشت پرده برای این پروژه میباشد.
بدین سان خامنهای که خود در یک زد و بند صرفاً سیاسی و از طریق اعمالنفوذ رفسنجانی یکشبه «آیتالله» گردید و بر مسند رهبریت نظام آخوندی قرار گرفت، دقیقاً همان راه را برای جانشینی فرزند خود در پیشگرفته است.
خاطرمان هست که وی در آن زمان و پس از دقمرگ شدن خمینی بهصراحت اعتراف کرده بود: «باید خون گریست بر جامعه اسلامی که حتی احتمال کسی مثل بنده در اون مطرح باشه»
بسیاری از کارشناسان مسائل داخلی براین باور هستند که خامنهای طی سالیان اخیر دستنشاندگان خود در ارگانهای مختلف تصمیمگیری مانند مجلس خبرگان، شورای نگهبان و سپاه پاسداران را بهگونهای دستچین نموده تا پس از مرگش، مجتبی را بهعنوان «رهبر سوم» نظام بر مسند قدرت بنشانند.
بههرحال آنچه که به مجتبی خامنهای برمیگردد، سخن از فردی است که تا به امروز در پشت پرده قدرت، امنیت، سرکوب و سیاست در رژیم قرار داشته و دارای سوابق فساد در بسیاری از پروندهها ازجمله در سپاه پاسداران و بسیج سرکوبگر میباشد.
یک نمونه برای ابعاد سرکوب از سوی وی نیز همان وجود «دولت پادگانی» علیه قیام کنندگان در سال 88 میباشد که از طریق آن پاسدار احمدینژاد را بر مسند قدرت نشاند.
به لحاظ فقه حوزوی نیز وی دارای حداقلهای ممکن و یا «رساله و مقلد» که یکی از شروط قانون اساسی در نظام آخوندی برای «رهبر» شدن میباشد، نیست.
همچنین وزارت خزانهداری آمریکا در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۹۸، مجتبی خامنهای را به همراه 8 شخص حقیقی مرتبط با خامنهای تحریم نموده است. براساس این بیانه مجتبی خامنهای در «سرکوبهای داخل و خارج از ایران» نقش ویژه ای داشته است.
در این بیانیه افزوده شده: «این اقدام با هدف جلوگیری از تأمین مالی شبکه مشاوران نظامی و خارجی علی خامنهای که سالها است به مردم ایران ظلم کرده و به صدور تروریسم و توسعه سیاستهای بیثبات کننده در سراسر جهان ادامه میدهد، انجام میشود». (سایت فارسی زبان تی آر تی ۵ نوامبر ۲۰۱۹)
در رابط با خیز اخیر خامنهای، رهبر مقاومت، آقای مسعود رجوی نیز تاکید کردهاند: «دعوای مبتذل ژنتیکی و مسابقهٔ مضحک موروثی بین بچهٔ خامنهای با نوهٔ رضاشاه و نوهٔ خمینی بر سر سلطنت
در شرایطی که ”مهد علیا“ ولیعهد بعدی را هم منصوب کرده است.
به خلیفهٔ فرتوت ارتجاع میگوییم که ولیعهد بیتالعنکبوت از ”گندم ری“ نخواهد خورد!
آتش قیام خلق دودمان ولایت یزیدی را خاکستر میکند».
برای مطالعه سایر مطالب گزیده ها اینـجـا را کلیک کنید