بهیقین شکست مذاکرات اتمی برسر جاهطلبیهای خامنهای با هدف دستیابی به بمب اتم، ریشه در آن مثل زیبای «آینه» عبرت» برای تمامی طرفهای درگیر را دارد.
در این رابطه و درحالیکه مقاومت ایران از روز نخست براین نکته تأکید ویژه داشت که رژیم آخوندی با راهاندازی بازی «موش و گربه»، صرفاً در تلاش برای خرید وقت بوده تا هرچه سریعتر به «نقطه گریز هستهای» دست یابد، اما خیالپردازی و خاماندیشی طرفهای مقابل بهویژه اتحادیه اروپا تا بدان جا بود که پنداری رسیدن به توافق اتمی «از هر زمان نزدیکتر» میباشد!
بدینسان و در آخرین قدم نیز «بسته تشویقی» یا همان «پیشنویس» توافق اتمی از سوی این اتحادیه با دو هدف راهاندازی گردیده بود.
نخست دور کردن رژیم آخوندی از روسیه و حفظ تعادل به لحاظ ژئوپلیتیک در این منطقه برای اتحادیه اروپا و دیگری وارد نمودن گاز ایران به بازارهای جهانی بهویژه برای تقابل با بحران انرژی در فردای حمله روسیه به اوکراین برای این قاره بزرگ.
حال ابعاد سرخوردگی ناشی از این شکست تا بدان جا است که سه کشور اروپایی و طرف حساب اصلی در این طرح پیشنهادی، اعلام کردهاند که در حالیکه «توافق اتمی» در دسترس قرار داشته است، اما دیکتاتوری ولیفقیه «بار دیگر موضوعات جداگانهای را در رابطه با تعهدات قانونی الزامآور خود تحت معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) و همچنین توافقها با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مطرح کرد» و بدینسان مهر محکمی بر شکست مذاکرات گذاشت.
در این رابطه روزنامه آلمانی فرانکفورتر روند شاو در مطلبی با اشاره به این شکست ازجمله نوشته است: «مذاکرات وین درباره بازگشت به توافق هستهای با ایران فعلاً به بنبست رسیده است. طرف ایرانی در مورد متن در اساس مذاکره شده که از ابتدای ماه اوت روی میز است، شرایط جدیدی مطرح کرده است که هم آمریکا و هم مذاکرهکنندگان اروپای غربی آن را غیرقابلقبول دانستهاند. هیچ راهی برای خروج از این وضعیت آشفته در چشمانداز نیست». (سایت مجاهدین خلق ۲۰ شهریور ۱۴۰۱)
این همان نکته کلیدی در «کش دادن» مذاکرات از سوی دیکتاتوری ولیفقیه میباشد که بهطور هفتگی خواستههای جدیدی بر سر میز مذاکره با هدف منحرف نمودن ماراتن گفتگو قرار داده است. سخن از خواستههایی نامشروع مانند «خروج نام سپاه از لیست تحریمها و سازمانهای تروریستی، «تضمین برای عدم خروج آمریکا از توافق»، «توقف نظارت از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی» و یا «مختومه اعلام نمودن موضوع پادمان» میباشند که تماماً خارج از قواعد بینالمللی برای کنترل سلاحهای اتمی در جهان هستند.
همچنین خامنهای زهر خورده که از تبعات داخلی هرگونه «توافق اتمی» بهخوبی آگاه است، براین باور میباشد که طرف اصلی مذاکره یعنی کاخ سفید بههیچوجه خواهان اعمال فشار بر رژیم آخوندی نبوده و بدینسان میدان بازی و مانورهای اتمی برای وی تا فرسنگهای نجومی بازماندهاست.
سخن آخر آنکه، پس از ۱۸ ماه خرید فرصت و مماشات از سوی طرفهای مذاکره، اکنون جامعه بینالملل با زرادخانه اتمی یک رژیم یاغی روبرو است که دارای «۵۵ کیلو» اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی، قریب شش هزار کیلو اورانیوم غنیشده «۳ و نیم درصدی»، «فلز اورانیم»، «سانتریفیوژهای مدلبالا»، «سایتهای مخفی اتمی» و همچنین آزمایشهای متعدد انفجاری با موشکهای دوربرد میباشد.